چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۴:۱۹
ارزیابی عملکرد طرح‌های فصلی به تحلیل‌های آماری نیاز دارد

کارشناسان و فعالان حوزه نشر معتقد‌‌ند، با گذشت 6 سال از برگزاری طرح‌های فصلی خرید کتاب، بررسی میزان تاثیرگذاری طرح‌های فصلی در تغییر عادت خرید و کتابخوانی جامعه نیازمند تحلیل‌های آماری است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در آستانه هفدهمین طرح فصلی کتاب تهران با عنوان بهارانه 1400 نشست «تاثیر طرح‌های فصلی برعادت خرید و مطالعه مخاطبان» از سلسله نشست‌های بررسی تاثیرات طرح‌های فصلی خرید کتاب روز گذشته (سه‌شنبه ۱۱ خرداد‌ماه) در اتاق گفت‌و‌گوی خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) برگزار شد.
 
در این نشست که با حضور ابراهیم حیدری، مدیرکل دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی فرهنگی و کتابخوانی، نیایش سرامی، کارشناس نشر و مدیر نشر باد و پیام مصلح، مدیر کتاب‌فروشی کتابشار به عنوان کارشناس همراه بود موضوعات مختلفی مانند تاثیر طرح‌های فصلی  تغییر عادت کتابخوانی مردم، عادت کردن مردم به خرید کتاب با تخفیف‌ها و عوامل رشد و ارتقا و توسعه بازار کتاب همراه با توسعه میل به کتاب و کتاب‌خوانی در جامعه مورد بررسی قرار گرفت. همچنین کارشناسان با بررسی فعالیت طرح‌های فصلی در شش سال گذشته، بر لزوم نقد و بررسی روند برگزاری طرح‌های فصلی خرید کتاب با کسب آمار و تحلیل دقیق‌تر از این طرح‌ها تاکید کردند و خواستار توجه به نتایج آن در اجرای دوره‌های آتی شدند. 
 
مدیریت عادلانه توزیع یارانه‌ها از اهداف طرح‌های حمایتی​​ است ​​​​​ 
مطابق با محور اصلی این نشست، سوال این است که آیا طرح‌های فصلی بعد از شش سال توانسته‌اند بر ذائقه و عادت کتابخوانی و خرید کتاب مردم تاثیر مثبتی بگذارد؟ جناب حیدری نظر شما درباره این طرح‌ها چیست و تاثیرگذاری آن را چگونه ارزیابی می‌کنید و با توجه به تسهیلاتی که در این طرح‌ها برای اعضای باشگاه‌های کتابخوانی در نظر گرفته می‌شود آیا این طرح‌ها در عادت مطالعه مردم تاثیرگذار خواهد بود؟
حیدری: من در ابتدا، برای برگزاری این جلسات نقد تشکر می‌کنم زیرا معتقدم هر اقدام و فعالیتی در طول مسیر خود نیاز به نقد دارد. در این زمینه طرح‌های فصلی خرید کتاب از جمله طرح‌هایی بود که ایده و شیوه‌نامه آن در دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح و آماده و برای اجرا به موسسه خانه کتاب ارسال شد. اهداف اولیه طرح تمرکز بر دو نکته بود، رونق اقتصاد نشر از طریق کتابفروشی‌ها همچنین مدیریت عادلانه توزیع یارانه‌ها. با توجه به مشکلاتی که در حوزه یارانه‌ها بود و مفسده‌هایی که وجود داشت یارانه‌ها به درستی به دست خریدار نمی‌رسید و احساس کردیم به طرحی نیاز است که همه خریداران و دوست‌داران کتاب در روستاها و شهرها در تهران و مناطق دورافتاده سهمی از آن داشته باشند همچنین مجموع اقدامات ما به بالا بردن سرانه مطالعه و کتابخوانی منجر شود. طرح‌های فصلی با این نگاه طراحی شد و طبق آمار سال اول کار خود را با چندده کتابفروشی عضو آغاز کرد و امروز تعداد کتابفروشی‌ها به ۹۰۶ عدد رسیده که نشان‌دهنده موفقیت و استقبال کتابفروشی‌ها از آن است.

