نشست داوری آثار حوزه علم و فناوری جایزه «روایت پیشرفت» برگزار شد؛
امتداد «روایت پیشرفت» بسیار مهم است
سیاوش عقدائی، بیان کرد: گرچه «روایت پیشرفت» مهم است، امتداد آن هم بسیار مهم است. ما تجربه موفقی در امتداد روایت داریم که در حوزه دفاع مقدس رخ داده است. آثار متعددی ابتدا بهصورت مکتوب تولید شد، ولی این روایت در قالب مکتوبات باقی نماند و در موسیقی، فیلم و .. امتداد پیدا کرد.
در ابتدای این نشست؛ محمد نمازی دبیر علمی جایزه گفت: حوزه علم و فناوری از چند جهت نسبت به سایر حوزههای این جایزه اهمیت دارد. نخست، جریان بینظیر حرکت علمی و توسعه فناوری در کشور در دو دهه گذشته است. دوم اینکه نوشتن روایت داستانی از پیشرفتهای علمی و فناوری، سابقهای در کشور نداشته و نویسندگانی بهطور نوآورانه چنین کتابهایی را نگاشتند و سوم اینکه تعداد آثار روایت کننده پیشرفتهای کشور در حوزه علم و فناوری، در چند سال اخیر رشد قابلتوجهی داشته و چهارم، ورود تخصصی و ویژه برخی نویسندگان و ناشران به حوزه روایت پیشرفتهای علمی و فناوری کشور بهعنوان یک رده مستقل و نیازمند به توجه ویژه است.
باید تعریف ایرانی از پیشرفت داشته باشیم
نعمتالله سعیدی؛ محقق و نویسنده، سخنان خود را با بیان سه نکته درباره پیشرفت آغاز کرد: اول اینکه، الگوی پیشرفت در هر جامعه و فرهنگی تفاوت دارد. ما شاید بیش از صد سال است به دنبال توسعه و پیشرفت هستیم و در این مسیر به سمت روشهای مختلف متمایل شدهایم. شاید حتی جریانهایی که از آنها به نام غربگرا نام میبریم هم هدف خوبی داشتهاند و دغدغه آنها از این جهت قابلتقدیر است، ولی شیوه درستی را پیگیری نکرده و توجه نداشتهاند که تا روش توسعه و پیشرفت به فرهنگ یک جامعه پیوند نخورد، در عمل موفق نخواهد بود. دوم، تا وقتی نتوانیم چیزی را تعریف کنیم، نسبت به آن معرفت پیدا نخواهیم کرد. یکی از ویژگیهای مهم رمان این بوده که توانسته جهان معاصر را برای انسان تعریف کند؛ گرچه بیشتر به جنبه سرگرمکنندگی رمان توجه میشود، ولی ویژگی مهمتر آن، تعریف جهان جدید است. تعریف درست و جمعبندیشدهای از توسعه و پیشرفت برای خودمان پیدا نکردیم. سوم ویژگی شرقی- ایرانی بودن ماست. ما باید تعریف ایرانی از پیشرفت داشته باشیم.
وی ادامه داد: با توجه به این سه نکته میتوان این کتابها را امتداد کتابهای حوزه دفاع مقدس دانست، با توجه به اینکه توسعه علم و فناوری سالهاست که از جهاد نظامی مهمتر است. در این کتابها حتی اگر به لحاظ دراماتیک نگاه کنیم، جنبههای مهم زیادی وجود دارد؛ از مولفههایی مانند غرورملی و اعتماد به نفس گرفته تا ثروت علم و باورها. متأسفانه اهالی فرهنگ ما دیرتر از آنچه انتظار میرفت، تولید اثر در این حوزه را شروع کردهاند، ولی کتابهای فعلی کیفیت مناسبی دارند، تاجایی که داوری بین آنها بسیار سخت شده است. انتخاب یک یا چند اثر بین این کتابها برای من خیلی سخت بود؛ حتی اگر بنا بر حذف چند مورد بود، باز هم با قاطعیت نمیتوانستم این کار را انجام دهم. البته این کتابها نقاط ضعفی هم دارند که یکی از آنها کمتجربه بودن نویسندهها با توجه به بکر بودن این حوزه است. یکی از مشکلات مهم این کتابها، نوشته شدن توسط متخصصانی است که ذوق نویسندگی هم داشتهاند، ولی نویسنده نبودهاند.
