مار خشمگین، غلام بازرگان، روباهی که گول خورد، روباه وغازهای وحشی، گنج قلعه سفید، زبان پهلوان سالار، قند ونمک و لطیفههای بهارستان، از نمونه کتابهای مجید شفیعی است که از این میان، زبان پهلوان سالار، روباه و غازهای وحشی و لطیفههای بهارستان به زبانهای ایتالیایی و کرهای ترجمه شدهاند. همچنین کتاب «شاهزاده بابل» او از طرف شورای کتاب کودک به عنوان کتاب ارزشمند و کتاب «حکایت خیرهسران» از همین شورا به عنوان کتاب مناسب برای گروه سنی «ج» شناخته شد. کتاب «ماه پیشانی قصه ما» هم از او به نمایشگاههای کتاب کودک بولونیا و فرانکفورت رفت و «حکایتهای شیرین زهرالربیع» نیز کتاب برگزیده آموزش پرورش برای مقطع راهنمایی شد. اینها بخشی از افتخارات این نویسنده قزوینی فعال در حوزه کودک و نوجوان است.
ادبیات کودک و نوجوان باید از اسارت مرزها آزاد شود
مجید شفیعی در نشست ادبی «ترانه باد» که به مناسبت روز ملی ادبیات کودک و نوجوان و با حضور مجازی علاقمندان به کتاب و کتابخوانی در اداره کل کتابخانههای عمومی استان قزوین برگزار شد، گفت: بررسی آثار منتشر شده در حوزه ادبیات کودک و نوجوان در جهان نشان میدهد آثاری که در قید و بند مرزها و فرهنگ خاص نبودهاند، همواره بیشتر توانستهاند رضایت مخاطبین را کسب کنند.
وی افزود: در شرایطی که نویسندگان بسیار موفقی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان در کشور در حال تولید آثار هستند، میبینیم آثار ترجمه شده راه یافته به بازار به نبض علاقمندی و ذوق بچههای ما بیشتر نزدیک است و در کنار صدمهای که به حوزه اقتصاد کتابهای داخلی وارد میکند یک مسئله را به ما گوشزد میکند؛ آن هم اینکه در بسیاری از تولیدات نویسنده نتوانسته نگاهی فراتر از مرزها داشته باشد.
این نویسنده گفت: همانطور که محدودیتی برای تخیل و فکر وسیع کودکان و نوجوانان وجود ندارد، در اندیشهورزی و نگارش کتب مختص این افراد نیز باید با همین دیدگاه وارد شد، چرا که بهواقع ادبیات حوزه کودک و نوجوان تلفیقی از رنگ، نور، رهایی، خلاقیت و رویاست و زمانی میتواند موفق باشد و به اهداف خود دست پیدا کند که محدودیتی برای آن قائل نشویم.
شفیعی بیان کرد: گاهی به نظر میرسد به منظور ارائه محتوای ارزشمند مد نظر خود به مخاطبین در جامعه هدف کودک و نوجوان خود را درون برخی از چهارچوبها محدود کردهایم، در حالی که بدون محدودیت و با وجود داشتن ادبیات فولکور غنی و داستانهایی ارزشمند میتوانیم به ارائه همین محتوا بپردازیم.
روایت قصههایی از جنس مردم راه جذب مخاطب
این نویسنده قزوینی گفت: یکی دیگر از عناصری که به نظر میرسد در جلب مخاطب در بسیاری از آثار توانسته اثربخش باشد، این است که روایت قصههایی از جنس مردم در داستان به چشم میخورد؛ مردمی که در یک روز میخندند، میگریند، عصبانی میشوند و گاهی همه احساسات انسانی را در یک مدت زمان کوتاهی تجربه میکنند؛ کنار هم قرار دادن این احساسات در مردمی کردن روایتها بسیار اثربخش است.
شفیعی عنوان کرد: قرار نیست در یک قصه که محتوای آموزشی ویژهای برای آن در نظر گرفته شده است، فقط با شخصیتهای خندان مواجه شویم یا برعکس، این هنر که بتوانیم تمامی این احساسات کارناوالی را درست مانند یک حقیقت روزمره کنار هم بچینیم بدون اینکه اغراقآمیز و یا غیرعادی به نظر برسد، یک ویژگی است.