از سوی دیگر آمار تعداد خریدار، تعداد جلد کتاب‌های فروخته شده و مبلغ فرخته شده نیز نشان‌دهنده رشد آمار است؛ به طوری که در دوره اول ۲۴ هزار نسخه اول فروخته شد اما در طرح آخر این رقم به ۴۴۰ هزار نسخه کتاب رسیده است. این آمار با وجود همه مشکلات و گرفتاری‌های اقتصادی، تحریم‌ها و بالا رفتن قیمت کاغذ رخ داده است یعنی مجموعه عوامل بیرونی که در قیمت کتاب تاثیر دارند. من همیشه گفته‌ام که سیاست و اقتصاد بیشترین تاثیر را در فرهنگ دارند و حاضرم در هر سمیناری که باشد با ادله ثابت کنم که عوامل غیرمستقیم بیشتر از وزارت ارشاد در بحث کتابخوانی تاثیر دارند. 
 
به‌طور کلی شرایط و آمارها حاکی از آن است که طرح‌های فصلی خرید کتاب توانسته به اهداف اولیه‌ خود دست پیدا کند. طی سال اخیر نیز اگرچه با شیوع بیماری کرونا نوع مطالعه، روند خرید کتاب و ساختارها متفاوت شد اما طرح‌های فصلی همچنان تاثیرگذار بودند. در این مدت مجموعه‌ای از طرح‌ها شامل باشگاه‌های کتابخوانی، روستاهای دوست‌دار کتاب و سایر طرح‌ها ... به اهداف عالی خود نرسیدند اما طرح‌های فصلی توانستند تا حد زیادی موفق باشند و با وجود ۵۰۰ هزار عضو جام باشگاه‌های کتابخوانی، ۳۰ هزار تسهیل‌گیر و ۵۰۰ کتابفروش عضو جام باشگاه‌ها تاثیر مجموعه اقدامات را مثبت می‌دانم.

البته درخصوص طرح‌های فصلی نقدهایی وجود دارد که معتقدم نکات مثبت آن بیشتر از نکات منفی‌اش است؛ هرچند هر کاری نقص و ایراد دارد. به عنوان مثال شیوه بازپرداخت که معمولا بین چهار تا شش ماه بود از سال گذشته به دوماه رسیده است و معاونت فرهنگی از طریق خانه کتاب ۱۵ میلیارد تومان یارانه خرید کتاب داده است. در طرح آخر هم حدود ۵ میلیارد تومان یارانه داشتیم که در شرایط تنگنای اقتصادی تسویه شد.

به‌طور کلی می‌توان گفت که طرح‌های فصلی خرید کتاب از یک سو به کتابفروشی‌ها کمک و از سوی دیگر دسترسی مردم به کتاب را تسهیل کرد زیرا یکی از معضلات ما دسترسی مناسب مردم به کتاب و یارانه‌ها بود. طرح‌های فصلی کمک کردند کسی که در روستایی واقع در بندرعباس می‌تواند از طرح بهره ببرد و فردی هم که در خیابان جردن تهران است بتواند سهم یارانه‌اش را بگیرد و کتاب خریداری کند. دولت این فرصت را در اختیار آن‌ها گذاشته است که کتاب را با تخفیف ۲۰ تا ۲۵ درصدی خریداری کنند و بi نظرم نمره قابل قبولی گرفته است.

از سوی دیگر طرح‌های فصلی موجب شده است که مردم به کتاب‌هایی که نیاز دارند، دسترسی داشته باشند. آنچه که در سرانه مطالعه به عنوان شاخص عنوان شده این است که مخاطبان به کتاب‌های عمومی و کودک و نوجوان دسترسی داشته باشند و به‌نظرم این طرح توانسته در این بخش تاثیرگذار باشد و جلوی فروش کتاب‌های قاچاق که شابک ندارند هم گرفته شود.

اجرای این طرح طی 6 سال اخیر موجب شده است که کتاب‌فروشی‌ها رونق بگیرند همچنین بچه‌ها و خانواده‌ها به فضای فرهنگی بروند. از سوی دیگر بر کاهش آسیب اجتماعی و آشنا شدن خانواده‌ها با کتاب‌های دیگر هم تاثیر داشته است. معتقدم که این طرح با تغییر و تحولات جزئی می‌تواند به نقطه مطلوب خود برسد؛ هرچند جدول و نمودارهای ما طی هفت سال قبل نشان‌دهنده این است که کتاب توسط خریداران واقعی خریداری شده است. همچنین آمار نشان می‌دهد اگر دسترسی و توزیع کتاب درست باشد هنوز رغبت به فرهنگ و کتاب و مطالعه و ظرفیت آن ‌در کشور ما وجود دارد.