این محقق سینما، یکی از چالشهای موجود در برخی از کتابهای این حوزه را طولانی بودن بیدلیل کتاب دانست و گفت: ممکن است یک کتاب هزار صفحهای یا بیشتر باشد، ولی مطلبی زائد در آن وجود نداشته باشد، درعینحال ممکن است همه مطالب موجود در یک کتاب چند صفحهای لازم به ذکر نباشد و بتوان بخشی از آنها را حذف کرد. روایت باید ریتم دراماتیک داشته و در آن تعلیق شکل بگیرد. مطالعه برخی از این کتابها باید به پیشنیاز دانشآموزان برای انتخاب رشته تبدیل شود. قطعا چنین کتابهایی از بسیاری از کتابهای کنکور مهمترند و میتوانند به انتخاب درست مسیر زندگی نوجوانان کمک کند. آموزش و پروش و سازمان سنجش میتوانند برای بیشتر خوانده شدن این کتابها توسط دانشآموزان کمک کنند.
سعیدی بیان کرد: جامعه ما از سطح سیاسی تا سطوح اجتماعی بهشدت درگیر جنگ امیدواری و ناامیدی است. دشمنان ما هزینههای وحشتناکی برای ناامید کردن مردم انجام میدهند. هر اتفاقی که ارزش خبری بالایی داشته باشد، با بیان روایت شبکههای تلویزیونی و سایتها به بحران ناامیدی تبدیل میشود.
وی با اشاره به اینکه روایت پیشرفت جبهه ابتدایی ما در جنگ امیدواری و ناامیدی است، افزود: توسعهیافتگی در نهایت قرار است ما را به چه چیزی برساند؟ آیا چیزی جز لذت روانی؟ تا وقتی افراد حاضر در جامعه از توسعه آگاه نباشند و ذهنیت یا حس خوبی از آن نداشته باشند، توسعهیافتگی به جایی نرسیده است. یک سنگ چه در پیشرفتهترین کشور باشد و چه در محرومترین، تفاوتی به حالش نخواهد داشت. لذا جنگ روایت نه تنها اولین جنگ ما در زمان حاضر است که آخرین جنگ هم خواهد بود.
این پژوهشگر و نویسنده، ادامه داد: بهنظر من همه جور آدمی در جامعه میتواند مخاطب این آثار باشد و محدود به مخاطب خاصی نمیشود. این کتابها قابلیت زیادی دارند و باید برای بیشتر دیده شدن آنها حمایت رسانهای از آنها صورت بگیرد. برخی از این کتابها میتوانند میلیاردها دلار هزینه رسانههای دشمن با انقلاب اسلامی را خنثی کنند.
سعیدی با اشاره به نکته گفته شده توسط سیاوش عقدایی درباره فیلم «مهاجر» گفت: بهنظر من خود فیلم «مهاجر» بر پیشرفتهای بعدی ایران در حوزه دفاعی و بهطور خاص طراحی و تولید پهپادها نقش داشته است؛ زیرا ذهنیت مخاطبان خود را نسبت به توان کشور ساخته است.
جای خالی نویسندگان حرفهای در آثار «روایت پیشرفت»
سیاوش عقدایی؛ مجری و برنامهساز صدا و سیما و مجری سابق برنامه کاوشگر و اشعه ایکش، اظهار کرد: ما در کشور اساسا باید به دنبال الگوهای موفقیت باشیم، مثلا اگر جایی مثل ستاد نانو در زمان کمی پیشرفتهای قابلتوجهی میکند و از طرفی جای دیگری مانند صنعت خودروسازی با امکانات، قدمت و حمایت بیشتر نماد بیکفایتی و بیلیاقتی مدیران شده است. آنچه در دنیا اتفاق افتاده این است که نمونههای مختلف، ثبت و روایت شده و الگوهایی از آنها استخراج میشود، آنها را در نظام مدیریت تعمیمپذیر میکنند و سپس این الگوها را در موارد دیگر اجرا میکنند. این باوری است که ژورنالیسم علمی همیشه این را پیگیری کرده است. توجه من به ستاد نانو از همین جهت بوده است که وقتی میشود با منابع محدود، کشور را در یک حوزه علم و فناوری به جایگاه قابلتوجهی در دنیا رساند، با منابع بسیار بیشتر میتوان خودروی درخور مردم تولید کرد، میتوان ظاهر و نظم شهری را درست کرد و میتوان نظام توزیع برق را براساس نیاز کشور توسعه داد.
