حجتالاسلام والمسلمین سید حمید روحانی؛ رئیس بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی و مدیرمسئول فصلنامه 15 خرداد در سالروز قیام خونین 15 خرداد 1342، در گفتوگو با خبرنگار ایبنا، ضمن بازشناسی رفتار و نقش امام در خلق جنبش و هدایت آن و مواجهه امام با جنبشها و جریانهای فعال در آن برهه، به بررسی آثار و مکتوبات مرتبط با قیام و کاستیهای پژوهش در این حوزه پرداخت.
تاکنون صدها عنوان کتاب درباره قیام 15 خرداد و ریشهها و نتایج آن منتشر شده، اما بسیاری معتقدند که هنوز پژوهشهای جامع و و کاملی در این حوزه انجام نشده و ابعاد ناگفته فراوانی باقی مانده است. بهنظر شما دلیل این کاستی ناشی از چیست؟
اینکه چرا هنوز بسیاری از زوایای حرکت و نهضت 15 خرداد مغفول مانده، بخشی به عظمت این قیام برمیگردد. به حدی این قیام عظیم و پرمایه است که شاید بتوان گفت قرنها طول میکشد که زوایای آن به تدریج روشن شود. درباره نهضت حضرت اباعبدالله (ع) هم که 1400 سال از آن میگذرد، هنوز نمیتوان بیان کرد که همه زوایا درباره آن مطرح و حق مطلب ادا شده باشد. بنابراین عظمت قیام 15 خرداد، یکی از دلایل ناشناخته ماندن بسیاری از زوایای آن است و هنوز زمان طولانی نیاز دارد که اندیشمندان و محققان بتوانند به مرور زوایای مختلف آنرا روشن کنند.
بخش دیگر مسأله به این برمیگردد که بسیاری از محققان و کسانی که دیروز و امروز دست به قلم برده و درباره نهضت مطلب نوشتهاند، به بیراهه رفته و قیام را با دید مارکسیستی، لیبرالیستی، غربی و شرقی و ... بررسی کردهاند و در نهایت به نتیجه مطلوبی هم نرسیدهاند.
در کتاب «نهضت امام خمینی» که سال 1356 در نجف چاپ و منتشر شد، بسیاری از زوایا و حقایق قیام را مطرح کردم، اما دستهای مرموزی که با نهضت و هدف آن سرناسازگاری دارند، سعی کردند این زوایا و دستخطهای روشنگر امام در این کتاب، مخدوش و مغفول بماند.
چرا با وجود پژوهشگران خبره و موسسات معتبر پژوهشی در حوزه مطالعات انقلاب اسلامی، در بسیاری از مکتوبات مرتبط با قیام 15 خرداد با کلیشه روبهرو هستیم؟
یک مصیبت کشور ما این است که محقق به معنای واقعی کم داریم و روحیه تحقیق در افراد بهشدت کاهش یافته یا بهطور کلی از بین رفته است. بسیاری از افرادی که امروز به اسم استاد، نویسنده و تاریخنگار قلم میزنند، خیلی سطحینگر هستند و به دنبال تحقیق ریشهای نیستند. زمانی محققان و پژوهشگران سالها زحمت میکشیدند تا کتابی را بنویسند که باقیات و صالحات بود، اما امروز کار تحقیقی درست صورت نمیگیرد. افراد وقتی دنبال تحقیقات عمقی و ریشهای نباشند، دنبال کارهای کلیشهای و بدون محتوا میروند.
از سوی دیگر، اندیشههای غربگرایانه و دور از خط مقاومت، یا نمیتواند یا نمیخواهد خط انقلاب را درک و بررسی کند. برخی با قیام 15 خرداد به معنای واقعی کلمه سر ناسازگاری دارند و نمیخواهند واقعیتها آنطور که بوده بیان شود و از آن مانند دیگر نهضتهای ملیگرایانه سطحی میگذرند؛ درحالیکه این نهضت در اندیشههای ناب محمدی و خط مقاومت ریشه دارد که افرادی با نگاه غربگرایانه، درکی از آن ندارند.
چقدر در مکتوبات و تاریخنگاریهای این حوزه به نقش اقشار و نهادهای مختلف جامعه، پرداخته شده است؟
اولین ویژگی قیام 15 خرداد این بود که وابسته به سازمان و تشکیلات سیاسی نبوده و مردمی بود. در قیامهای گذشته، غالبا حرکت از سوی سازمانهای سیاسی و حزبی برپا میشد. از آنجا که در آن قیامها، حرکت به نقش گروهها و سازمانهای سیاسی که در پشت پرده با دولت و دربار و حتی مقامات خارجی ارتباط داشتند، متصل بود، مردمی پیش نمیرفت و در نهایت خنثی میشد. وقتی حرکتی مردمی نباشد و با دید سازشکارانه حرکت کند، طبیعتا راه به جایی نمیبرد.