نیایش سرامی: تاکنون ۱۶ دوره از طرح‌های فصلی خرید کتاب، برگزار شده و در آستانه دوره هفدهم قرار داریم. این طرح‌ها به لحاظ سازمانی تعاریفی دارند اما اینجا عامدانه تحلیل شخصی خود را از اهداف برگزاری آن‌ها می‌گویم؛ اگر در ابتدای امر، اهداف دیگری وجود داشت، در حال حاضر هدف نخست، حمایت از کتابفروشی‌های فیزیکی است. الان تخفیف به امر معمول در بازار کتاب تبدیل شده و فروشگاه‌های اینترنتی کتاب برای جذب مخاطب و تحریک تقاضا از تخفیف استفاده می‌کنند زیرا به دلایل گوناگون از‌جمله شیوع بیماری کرونا کتابفروشان تضعیف شده‌اند. هدف دوم این بود که کتاب ارزان به دست مخاطب برسد و حساس بودن به قیمت، امری است که در همه بازارها ازجمله کتاب وجود دارد و شاید به وضعیت کنونی اقتصادی برنگردد. همه دوست داریم، کالاهای خود را ارزان‌تر خریداری کنیم و در مسیر خرید چند منبع را ببینیم و بعد خرید کنیم. وقتی فروشنده و عرضه‌کننده کالایی هستید باید در بازه‌های زمانی مختلف این تخفیف را برای مشتری داشته باشید. درباره کالایی مثل کتاب که چرخه خرید آن دو - سه ماه یک‌بار است این تخفیف‌ها باید در بازه‌های زمانی سه ماهه باشد. مخاطب در طرح‌های فصلی هر سه ماه با حضور در کتاب‌فروشی خرید خود را در محیطی فیزیکی و ارزان‌تر خریداری مي‌کند.
 
البته در این زمینه چند فرضیه وجود دارد؛ مثل اینکه به احتمال زیاد مخاطب خریدهای غیرضروری را تا طرح بعدی نگه می‌دارد و مجبور است خریدهای ضروری را در فضای غیر طرح انجام دهد. گاهی این موضوع مطرح می‌شود که مشتری در پیش و پس از طرح‌های فصلی به کتابفروشی نمی‌آید و اگر نیاید به وب‌سایت‌ها می‌رود. اما  فرضیه دوم این است که با طیف مشخصی از خریداران کتاب روبه‌رو هستیم که از منظر الگوی رفتاری و روان‌شناختی ویژگی خاص خود را دارند، سنتی‌تر و از نظر سنی و تحصیلات بالاترند که البته این آمار قابل تحلیل است. 

نکته دیگر این است؛ طیفی که به کتابفروشی‌ها می‌آیند به تخفیف حساسیت دارند و برخی دیگر نیز از دهک بالای جامعه هستند که معمولا منتظر تخفیف نیستند. اما واقعیت این است که فارغ از همه این مسایل باید داده‌هایی مثل اطلاعات و رفتار مخاطبان را تحلیل کنیم. در این تحلیل اول باید داده‌ها را از منابع مختلف تجمیع کنیم و در نهایت دانشی را بیرون بکشیم که کمک کار است و مطابق آن به یک بینش در سطح سازمانی برسیم. بینشی که کمک می‌کند طرح را بهتر پیش ببریم و بعد دست به اقدامات آتی بزنیم. من فکر مي‌کنم داده‌ها در خانه کتاب جمع می‌شود ولی تحلیل نمی‌شود؛ بیشتر اطلاعاتی که می‌بینیم شامل کتاب‌های پرفروش در حوزه‌های موضوعی گوناگون، ناشران پرفروش یا مترجمان و نویسندگان پرفروش هستند که بر اساس طبقه‌بندی موجود اعلام می‌شوند. اطلاعات این داده‌ها بیشتر سمت تولید است و من که آن‌ها را رصد می‌کنم می‌بینم این تحلیل سمت مصرف نیست. در اینجا می‌شود از روز اول تا پایان دوره شانزدهم آمار استخراج کرد؛ اگر در کل ایران ۲ میلیون نفر کتاب خریداری کردند دنبال این نباشیم تا ابد تقاضای آن‌ها را مستمر کنیم بلکه کاری کنیم افرادی که تا به‌حال خرید نکردند را به طرح بیاوریم و آن‌ها را رها نکنیم.
 
