مولفان در مقدمهای که بر ویراست دوم این کتاب نگاشتهاند آوردهاند: «ویراست دوم کتاب رویکرد موضوعی خاصی دارد که دانشجویان را در مسیر درک روشن آخرین یافتهها، اعم از آنکه زمینه قبلی در علوم اعصاب داشته یا نداشته باشند، هدایت میکند. این ویراست شامل مطالعات موردی و مثالهایی از زندگی روزمره است که برای کمک به دانشجویان در درک ابعاد چالشیتر مطالب طراحی شدهاند.»
اما در ویراست اول نویسندگان هدف از نگارش کتاب را اینگونه بیان میکنند: «انقلابهای علمی هیجانانگیزند، ولی پیگیری آنها دشوار است. این مسئله برای اساتیدی که میخواهند بهروز باشند و نیز آخرین یافتههای علم «ذهن ـ مغز» را به دانشجویان روانشناسی، علوم تربیتی، اقتصاد، علوم سیاسی، جامعهشناسی و زیستشناسی تدریس کنند به صورت مضاعف دشوارتر است. منابع عمومی اغلب قابل اعتماد نیستند و مجلات تخصصی نیز زبان اختصاصی خود را دارند.
هدف ما آن است که مبانی این علم را تا جایی که امکان دارد روشنتر و سادهتر ارائه دهیم. این کتاب بر پایه کتاب سطح بالاتری که با عنوان شناخت، مغز و هشیاری: مقدمهای بر علوم اعصاب شناختی، نگارش برنارد جی. بارس و نیکول ام. گیج (2010)، (انتشارات الزویر، اکدمیک پرس) قبلاً منتشر شده بود، تدوین گردیده است.»
مولفان مینویسند: «کاربردهای عملی زیادی از مطالعات ذهن مغز در پزشکی، علوم تربیتی و حتی هنر در حال ظهور است. قلمروی حاصل، با عناوین درسی متفاوت و فراوانی تدریس میشود. ما معتقدیم محتوا مهمترین مسئله است. علوم اعصاب شناختی عنوانی است که ما برای این حوزه برگزیدهایم، ولی زیست روانشناسی، روان فیزیولوژی و مشابه آن نیز مدعی علم جدید ذهن مغز هستند. برنامه درسی دانشگاهها به صورت روزافزونی به مواد آموزشی خوب، بهروز و «با کاربرد آسان» در زمینه علوم اعصاب شناختی نیاز دارد. کتابی که هماکنون در دست دارید، تلاش ما در پاسخ به این نیاز است. ما از دریافت بازخوردهای شما و دانشجویانتان خوشحال خواهیم شد.»
مترجم فارسی زبان درباره کتاب و مولفان آن مینویسد: «کتاب حاضر نتیجه سالها تحقیق، تدریس و تلاش دو استاد برجسته علوم اعصاب شناختی است که ویراست دوم آن در سال 2018 میلادی انتشار یافته است. درواقع، این کتاب درسی نسخه سادهشده کتاب دیگر آنهاست که با عنوان شناخت، مغز و هشیاری: مقدمهای بر علوم اعصاب شناختی در سال 2010 میلادی به چاپ رسانده بودند. برنارد بارس محقق برجسته مؤسسه علوم اعصاب در سندیگو کالیفرنیا و صاحب تألیفات و مقالات زیادی در زمینه این دانش نو است. او یکی از نظریهپردازان علوم اعصاب شناختی محسوب میشود. نیکول گیج نیز از محققان دانشگاه کالیفرنیا در ایرواین و رئیس آزمایشگاه علوم اعصاب شناختی زبان در آن دانشگاه است. این دو جلد، همچون کتاب درسی برای دوره کارشناسی ارشد و دکتری طراحی شدهاند.»
کتاب از چهارده فصل؛ «چارچوبی برای ذهن و مغز»، «مغز»، «مشاهده مغز»، «هنر دیدن»، «ادراک صوت، گفتار و موسیقی»، «زبان و فکر»، «یادگیری و یادسپاری»، «توجه و هشیاری»، «تصمیمات، اهداف و کنشها»، «انسانها موجوداتی اجتماعیاند»، «احساسات»، «خواب و سطح هشیاری»، «اختلالات هشیاری»، «تکوین مغز» تشکیل شده است.
در ویراست دوم فصلهای جدیدی به کتاب اضافه شده است که شامل یک فصل در بررسی مبانی مغزی خواب، رؤیا و سطوح هشیاری از بیداری تا خواب عمیق و کماست. مبانی عصبی اختلالات خواب، مانند بیخوابی، خوابگردی و حمله خواب، همراه با انگارههای علمی و عملی درباره خواب انسان (که یک سوم حیات ما را دربر میگیرد) ارائه شده است. فصل جدید دیگر، اختلالات هشیاری است که به بررسی این راز میپردازد که در پی وقوع ضایعه مغزی منتهی به ناهشیاری درازمدت و زندگی نباتی، چه اتفاق میافتد. بحثی را درباره تصمیمات پایان حیات و اینکه چگونه فناوریهای تصویربرداری مغز روشهای جدیدی را برای بررسی کارکرد مغز فردی غیرپاسخگو فراهم ساخته است، ارائه شده است. یک فصل جدید دیگر، احساسات است که در درک نقش پیچیده تعدیلکنندههای عصبی مغز در انگیختگی، آرامش و درک نشانههای هیجانی اطرافیان خود، به ما کمک میکند. این فصل را با بحثی درباره اختلالات خلقوخو، از افسردگی تا فشار روانی پس از حادثه و اختلال دو قطبی به پایان برده است.
در پشت جلد کتاب نیز میخوانید: «علوم اعصابشناختی به مطالعه همبستههای عصبی کارکردهای شناختی انسان میپردازد و نقش زیربنایی در علوم شناختی به عنوان یکی از دانشهای نو دارد. علوم و فناوریهای شناختی در دهههای اخیر، همچون حوزهای میانرشتهای مورد توجه اساتید رشتههای مختلف علوم پایه، پزشکی، مهندسی، علوم اجتماعی و رفتاری، هنر و علوم انسانی قرار گرفته است. درس علوم اعصابشناختی در اغلب رشتههای زیرمجموعه علوم و فناوریهای شناختی یکی از دروس اصلی به حساب میآید...»
نظر شما