دومین ویژگی قیام 15 خرداد این بود که به قشر خاصی از جامعه محدود نبود. در گذشته حرکتها یا از بازار بود یا دانشگاه. اما این نهضت، دارا و ندار و همه اقشار جامعه را دربرمیگرفت. علت پایدار ماندن این قیام این بود که یک حرکت مردمی همهجانبه بود.
سوم اینکه، قیام 15 خرداد برای نان، کار، مسکن، نفت و ... نبود، بلکه برای اسلام و دفاع از دین بود. در همان روز 15 خرداد، دو برادر که همراه عدهای دیگر از ورامین به تهران میآمدند، در بین راه خبر قتلعام مردم در تهران را شنیدند. یکی از دو برادر به برادرش میگوید کجا میرویم، خطر جدی است؟! برادر دیگر که همان روز روی پل باقرآباد به شهادت رسید، پاسخ داد که ما کوفی نیستیم امام زمان را تنها بگذاریم. حرفش این بود که مسأله دفاع از حسین زمان است. قیام مردم یک قیام اسلامی و غیرمادی بود و به همین دلیل هم ماندگار ماند. این قیام نه برای نفت و تنباکو و نه مسائل مادی بود، بلکه قیامی الهی بود.
در جلد نخست کتاب «نهضت امام خمینی»، درباره نقش کارگران، دانشجویان، راننده تاکسی، درشکهچی، بنا، معمار و همه اقشار جامعه ازجمله زنان و دخترانی که در جریان نهضت نقش داشته و در 15 خرداد در قم و تهران به شهادت رسیدهاند، به تفصیل پرداخته شده که نشان میدهد این نهضت، یک حرکت مردمی بوده است.
درباره بازشناسی رفتار و نقش امام در خلق جنبش و هدایت آن و مواجهه امام با جنبشها و جریانهای فعال در آن برهه، چه نظری دارید و نقش امام خمینی (ره) در رویداد 15 خرداد را چگونه تبیین میکنید؟
امام در 16 مهر 1341 علما و مراجع قم و بیت آیتالله حائری را دعوت و در گفتوگو با این جمع به مواردی اشاره کردند ازجمله این موضوع مهم که «اگر میخواهیم اسلام و ایران از اضمحلال نجات پیدا کند، باید دودمان پهلوی را از قدرت کنار بزنیم و پایین بکشانیم. استعمار انگلیس، پهلوی را در ایران به قدرت رساند و میخواهد هم اسلام را از بین ببرد و هم ایران را به روز سیاه بنشاند.» سید کاظم شریعتمداری در همان جلسه از امام سوال کرد که ما با کدام قدرت میتوانیم چنین هرفی را دنبال کنیم؟ سرنگونی رژیمی که از حمایت همه قدرتها برخوردار است و با یک ارتش تا دندان مسلح بر اوضاع مسلط است، چگونه و با چه قدرتی امکانپذیر است؟ ما که بمب در جیب نداریم! امام در پاسخ فرمودند «ما قدرتی داریم که از بمب قویتر است؛ ملت.»
امام از ابتدای نهضت با اتکاء به ملت حرکت و سعی میکرد در هر شرایطی ملت را آگاهی ببخشد؛ ملتی که آگاهی و رشد داشته باشد. امام در همان جلسه سه پیشنهاد مطرح کردند؛ نخست اینکه، تلگرافهای اعتراضآمیزعلما به شاه، دربار و دولت، چاپ و در اختیار مردم قرار گیرد. چیزی که تا آن زمان سابقه نداشت و سالها بعد مردم در کتابهای تاریخی از مضمون تلگرافها و نامههای اعتراضی علما آگاه میشدند. امام میخواستند مردم در بطن قضایا حضور داشته و در جریان وقایع و جو موجود قرار گیرند. دوم اینکه، خود مراجع با مردم حرف بزنند. تا آن زمان سابقه نداشت یک مرجع تقلید با مردم حرف بزند. امام از همان زمان تا پایان عمر همیشه با مردم حرف میزد.