پیام مصلح: در ابتدا باید بگویم، به این طرح خوش‌بین نیستم زیرا اگر به عقب‌تر برگردیم می‌بینیم وزارت ارشاد یک نگاه چهار و هشت ساله به طرح دارد و تحلیل‌ها نیز براساس نتایج همین سال‌ها است که عمدتا موجب می‌شود تحلیل درستی نباشد. به‌نظرم آسیبی که وجود دارد این است که این‌ همه تخفیف در نمایشگاه‌های تهران و استانی این نظریه را بیان می‌کند، کتاب گران است؛ در صورتی که اینگونه نیست. هر فردی که به کتابفروشی می‌آید انتظار تخفیف دارد و می‌گوید کتاب گران است در حالی‌که اگر به یک کافه برود و چای بخورد نه تنها تخفیف نمی‌گیرد بلکه انعام هم می‌دهد. مساله اینجا است که من معتقدم عادت رفتاری که این طرح‌ها در مردم و مخاطب ایجاد کرده براساس نظریه پاولف موجب شرطی‌سازی آن‌ها شده است. به هرم مصرف که نگاه می‌کنیم می‌بینیم در کف آن پول را به مصرف‌کننده می‌دهیم بدون اینکه از قیمت کالایی مثل کاغذ حمایت و پشتیبانی کنیم. به‌عنوان مثال، کتاب برادران کارامازوف در ابتدای طرح ۸۰ هزار تومان بود، سپس ۱۲۰ هزار تومان و در طرح آخر حدود ۱۴۰ هزار تومان شد و تخفیف و یارانه در این میان تاثیر زیادی نداشت. معتقدم که در چنین طرح‌هایی ما نگاه کوتاه ‌مدت داریم و ریشه‌ای نگاه نمی‌کنیم. در همه ایستگاه‌های متروی تهران نمایشگاه‌های کتاب با ۵۰ تا ۷۰ درصد تخفیف برپا است در حالی‌که این میزان تخفیف نامتعارف است و از آنجایی که من خودم تجربه حضور در حوزه نشر را دارم می‌دانم که یک ناشر گاهی سر دو درصد تخفیف هم مشکل دارد.

در عین‌حال من معتقدم اگر بخواهیم کاری کنیم می‌توانیم؛ کما‌اینکه سال‌ها قبل همایون صنعتی‌زاده، انتشارات فرانکلین را در سال 32 افتتاح کرد و ۱۳ سال در این انتشارات کار کرد. در ادامه هم کارخانه کاغذ پارس را از نخاله‌های نیشکر ایجاد کرد، سازمان کتاب‌های جیبی و شرکت سهامی افست را هم تاسیس کرد و نه تنها خود بلکه سایر ناشران را هم سهامدار آن کرد زیرا کارآفرینی بود که نگاه بلندمدت به حوزه نشر داشت.
 
نمی‌توانیم بگوییم گرانی مشکل کتاب در ایران است؛ مشکل این است که قبل از شروع این طرح‌ها تیراژ‌ها ۲ تا ۳ هزار نسخه بود اما به ۵۰۰ نسخه رسیده است. یکی از مشکلات اصلی، نبود نظام مطلوب آموزش و پرورش است ونمی‌توانیم کتاب‌خوان تربیت کنیم. وضع موجود نتیجه آسیب نگاه کوتاه‌مدت است وگرنه شمارگان فعلی ـ 500 نسخه ـ کتاب نباید وجود داشته باشد. در یک دوره‌ای، کتاب‌ «آناکارنیا» ۵۵۰۰ نسخه منتشر می‌شد، اما شمارگان فعلی این کتاب ۵۰۰ نسخه است. به‌نظرم به‌جز قیمت و گرانی که عامل کم‌توجهی مردم به کتاب می‌شناسیم، مساله اینجاست که در آموزش و پرورش، سیاست‌‌های تبلیغاتی، بیلبوردهای شهری و برنامه‌های صدا و سیما کمکی به ادبیات کشور نکرده. الان یک نویسنده در برنامه‌های تلویزیونی حضور ندارد؛ در حالی‌که فلان خواننده و مربی فوتبال را بارها دعوت می‌کنند اما نویسنده‌ها دعوت نمی‌شوند.