وی ادامه داد: درباره کتابهای «روایت پیشرفت» بهنظرم جای نویسنده حرفهای در کتابها خالی است. نویسندگانی مانند یوناس یوناسن در سوئد، داوکینز در انگلستان کارشان این است که با استفاده از روایتهای علمی معتبر داستانهایی خواندنی برای مردم مینویسند. بنابراین گرچه «روایت پیشرفت» مهم است، امتداد آن هم بسیار مهم است. ما تجربه موفقی در امتداد روایت داریم که در حوزه دفاع مقدس رخ داده است. در آنجا، ابتدا گفته شد که کار رزمنده تا قبل از روایت جهادش ناتمام است و آثار متعددی ابتدا بهصورت مکتوب تولید شد، ولی این روایت در قالب مکتوبات باقی نماند و در موسیقی، فیلم و .. امتداد پیدا کرد.
این برنامهساز، گفت: یکی از نمونههای موفق که امیدوارم در سالهای آینده مشابه آن را در حوزه علم و فناوری داشته باشیم، فیلم «مهاجر» است. در مهاجر روایتشده که چگونه عدهای با مشقتهای فراوان پرندههایی کنترلی را برای ماموریتهای اطلاعاتی لازم برای عملیاتهای موفق در دفاع مقدس آماده کردند. ولی قصه اصلی فیلم که مخاطب را با خود همراه میکرد نه یک داستان فنی که مساله دفاع از خاک کشور بود. این فیلم امتداد یک روایت در دفاع مقدس است. اگر افراد متخصصی که در آن فعالیت دخیل بودند، روایتش میکردند، چیزی شبیه برخی کتابهای حاضر در بخش علم و فناوری جایزه روایت و پیشرفت میشد.
عقدایی افزود: امیدوارم برگزارکنندگان جایزه کتاب «روایت پیشرفت»، همراهانی برای امتداد این روایتها پیدا کنند؛ کدام فیلم و سریالها میتوانند حتی در قالب یک یا چند سکانس از این کتابها وام بگیرند؟ چنین امتدادی میتواند این روایتها را به باور همگانی نزدیک کند. نکته دیگر این است که ما باید برای چنین روایتهایی بازار ایجاد کنیم. نکته سوم این است که از بهرام بیضائی پرسیدند نمایشنامه خوب چگونه است و ایشان پاسخ داد، نمایشنامهای که نتوان حتی یک بند از آن را حذف کرد. ایراد بسیاری از کتابهایی که داوری کردیم این بود که شاید اگر بخش قابلتوجهی از آنها هم حذف میشد، خللی در اصل روایت ایجاد نمیشد.
وی با اشاره به عنوان برخی کتابها نیز بیان کرد: اسمهای زیبا یکی از نقاط قوت این کتابها بودند که معمولا اسمها از متن زیباتر بودند. برای یک روزنامهنگار علم که مخاطب این کتابهاست، برخی از این کتابها ارزش افزوده برایم داشت؛ برخی از این کتابها ارزش بازپالایی داشتند. امیدوارم روزی خالقین مدیومهایی دیگر، این آثار را بهعنوان یک منبع جذاب بدانند.
مجری سابق برنامه کاوشگر، با اشاره شرایط کشور و وجود حس ناامیدی و عدم اعتماد به نفس در بخش قابلتوجهی از جوانان، گفت: برای فرار از ناامیدی و رسیدن به امیدواری، باید دو کار انجام داد: اول اینکه نخبگانمان را ناامید نکنیم. ما همانطور که روایتهای کامیابی زیادی داریم که در این کتابها برخی از آنها را روایت کردهایم، روایتهای ناکامی هم کم نداریم. پرفسور فیروز نادری کارمند سازمان صدا و سیما بوده و پیشنهادهایی را به اداره مایکروویو صدا و سیما ارائه میکند و مورد توجه قرار نمیگیرد و بعدا فیروز نادری و پیشنهادهایش را ناسا تحویل میگیرد. روایت ناکامی وی میتواند خیلی خواندنی باشد. یا در حوزه نفت، شنیدهایم که در زمان پهلوی دوم، مسشتاران آمریکایی به متخصصان ایرانی اجازه هیج دخالتی در فعالیتهای فنی نمیدادند؛ رفتار مشابهی را در همین سالهای اخیر هم دیدهایم. خودم در یکی از سکوهای دریای خزر دیدم یک مسشتار کانادایی رفتار مناسبی با متخصصان ایرانی نداشت و جوانان ما آن مستشار را از سکو پیاده کرده و خودشان کار را بهتر از او به انجام رساندند، ولی آن جوانان از ساختار نفت خارج شدند!