سومین مورد این بود که امام دستور دادند وعاظ، خطبا و ... در سنگر مساجد به مردم آگاهی بدهند که چه خطری اسلام و ایران را تهدید میکند. امام با این روشها مردم را رشد و آگاهی داد. افراد با آگاهی وارد این قیام شدند و قیام پایدار ماند تا به پیروزی رسید. امام نقش بزرگی در رشد و پرورش ملت و آگاهیبخشی به مردم داشت.
نقش زنان را در جریان نهضت و قیام 15 خرداد چطور ارزیابی میکنید؟
در زمینه قیام 15 خرداد، آنچه بیش از همه برای من گیرایی داشت، حضور زنان است. امروز به برکت انقلاب اسلامی، زنان میتوانند فعال و موفق در جامعه حضور داشته باشند و حرفشان را بزنند. اما در آن سالها، عدهای از زنان در خانه و عدهای در کابارهها بودند. زنان متدین نه حق حرف زدن با مردها و نه حق حرف زدن و حضور فعال در جامعه را داشتند. حضور زنان در قیام 15 خرداد در قم و تهران، اتفاق بسیار فوقالعادهای بود. زنان در قم با کودک در بغل، شعار «یا مرگ یا خمینی» سرمیدادند. زنان به خیابانها آمدند و اولین شهید 15 خرداد در قم نیز از همین زنان بود.
نهضت امام خمینی، تحول عظیمی در جامعه بهوجود آورد و زنان را از دهلیزهای تاریک به میدان آورد و بسیاری از همین زنان مردهای خود را نیز مجبور به حضور در صحنه کردند. یکی از زنان که از آشنایان ما بود در روز 15 خرداد روی پشتبام فریاد میزد که مردم مرجع تقلیدتان را دستگیر کردهاند، چرا در خانه نشستهاید؟ همان زمان خبر مجروح شدن و دستگیری پسرش را به او دادند که گفت: پسرم فدای اسلام، فدای امام خمینی. این عظمت حضور زنان خیلی مهم بود.
متأسفانه نقش زنان از 15 خرداد 42 تا پیروزی انقلاب اسلامی، چندان در مکتوبات و پژوهشها بیان نشده است. من معتقدم که زنان در جریان این نهضت نقش بیشتری از مردها داشتند، ولی چندان به این نقش و حماسه پرداخته نشده که این امر تا اندازهای به ساختار جامعه مردسالار ما برمیگردد.
پژوهشهای مرتبط با نهضت امام، از نظر کمی و کیفی بهویژه در سالهای اخیر چه وضعیتی دارند؟
متأسفانه امروزه موضوع نهضت امام برای برخی به ناندانی تبدیل شده است؛ این عده نه امام را میشناسند و نه خط امام را. این عده نسبت به خط امام یا مغرض هستند یا بیتفاوت. مقام معظم رهبری بارها تأکید کردهاند که در انتخابات به کسانی رأی بدهید که انقلابی بوده، انقلابی مانده باشند و انقلابی عمل کنند. انقلابی بودن یعنی، در خط مردم و به فکر مردم بودن.
قیام 15 خرداد، دنباله قیام امام حسین (ع) و الهامگرفته از نهضت عاشورا است. امام در سخنرانی خود به صراحت این موضوع را مطرح میکند. این قیام ریشه در قیام عاشورا داشت. قیام عاشورا برای مسائل مادی نبود و قیام 15 خرداد نیز یک قیام حسینی و الهی بود.
اما امروزه با دوخط متفاوت و متضاد مواجهیم؛ نخست، خط مقاومت که خط امام و انقلاب اسلامی است و نشأتگرفته از خط مقاومت از زمان رسول اکرم (ص) و امام حسین (ع) است. امام میفرمایند: «اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده زنده در شعلههای آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی ما را در برابر چشمان ما به اسارت و غارت برند، هرگز اماننامه کفر و ظلم را امضا نخواهیم کرد.» این خط مقاومت است. در مقابل خط مقاومت، خط سازش است که امروز بهشدت روبه گسترش و به دنبال محو کردن خط مقاومت است.
یکی از مشکلات امروز ما این است که در مراکز فرهنگی و پژوهشی کسانی نیستند که محققانه آثار را بررسی کنند. در کشور ما متأسفانه در بسیاری موارد فقر علمی حاکم است. دانشمند و اندیشمند و متفکر نداریم و جاهطلبی خیلی افراد را کر و کور کرده است. اگر واقعا خط امام و خط اسلام ناب محمدی و نظرات مقام معظم رهبری حاکم بود، امروز ممکلت ما شرایط بهتری داشت و این امر درباره پژوهشها نیز صادق است.
نظر شما