این‌ها ناشی از تبعات نگاه کوتاه‌مدت است و آسیب‌ها به درستی شناسایی نشده‌اند. شک ندارم که این طرح با هدف کمک به کتاب‌فروش اجرا می‌شود اما وقتی نگاه کوتاه‌مدت باشد به ریشه‌‌ها کمک نمی‌کند و بنظرم آسیب را اشتباه شناخته‌ایم. بنظر من مساله اینجا است که نتوانستیم خواننده پرورش دهیم و مخاطب جذب نکردیم در حالی‌که قبلا تیراژها دو سه برابر وضعیت کنونی بوده است بلکه ما یک عادت رفتاری غلط ایجاد کردیم که به تخفیف عادت کنیم.  
  
سرامی: من به این نتیجه رسیدم وقتی انتظار داریم در بعد کلان یک تغییر رخ بدهد معمولا این اتفاق نمی‌افتد. اما وقتی در سطوح پایین‌تر که مصلحت و منفعت جامعه در آن است تغییری ایجاد کنیم بهتر و اثرگذارتر است. اما اینکه طرح‌های فصلی چه میزان در بعد کلان جامعه را کتاب‌خوان کرده است خلط مبحث است. اگر تیراژ کتاب کمتر شده به طرح فصلی ارتباطی ندارد بلکه بر مبنای اقتضایات زمان است. اینکه چرا تخفیف باب شده یا یارانه مي‌دهند درجامعه پذیرفته شده است. در همه جا چشم شما به تخفیف است و ربطی ندارد که جامعه وضعیت اقتصادی خوب دارد یا نه بلکه به این ربط دارد که مردم دوست دارند با قیمت کمتر خریداری کنند.

الان برخی نقد می‌کنند که چرا سی‌بوک فروش ویژه عرضه کتاب با تخفیف۶۰ درصدی را برگزار می‌کند؛ در حالی‌که عمده منتقدان این فروش ویژه ناشرانی هستند که کتاب‌های سی‌بوک را تامین می‌کنند. به‌نظرم نباید نگران باشیم فلان ‌نشر، کتاب را با تخفیف ۵۰ درصدی در مترو می‌فروشد زیرا هر ناشری بازار هدف دارد، این بازار با اینکه محدود است اما آن‌قدر بزرگ است که هر ناشری با هر گرایش فکری و بینش می‌تواند در آن کار کند. ۵۰ درصد تخفیف، امری نامطلوب اما همه جا رایج است. وزارت ارشاد کتاب را با یارانه به دست مخاطب می‌دهد؛ چه اشکالی دارد که با توجه به بالا بودن قیمت‌ها، کتاب ارزان‌تر به دست مخاطب برسد. در این زمینه معتقدم بهتر است بر اساس استنباط شخصی و شهود و داوری، طرح‌های فصلی را بررسی کنیم و به سمت داده‌ها برویم.
 
حیدری: قرار نیست، طرح‌های فصلی دردهای حوزه‌های نشر و کتاب را حل کند؛ گاهی این طرح، دو یا سه درد از میان ۲۰ درصد مشکلات موجود را حل می‌کند. چندین طرح و برنامه در وزارت ارشاد تعریف شده تا بخشی از مشکلات حل شود، مثل طرح‌های فصلی، جام باشگاه‌های کتابخوانی، نمایشگاه مجازی کتاب، پایتخت کتاب و تخصیص یارانه‌. در بحث یارانه‌ها هدف، فقط این نیست که بخشی از یارانه چند میلیاردی به این حوزه وارد شود بلکه بحث اصلی توزیع عادلانه یارانه‌ها بین خریداران و ناشران است.