این نویسنده ادامه داد: در حالی که تجربه نشان داده با وجود تمایل کمتر نویسندگان حوزه ادبیات کودک و نوجوان به بیان طنز در روایتها علاقمندی زیادی در بین کودکان و نوجوانان در این حوزه وجود دارد که متاسفانه در ایران در این بخش ضعیفتر عمل کردهایم.
وی گفت: شاید توجه به ایجاد این واقعیت احساسی میتواند شکلی تازه به روایتهای کودک و نوجوان ما ببخشد در حالی که همواره معتقدم برای بیان داستانی خاص نیازمند وامگیری از ادبیات غنی و کهن سرزمینهای خودمان هستیم.
این نویسنده قزوینی افزود: هر نویسندهای در هر کشوری که زندگی میکند، میتواند از ادبیات کهن همان سرزمین با روایتهای جدید و شکلهای تازه یک داستان بیناللملی خلق کند که بتواند فراتر از مرزها حرفی برای گفتن داشته باشد.
ادبیات فولکلور ایرانی عمارت هزار در و هزار پنجره قصهگویی است
شفیعی گفت: ادبیات فولکلور ایرانی به نظر من یک عمارت با هزار در و هزار پنجره است و هر نویسنده مختار است که با درک و فهم خود از هر کدام از این درها وارد شود و از هرکدام از این پنجرهها واقعیات را روایت کند.
این نویسنده ادامه داد: همین امر موجب میشود یک محتوای ثابت در ادبیات فولکلور ما قابلیت تبدیل شدن به هزاران روایت متفاوت و هزاران داستان متناسب برای همه گروههای سنی را داشته باشد.
شفیعی بیان کرد: در تجربیات شخصی خودم برای نگارش کتابهای کودک و نوجوان از این ویژگی بسیار بهره بردهام و امروز بسیاری از تولیدات خود را وامدار همین ادبیات غنی و کهن سرزمینم میدانم، و با وجود ریشه غنی این ادبیات این تولیدات مادر بسیاری از کشورهای دنیا مورد اقبال واقع شد و نشان میدهد که فرمولهای ساخت داستانی که در ادبیات کهن به کار گرفته شده است، توانسته به کمک ما بیاید.
وی ادامه داد: به طور مثال قصه ماه پیشانی با یک شخصیت ثابت و هزاران روایت متفاوت امروزه هنوز هم برای همه گروههای سنی جذاب است و نکات ارزشمندی در دل همین قصهها برای نسلهای بعدی ما وجوددارد که هر نویسنده میتواند با درک و آگاهی خاص خود و پیش زمینههایی که در ناخودآگاه خود ذخیره کرده است آن را به تصویر بکشد.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان گفت: در بسیاری از سرزمینهای دنیا هم همین ادبیات کهن به کم نویسندگان آمده است و امروز شاهد بازآفرینیهای شگفتانگیزی هستیم که در کنار نشر فرهنگ و ریشههای تاریخ مردم میتواند داستانهایی زیبا و متناسب با نسل جدید ارائه کند.
شفیعی گفت: همواره توصیه من به نویسندگان توجه به این مسئله بوده است؛ چرا که من معتقدم همه قصههای قابل گفتن تا به امروز بیان شده است اما امروز ما باید شکلهای نویی به این داستانها بدهیم و نگاه تازهای داشته باشیم.
وی افزود: اینکه یک نویسنده از آن گوشه دنیا میآید و به مولانا میپردازد و با نگاهی تازه این مسئله را بررسی میکند، یعنی این نویسنده توانسته در عمارت عظیم ادبیات فولکلور ایرانی گام بگذارد و دیدههای خود را متناسب با برداشتهای ضمنی و ناخودآگاهش یک اثر ویژه بیافریند، در قصه ماه پیشانی همین اتفاق برای من افتاد و برداشتهای فردی من توانست راه خود را در دل این داستان عجیب باز کند.
این نویسنده قزوین گفت: «کابوس ماهان» از آثاری است که از 7 پیکر نظامی نشات گرفته در انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده و هم اکنون بعد از کسب دهها جایزه به چاپ دوم رسیده است.