عقدایی ادامه داد: ما از این اخراجشدگان بسیار داریم. گرچه در برخی حوزهها از این نخبگان استقبال میشود، ولی در بسیاری از عرصهها هم این افراد بهعنوان موی دماغ و کسانی که بیشتر از دهانشان حرف میزنند درنظر گرفته میشوند. دوم اینکه، روایت پیشرفتها را بیش از آنچه که باید تبدیل به الگو کنیم. یک نمونه موفق برای این نکته پروفسور سمیعی و تصویری است که از ایشان در ذهن ایرانیان ساخته شده است. با اینکه مرکز فعالیت پرفسور سمیعی در ایران نیست، فعالیتهایش با حمایت دولت ما انجام نشده است، ولی سمیعی به الگویی برای «ایرانی میتواند» تبدیل شده است. باید در سطح کشور همه امور در اختیار نخبگان باشد.
در این حوزه نیاز به آثار فاخری داریم
مجید صاحبینژاد؛ دبیر کارگروه سیاستگذاری ستاد توسعه فناوری نانو نیز در بخش دیگری از این نشست، بیان کرد: یکی از مسائل مهم در عرصه علم و فناوری، نشان دادن اثرگذاری اجتماعی و اقتصادی علم و فناوری در زندگی مردم است. در بسیاری از موارد توانمندیهای ناشی از فناوری، اثراتی را بر زندگی مردم داشته، ولی این اثرات روایت نشده است. در برخی کتابهای حاضر این اثرگذاری روشن شده است. جایزه «روایت پیشرفت» باید اثرگذاری فناوری بر زندگی را بهطور خاص مورد توجه قرار دهد.
وی افزود: روایت پیشرفت باید عمیق و معتبر باشد. گرچه این در همه حوزهها مهم است، اما اهمیت آن در علم و فناوری بیشتر است. اخبار نامعتبری که درباره دستاوردهای علم و فناوری در کشور منتشر میشود، اعتماد مردم به توان علمی و فناورانه کشور را کاهش خواهد داد. هفته گذشته اخباری درباره افتتاح رصدخانه ملی منتشر و بعد مشخص شد که رصدخانه تلسکوپ نداشته یا تلسکوپ آینه نداشته است. در همین ایام خبری درباره ربات جراح منتشر شد که این ربات واقعا روی یک حیوان عمل جراحی موفقیتآمیز انجام داده بود. روایت نامعتبر خبر اول، باورپذیری مردم درباره روایت معتبر درباره ربات جراح را هم کاهش داد.
دبیر کارگروه سیاستگذاری ستاد توسعه فناوری نانو، گفت: ما در این حوزه نیاز به آثار فاخری داریم که بهخوبی دیده شوند؛ هم موضوع مهم باشد و هم روایت چنان هنرمندانه صورت بگیرد که همه بخوانند. شاید اگر چند کتاب داشته باشیم که بخش قابلتوجهی از مردم آنها را بخوانند، روایت پیشرفت وظیفه خود را انجام داده است. صاحبینژاد با توجه به اولویت ایشان در انتخاب کتابها براساس روایت عمیق و معتبر از یک فناوری با اثرگذاری ملموس بر زندگی مردم کتابهای منتخب خود را معرفی کرد.
صاحبینژاد در پاسخ به این پرسش که نهادهای دولتی چه وظیفهای برای ثبت و روایت تجربههایشان دارند، ادامه داد: دولت در روایت نقش دارد. ما اواخر دهه هشتاد در ستاد نانو به روایت کردن آنچه اتفاق افتاد احساس نیاز کردیم. با برخی متولیان و فعالان روایت دفاع مقدس صحبت کرده و به آنها اعلام نیاز کردیم، ولی نتوانستیم آنها را برای ورد به این عرصه قانع کنیم. بنابراین سراغ برخی افراد و نهادهایی رفتی که به تازگی فعالیتهایی را در این حوزه آغاز کرده بودند.
وی در پایان بیان کرد: به نظر من «روایت پیشرفت» یکی از مأموریتهای بسیاری از نهادهای دولتی مانند سازمان تبلیغات، حوزه هنری و مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است. متأسفانه در این مرکز جریانی که برای رسیدن به الگو دنبال میشود، نشستن در اتاقها و امید به تدوین الگو براساس نظریههاست. جریان دیگر هم میخواهد با استفاده از الگوهای غربی و شرقی، روش پیشرفت در ایران را ترسیم کند. خلأ پرداختن به روایت هم در بین نهادهای انقلابی وجود دارد و هم در بین جریانهایی که حس نتوانستن را القا کرده و میگویند راه پیشرفتی جز آنچه غربیها و شرقیها طی کردهاند وجود ندارد. ورود سازمانهای مردمی مانند انجمن روایت پیشرفت، میتواند اتفاق مبارکی برای روایت پیشرفت باشد، ولی نیاز به حمایت دولتی وجود دارد.
نظر شما