وقتی به آمار تعداد کتابفروش‌ها و خریداران نگاه مي‌کنیم شاهد هستیم که آمار، رشد داشته، یعنی طرح مورد استقبال مردم بوده است. از سوی دیگر کتاب دارای دو بُعد فرهنگی واقتصادی است. برای یک ناشر، فعالیت اقتصادی است. برای وزارت ارشاد نیز علاوه بر کمک به اقتصاد نشر و مردم، هدایت سیاست‌های راهبردی اهمیت دارد. کتاب هم مثل سایر کالاها شامل تخفیف می‌شود و در بزرگترین فروشگاه‌ها، تخفیف و مشتری خاص خود را دارد. البته با تخفیف بالا مخالفم زیرا شائبه دارد. در زمینه کاغذ هم باید بگویم وزارت ارشاد با اینکه وظیفه‌ای نداشت و وزارت صمت، مجری این کار است، وارد عمل شد تا کاغذ به قیمت مناسب به دست ناشران برسد اما موضوعات دیگری مثل تحریم‌ها، سخنان ترامپ و جنگ دست ارشاد نیست بلکه مجموعه عوامل مختلفی در این طرح‌ها تاثیرگذار هستند.

داده‌ها از تحلیل‌های ثانویه می‌آید و به‌نظرم صنف و کارشناسان باید به میدان بیایند و تحلیل‌های ثانویه انجام دهند، در این میان تشکل‌های نشرهم باید وارد عمل شوند. درباره نمایشگاه مجازی کتاب نیز بارها صحبت کردیم؛ میزگرد و نشست‌های تخصصی برگزار و نمایشگاه نقد و تحلیل شد. برای این طرح‌ها هم مي‌توان چنین کاری انجام داد اما مساله اینجا است که بسیاری از مواقع، صنف نمی‌آید من چندین بار به بهانه‌های مختلف جلسه برگزار کردم اما برخی از ناشران نمی‌آیند. قبول دارم که  نقد و ایراد هست اما بنظرم نشر باید پیشقدم شود و به صورت میدانی نقد خود را ارایه کند.
 
 مصلح: من روی تغییر عادت رفتاری مخاطبان حرف دارم. وقتی یک پول وارد می‌شود اما پشتوانه‌ای ندارد مشکلات زیادی ایجاد می‌شود. معمولا بعد از هر طرح کتاب‌ها گران می‌شوند به‌طوری که در طرح بعدی قیمت به اندازه‌ای بالا رفته که ۲۰ درصد تخفیف قابل قیاس با آن نیست. نمی‌توانیم بگوییم طرح در وجه اقتصادی کمک می‌کند. گاهی لنگی‌هایی است که موجب می‌شود طرح جلو نرود و مساله‌ای که مدام در طرح‌ها اتفاق می‌‌افتد این است که سود ما در دل سرمایه می‌رود.
 
آمار‌ها می‌گوید طرح‌های فصلی موفق بوده است  
فکر می‌کنید اکنون بعد از 6 سال برگزاری، طرح‌های فصلی خرید کتاب نیاز به بازنگری دارد؟ آیا کتابفروشان می‌توانند با سایر نهادهایی که تخفیف بالا می‌دهند رقابت کنند یا اینکه بگوییم همپای این شرایط نیستیم و به سمت ترویج کتابخوانی برویم و به باشگاه‌ها بیشتر تمرکز کنیم؟
حیدری: ببینید؛ در یک شرایط پایدار نیستیم. الان بحث اصلی مدیریت بحران است و نمی‌توانیم برنامه درازمدت داشه باشیم. برای حوزه کتاب برنامه‌ریزی می‌کنیم اما به‌یکباره کاغذ از بندی ۹۰ هزار به ۶۰۰ هزار تومان می‌رسد در حالی‌که این موضوع به سیاست‌های وزارت ارشاد مرتبط نیست و سهم ارشاد زیر ۱۰ درصد است.  
 
مصلح: بله؛ اما با برنامه‌ریزی درازمدت می‌شود. اما آیا مساله را به درستی شناسایی کرده‌ایم و این تخفیف‌ها اثرگذار بوده است؟ اگر در کتابفروشی خود تخفیف نگذاریم کتابفروشی کناری ما تخفیف می‌گذارد یا حتی ناشر. به‌نظر من در طرح‌های فصلی مخاطب جذب نکردیم بلکه عادت رفتاری غلط برای مخاطب ثابت ایجاد کرده‌ایم به‌طوری که به تخفیف عادت کرده است.
 
سرامی: گرانی کاغذ، معلول علت دیگری است؛ آمارها می‌گوید که ما در طرح‌های فصلی موفق بوده‌ایم و تعداد مخاطبان رشد داشته است.
 
