کتاب از هفده فصل با عناوین زیر تشکیل شده است: «فصل اول: ارتباط با توده، فصل دوم: رسانههای پیش از قدیم، فصل سوم: نشر مطبوعات ، فصل چهارم: رادیو و وسایل وابسته به آن، فصل پنجم: تلویزیون و وسایل وابسته به آن، فصل ششم: شبکهها و رسانههای اجتماعی، فصل هفتم: بازیهای رایانهای، فصل هشتم: محتوای رسانهها، فصل نهم: مخاطب، فصل دهم: کارکردها و كاربردهای رسانهها در جوامع معاصر، فصل یازدهم: مالکیت و تجارت رسانهها، فصل دوازدهم: نظارت وکنترل رسانهها، فصل سیزدهم: هنجارهای حاکم بر رسانهها، فصل چهاردهم: مطالعات رسانهها: نظریهها، فصل پانزدهم: تأثیر رسانهها بر مخاطبان، فصل شانزدهم: سواد رسانهای، فصل هفدهم: آینده رسانهها.»
كتاب حاضر برای دانشجویان رشته علوم اجتماعی گرایش ارتباطات در تمام مقاطع به عنوان کتابی مبنایی تدوین شده است. امید است علاوه بر جامعه دانشگاهی، سایر علاقهمندان نیز از آن بهرهمند شوند.
محسنیان راد در مقدمه این کتاب آورده است: «در کتاب حاضر، به کار بردن اصطلاح «رسانهشناسی» برای عنوان کتاب، هدف خلق اثری در راستای «علم رسانه» و در امتداد «ارتباطشناسی» است. به عبارتی تقلید از مسیری است که در حوزههای دیگر علوم، بهویژه پزشکی، سابقهای طولانی دارد. همانگونه که فیزیولوژی، شاخهای از بیولوژی است یا «تیروئیدشناسی» شاخهای از «غدهشناسی» است، اینجا نیز «رسانهشناسی» شاخهای از «ارتباطشناسی» است؛ بنابراین، میتوان از تعریف ارتباطشناسی به تعریف رسانهشناسی دست یافت.
جامعترین تعریفی که برای «ارتباطشناسی» یافتهام مربوط به فرهنگ لغات ارتباطات و مطالعات رسانه (1993) است که «ارتباطشناسی» را دانش مطالعه ماهیت، فراگرد و نظامهای معنایی مرتبط با همه انواع ارتباطات، در کلیتی متشکل از زمان، فضا، منش و اوضاع و احوال دانسته است (Watson, 1993: 41).»
به گفته استاد دانشگاه امام صادق(ع)، به این ترتیب، در کتاب حاضر، مقصود از «رسانهشناسی» به منزله شاخهای از «ارتباطشناسی» تعریف زیر است: «رسانهشناسی به عنوان شاخهای از ارتباطشناسی، دانش مطالعه ماهیت، جریان و فراگرد نظامهای معنایی مستقر در نئوکورتکس مغز انسان مرتبط با ارتباطات رسانهای است که دربرگیرنده کارکردها و کاربردهای آن در کلیتی متشکل از پیشینه، فنون و فناوریهای تولید محتوا و جابهجایی متن، در زمینه روابط متقابل منابع قدرت و مخاطبان و فرایند صید مفهوم ارتباطگیران از محتوا تا تأثیر است».
همچنین در ادامه با اشاره به روند شکلگیری کتاب و انتشار آن مینویسد: «هنگامی که نسخه اولیه کتاب، تحویل ناشر شد و مراحل داوری را که سنت سازمان «سمت» است با موفقیت طی کرد، شورای آن سازمان تصویب نمود که سوای انتشار متن کتاب در سه جلد، یک خلاصه تکجلدی نیز از آن استخراج و نشر شود.
اجرای این تصمیم با دو مانع اصلی مواجه بود: نخست، نبود نمونه و الگویی برای انجام چنین کاری؛ جستجوها حاکی از آن بود که انتشار خلاصه از آثار شعرا و حکمای قرون گذشته ایران ـ مانند کتاب لب لُباب مثنوی که نخستینبار در سال 1319 به صورت حروفچینی چاپ شد ـ سابقهای دیرینه دارد. اما نمونهای مشابه با اثر حاضر یافت نشد. دوم، آنکه نگارنده خود را فرد مناسبی برای انجام چنین کاری نمیدانست. درواقع، این مهم باید به دست فردی انجام میشد که رابطه عاطفی با بندهای کتاب نمیداشت و نقش شخص ثالث را ایفا و در ساختن الگو، نگارنده را یاری میکرد.»
در پشت جلد این کتاب آمده است: «نخستین کتابی که اصطلاح «رسانهشناسی» یا «مدیالوژی» روی جلد آن آمده اثری بود که در سال 2016 در نیویورک منتشر شد. اکنون اثر حاضر نسخه خلاصه شده جامعترین کتابی است که به قلم یک دانشمند ایرانی در اینباره تالیف شده است. «رسانهشناسی به عنوان شاخهای از ارتباطشناسی، دانش مطالعه ماهیت، جریان و فراگرد نظامهای معنایی مستقر در نئوکورتکس مغز انسان مرتبط با ارتباطات رسانهای است که دربرگیرنده کارکردها و کاربردهای آن در کلیتی متشکل از پیشینه، فنون و فناوریهای تولید محتوا و جابهجایی متن، در زمینه روابط متقابل مناابع قدرت مخاطبان و فرایند صید مفهوم ارتباطگیران از محتوا تا تاثیر است». همین تعریف، مبنای 17 فصل نسخه حاضر است. این نسخه معادل 48 درصد حجم نسخه اصلی است که در قطع رحلی «سمت» منتشر شده است.»
نظر شما