رویافروشی تجارت اصلی بسیاری از کمپانیهای بزرگ جهانی است
مجید شفیعی بیان کرد: امروز بسیاری از کمپانیهای بزرگ در دنیا در حال رویافروشی هستند و این رویا را از داستانسراییها کسب کرده اند؛ اینکه میبینیم یک کمپانی تولید انیمیشن توانسته در تمام دنیا و در تمام خانهها نفوذ پیدا کند، یعنی رویا در بین مردم با تمامی رنگها و زبانها طرفدار دارد.
وی بیان کرد: اینکه این کمپانیهای بزرگ رویا را نشانه گرفته اند، یعنی چیزی در دورن افراد وجود دارد که فارغ از کودکی، جوانی و یا میانسالی با عنصر رویا تحریک میشود و میتوان بسیاری از خواستهها را در دل این رویاها به مخاطبین القا کرد.
این نویسنده قزوینی گفت: ادبیات فولکلور با ظاهر ساده و روایتهای متفاوتی که دارد مستقیما با رویاها در ارتباط است و به مفهوم واقعی رویاها، آرمانهاو خواستههای ملتها را در خود جای داده است و از این روست که داستان سرایان این کمپانیها در آثار خود سراغ ردپاهایی از این ادبیات کهن رفتهاند و میبینیم که بسیار هم به موفقیت رسیدند.
شفیعی بیان کرد: با علم به این قضیه، به نظرم راحت تر میشود بیان کرد که دقیقا چه چیزی در آثار تولید شده در حوزه ادبیات کودک و نوجوان دچار فقدان است که با وجود همه تلاشها همچنان در حال درجا زدن هستیم و نتوانستهایم آنطور که باید به بلوغ ادبی رد این بخش دست پیدا کنیم.
وی بیان کرد: اگر میخواهیم به وسلیله کتاب به ارتقاء سطح فرهنگی جامعه برسیم، باید یاد بگیریم در ارتقاء رویاها و آرمانهای مردم از طریق داستانسرایی کوشا باشیم و نتیجه همین امر به موفقیت خواهد رسید.
این نویسنده گفت: گاهی توجه به سادهترین و پیش پا افتادهترین جزئیات میتواند به تکمیل و باورپذیر شدن رویاها کمک کند؛ اینکه مردم چه فرهنگی دارند؛ چگونه محاورات خود را انجام میدهند؛ چه غذایی میخورند و در نتیجه برای رسیدن به چه آرمانی حاضر به تلاش هستند.
شفیعی گفت: اینکه شخصِ مجید شفیعی دوران کودکی خود را در بین هیاهوی انواع بحرانهای سیاسی، جنگ، اقتصادی و داخلی کشور گذرانده یعنی در ناخودآگاه ذهن او رویایی از آزادی و رهایی وجود دارد که با همه تلاشها برای مخفی کردن آن باز هم رد پای این ناخودآگاه در آثارش به عنوان یک رویای همیشگی قابل مشاهده است.
ناخودآگاه کودکانمان را زیبا بسازیم
این نویسنده قزوینی در بخش دیگری از سخنان خود به بیان خاطراتی از روزهای کودکی خود پرداخت و گفت: ناخودآگاه ذهنی افراد ساخته سالها تفکر، اندیشه، اتفاقات، رخدادهای سیاسی و اجتماعی و خانوادگی در کنار درک و هوش فردی است که خانواده در ساخت آن بسیار تاثیرگذار است و از این روست که امروز علم روانشناسی به مدد همین کتابهای رویا پردازانه ما و استفاه از آرمانهای فردی و اجتماعی تلاش میکند تا در ساختن ناخودآگاه نسل آینده اثربخش باشد.
وی بیان کرد: اینکه امروز بنده در خصوص قصههای کهن فارسی دغدغه دارم، شاید به این دلیل است که بخش قابل توجهی از کودکی و نوجوانی من در مسیر همیشگی مدرسه از مقابل بسیاری از بناهای تاریخی قزوین بوده است و تفکر در خصوص این بناها، پرسشهای دائمی ایجاد شده در ذهن یک کودک و حمایت خانواده برای پاسخگویی به آن ناخودآگاه ذهنی من را شکل داده است.
این نویسنده قزوینی گفت: اگر میخواهیم کودکان و نوجوانان ما در آینده داستاننویس و قصهسرای خوبی باشند باید در ساخت ناخودآگاه ذهنی، خلاقیت و رویاپردازی یاریگرشان باشیم.
نظر شما