در جامعه نشر، کارشناسان معقدند افت تیراژ داشته‌ایم؛ اما آیا انتشار ۹۰ تا ۱۰۰ هزار عنوان کتاب در سال مطلوب است یا نه؟ بهتر نیست تولید کمتر با ۲۰ هزار نسخه تجدید چاپ شود یا اینکه به‌دلیل کتابسازی و تعدد عناوین برویم؟ به‌صورت کلی فلسفه وجودی چنین طرح‌هایی توسعه فرهنگ و کتابخوانی است و این سیاست‌ها و استراتژی‌ها توانسته‌اند مازادی به این بازار اضافه کند و مخاطب جذب کند. آیا مخاطبی که از نمایشگاه‌های استانی و سایت کتاب خریداری می‌کردند با مزیت دسترسی بهتر یا تخفیف به طرح فصلی می‌آید؟ آثار این موضوع را کجا باید ببینیم در شمارگان کتاب، سرانه مطالعه، ارزش فرهنگی نویسنده یا جایگاه کتاب؟ زیرا به تایید صنف طرح‌های فصلی خرید کتاب از درست‌ترین طرح‌های وزارت ارشاد بوده است. 
 
سرامی:‌ این طرح‌ها به لحاظ آمار و ارقام موفق بوده است اما داده‌ها باید از نظر کیفی بررسی شود. طی ۱۶ دوره قبل دو میلیون نفر از این طرح خرید داشتند که در این میان باید داده‌های دموگرافیک و جئوگرافیک این طرح‌ها را بررسی کنیم. مناطق زندگی خریداران را به‌صورت کلان بررسی کرده و به‌صورت روان‌شناختی جایگاه اجتماعی، سبک زندگی، رفتار و عادت مطالعه آن‌ها را بشناسیم. باید به‌گونه‌ای رفتار شود که وقتی فرد از طرح خریداری کرد در بازه زمانی دو طرح  برای مخاطب پرسش‌نامه ارسال کنیم. البته کار، دست دولت است و چون لختی و نگاه دولتی حاکم است این کار تاکنون انجام نشده است اما اگر این کار به بخش خصوصی برون‌سپاری می‌شد، دیتای تحلیل شده داشتیم و حتی می‌توانستیم مشتری‌ خود را طبقه‌بندی کنیم. اگر مشتری در همه طرح‌ها خرید کرده، باید میزان خرید او را تقویت کنیم و اگر کمتر خرید کرده علت آن را شناسایی کنیم. وقتی می‌گوییم تحلیل، یعنی باید این‌کارها را انجام دهیم که این‌کار از توان صنف خارج است و یک امر تخصصی است. الان سازمان‌هایی هستند که چنین اطلاعاتی را تحلیل می‌کنند. حد توان علمی و لجستیک صنف مشخص و محدود است. صنف به افراد اتکا دارد و نمی‌تواند اطلاعات را خارج کند. در این میان نوع برخورد مجری با این مقوله باید خیلی جدی باشد. مجری باید بگوید این دو میلیون نفر در طرح بعدی باید بیشتری خرید کنند و چه کار بازاریابی انجام شده تا جذب مخاطب تازه داشته باشیم زیرا لایه‌های مخلتف در طبقه‌بندی مشتری‌ها را داریم. اگر هم نمی‌توانیم، کاری کنیم فعالیت‌ها برون‌سپاری و بخش بازار را به فلان شرکت بسپاریم تا در طرح‌های بعدی موفق‌تر باشیم اما مساله اینجا است که به توسعه هدفمند فکر نمی‌کنیم. 
 
حیدری: بسیاری از نکات درست بود، اما نشست‌های نقد و بررسی هم انجام شده و تحلیل محتوای آماری هم به‌صورت جسته گریخته انجام شده است که گاهی مثل پرسشنامه و گاهی مثل برگزاری چنین جلساتی بوده است. یکی از تاثیرات هم این بود که سهم کتابفروشی‌های پرفروش را بیشتر کرد. نکته مهم این است که برای مخاطب چه کردیم زیرا یک‌سری یارانه خاص به نمایشگاه استانی اختصاص دادیم و به‌صورت جسته گریخته هم کارهایی شده است. البته معتقدم نباید به دنبال این بخش برویم و صنف باید پیگیر باشد. مباحثی مانند علت پرفروش بودن فلان ناشر، نویسنده یا کتاب باید بررسی شود چون در سیاست و برنامه‌ریزی یا اجرای این طرح نقش دارد.
 
مصلح: اقای سرامی گفت تحلیل داده کنیم بنظرم این کار خوب است زیرا می‌توان آسیب‌شناسی کرد تا ببینیم چه افرادی از قبل طرح‌ها کتابخوان بوده‌اند و آیا طرح‌های فصلی مشوق بوده‌اند یا نه. شاخص‌ها و آسیب‌ها متفاوت است من اگر درطرح‌ها شرکت نکنم رقابت را می‌بازم و به همین دلیل در همین طرح شرکت می‌کنم.

وقتی نهاد نظارتی تخفیف را تشویق می‌کند ناگزیر است که این طرح‌ها رشد پیدا کند. فکر کنم باید سعی کنیم کتاب نخوان‌ها که در دایره مخاطب ناشران و کتابفروشان نیستند را جذب کنیم. نباید فقط از ظرفیت‌ کتابفروش‌ها استفاده و به همین اکتفا کنیم. برآیند من این بود که مخاطبان این طرح ثابت بودند و مخاطب جدید کمتر اضافه شده است. اما اگر داده‌ها نشان بدهند که این طرح‌ها مشوق‌ هستند خوب است.
 
ضرورت تحلیل داده‌های آماری طرح‌های فصلی
در این میان به نظر می‌رسد یک کار تحلیلی و پژوهشی می‌تواند بسیاری از کاستی‌ها و مشکلات این حوزه را مشخص کند تا در دوره‌های بعدی ایرادات اصلاح شوند.
حیدری: من هم نقدهایی دارم که برخی از آن‌ها در حوزه اختیارات ما است و برخی به‌علت عوامل خارجی است. الان سند توسعه اقتصاد نشر و پیش‌نویس سند کتاب و کتابخوانی  آماده است. درباره این طرح ما سه -‌چهار هدف داشتیم که به نسبت زمان طراحی باید در طول زمان تکمیل شود. اصل شرایط تاکنون خوب بوده است؛ ولی باید ساختار و محتوا را اصلاح کنیم. داده‌ها که مبنای تحلیل است نشان می‌دهد در تعداد کتابفروشی‌ها و مخاطبان رشد داشتیم و از نگاه آمار، طرح را موفق می‌دانیم. سه دوره اول طرح را بررسی و آسیب‌شناسی کردیم و دوره‌های بعدی از سوی پژوهشگران در حال بررسی است. چندین نشست تخصصی هم در بخش‌های مختلف داشتیم. اما آنچه نیاز داریم این است که تحلیل آماری دقیقی از ذائقه مردم، نوع مخاطب، سن، جنس، شهر و رفتار آن‌ها نداریم تا بتوانیم آن‌‌ها را تحلیل کنیم تا شاید بتوانیم مشوق‌هایی برایشان بگذاریم. همچنین یک‌سری مشوق‌ها هم برای ناشر و کتابفروش‌هایی بگذاریم که از این طرح استقبال کردند. در این میان می‌شود اطلاعات خانه کتاب با حفظ اطلاعات شخصی بر روی سایت باشد تا کارشناسان تحلیل کنند.
 
سرامی: امروز در شرایط اقتصادی، مجبور به حفظ طرح‌های فصلی هستیم. معاونت امور فرهنگی در سال‌های گذشته، تعاونی‌هایی داشته که کار اقتصادی می‌کردند اگر دید به طرح فصلی تجاری باشد. رویکرد بعد از اجرای طرح چیزی دیگری می‌شود. که داستان طرح فصلی را با داده باید بیان کرد. رشد داشتیم اما تحلیل رشد نداشنیم که این رشد چقدر و در کجاها بوده است. من فکر می‌کنم دو سازمان بعد و کنار این طرح باشد. نخست سازمانی که داده را تحلیل می‌کند و دیگری استفاده‌کننده از داده‌ها. می‌خواهیم افراد بیشتری را کتابخوان کنیم و باید این کار انجام شود. می‌شود به تیم‌های مختلف داده بدهیم و براساس تخصص، از آن‌ها کمک بگیریم. باید به موضوع تجاری نگاه کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها