این مجموعه، شامل 17 داستان کوتاه با محوریت موضوع شهید و شهادت در دوران دفاع مقدس است که نویسنده بیشتر بر نقش خانوادههای رزمندگان و شهدا در مواجهه با مفهوم ایثار و شهادت پرداخته و اغلب قهرمانان داستانها بهرغم اینکه در خطوط مقدم نبرد و جبهههای جنگ حضور ندارند؛ اما در زندگی روزمره خود، نشانهها و تبعات جنگ را لمس کرده و با آن زندگی میکنند.
یکی از ویژگیهای این مجموعه، پرداختن به دغدغهها و دلتنگیهای دخترانه در مواجهه با پیامد جنگ است که بیشتر با فقدان یکی از اعضای خانواده و بیشتر پدر و برادر همراه است. راوی تعداد زیادی از داستانهای این کتاب، دخترانی هستند که از پدر و برادر رزمنده و شهید خود میگویند. آنها معمولا روایتگر زندگیهای ایثارگرانه خانوادههای رزمندگان و شهدا در زمان جنگ هستند و از جای خالی عضوی از خانواده میگویند که در بحبوحه جنگ برای دفاع از دین و میهن به جبههها شتافته و در این راه رشادتها از خود نشان داده و با شهادت خود، درخت مقاومت و پایداری را آبیاری کردهاند.
به بهانه انتشار این کتاب با آذر خزاعی گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
توضیح مختصری درباره موضوع و عنوان کتاب «هر روز ساعت هفت و ده دقیقه» بفرمایید؟
موضوع مجموعه داستان «هر روز ساعت هفت وده دقیقه»، مربوط به دوران دفاع مقدس میشود، البته بهطور غیرمستقیم به این مسأله پرداخته است؛ یعنی به حواشی آنچه در زمان جنگ تحمیلی و چه بعد از آن، آدمهایی که دوران دفاع مقدس را از سر گذراندهاند و حالا در جامعه به زندگی برگشتهاند و هنوز تأثیرات آن را با خود دارند، میپردازد.
«هر روز ساعت هفت و ده دقیقه» هم عنوان یکی از داستانهاست. در این داستان، راوی هر روز ساعت هفت و ده دقیقه سوار اتوبوس میشود و هر روز فردی را میبیند که نمیتواند حرکات و رفتار او را تحمل کند و این برایش مسأله شده است. مسألهای مانند روزمرگی، تکرار، عدم ارتباط، تحملناپذیری و تنها خود را دیدن که شاید خیلی از ما گرفتار آن هستیم.
چه شد که به سمت نوشتن داستان کوتاه گرایش پیدا کردید؟
نوشتن داستان کوتاه زمان کمتری میبرد تا نوشتن یک داستان بلند و یا رمان؛ چراکه نوشتن رمان فراغت و زمان کافی برای نوشتن میخواهد؛ اما درمورد داستان کوتاه، نگریستن به جزئیات و بیرونکشیدن ایده از دل آن است که داستان کوتاه را خلق میکند. این نگریستن، گاه از درون خاطرات گذشته میآید و گاه در زمان حال اتفاق میافتد؛ گاه با نشستن در ایستگاه اتوبوس و دیدن مسافران و گاه با دیدن همسایهای در انتظار اتفاق میافتد. این دیدنها و شنیدنهاست که شخصیت، مکان، رفتار اشخاص، طرح و نقشه و ساختار داستان را در ذهن شکل میدهد و عمق میبخشد.
کار نوشتن کتاب چه مدت طول کشید؟
نوشتن هر داستان زمان خاص خودش را میبرد. ایده و طرح بعضی ازداستانها آنقدر در ذهن به گردش درمیآید تا در زمانش بر روی کاغذ آورده شود و بعضی هم برای خود داستاننویس اتفاق میافتد و از گذشتههای دور میآید و باید از دل گذشته جزئیاتی که مربوط به داستان میشود را بیرون کشید. روند نوشتن داستانهای این مجموعه ششهفت سالی -البته بهطور ناپیوسته- طول کشید.
نیاز مخاطبان در حوزه کتاب دفاع مقدس بیشتر به چه نوع کتابهایی و در چه قالبهایی است؟
موضوع دفاع مقدس مثل سایر موضوعات دیگر مخاطب خاص خودش را دارد؛ اما موضوع جنگ، موضوع همیشگی است و همینطور که میبینیم با اینکه بیش از هفتاد سال از جنگ جهانی دوم میگذرد؛ اما بسیاری از رمانها و فیلمهای ساخته شده با موضوع جنگ جهانی دوم است و این نشان میدهد نیاز مخاطبان درجهان به این ژانر، نیاز همیشگی است و موضوع دفاع مقدس نیز اینگونه است؛ بهویژه قالب داستان و رمان برای مخاطب جاذبه بیشتری دارد و بیشتر با آن همذاتپنداری میکند و بیشتر خود را در آن فضا میبینید و جای میدهد.
با توجه به فراگیرشدن فضای مجازی در بین افراد جامعه، ادبیات دفاع مقدس چگونه میتواند تأثیر خود را نمایان کند؟
جهان امروز، جهانی مجازی است و فضای مجازی برای ادبیات یک فرصت است، چراکه داستاننویس یا شاعر اثرش را بیواسطه در اختیار مخاطب میگذارد و بازخوردش را هم مستقیم میگیرد. همانطور که میدانیم، در جهان امروز داستاننویسی آنلاین در حال گسترش است و داستاننویس هر روز بخشی از داستانش را برای مخاطب میگذارد و مخاطب هر روز آن را دنبال میکند، البته این فضا معایبی هم دارد؛ اما نباید از آن هراسی داشت. باید با برنامهریزی، هدفگذاری و مخاطبسنجی، مخاطب خود را شناخت و در این فضا به گفتوگو، تبلیغ، نقد و بررسی آثار داستانی در حوزه ادبیات داستانی دفاع مقدس پرداخت و در واقع فضازی مجازی، پُل ارتباطی میان نویسنده و مخاطبانش میشود.
توصیه شما به نسل جدید که تصویر ذهنی کمرنگی از جنگ تحمیلی و خاطرات مرتبط با آن دوران دارند، چیست؟
خواندن خاطرات دفاع مقدس میتواند تصویر ذهنی آنها را پررنگ کند. من برای نوشتن، زمانی نزدیک به 100 کتاب خاطره دفاع مقدس خواندم که برایم ثمرات بسیار زیادی داشت. خاطرات دفاع مقدس مسیر زندگی آدم را روشن میکنند و برای نویسنده مانند چراغی در دل تاریکی میمانند و از طرفی با دنیایی مواجه میشوید که درونش پر از تجربه زیسته است که در هیچ کجای دیگر آن را نمیبینید.
این کتاب، نگاهی تغییریافته به جنگ را از خودتان به نمایش میگذارد و یا اینکه ادامه روند و مسیری است که در این حوزه به آن مشغول هستید؟
ادامه همان مسیری است که از آغاز دنبالش بودم. من کارم را در ابتدا با نشستهای تخصصی نقد و بررسی حوزه ادبیات دفاع مقدس شروع کردم و بعد به دنبال آن خواننده کتابهای خاطرات دفاع مقدس شدم و بعد شروع به نوشتن کردم؛ در واقع نوشتههایم از درون خاطرات و در ذهنم و مسائل پیرامونیام شکل میگیرد.
آدمهایی که در بستر جنگ زیست دارند و در دل داستانهای شما میآیند چه باور، آیین و اسطورهای دارند؟
همانطور که گفتهام، زیستن در درون جنگ با سایر زیستها متفاوت است. در آنجا مسأله، مسأله مرگ و زندگی است. انگار آدمی هر روز زاده میشود و هر روز میمیرد. مرگ و زندگی تنها در درون جنگ است که بهخوبی دیده میشود و تأثیر میگذارد. آدمهای داستانهایم همین آدمهای معمولی کوچه و بازار بودند که در دوران دفاع مقدس از همه چیزشان گذشتند و برای حفظ دین و آئین و وطن خود به جبههها رفتند. آنها برای رضای خدا و به پیروی از رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) و با الگوپذیری از سالار شهیدان، امام حسین(ع) که زیر بار ظلم و زور نرفت، رهسپار جبههها شدند و حماسهها آفریدند.
چقدر داستانهای شما بُنمایه حقیقی دارند؟
همانطورکه گفتم، داستانهایم از درون واقعیت گرفته شده است؛ از درون خاطرات دفاع مقدس و یا وقایعی که دیدهام یا شنیدهام. البته بیشتر داستانهایم اینگونه است که نویسنده جهان واقعی را تبدیل به جهان داستانی میکند و برای نشاندادن واقعیت از زاویهای که دیگران یا آن را نمیبینند یا اهمیت نمیدهند، به وقایع مینگرد؛ من هم سعی کردهام اینگونه باشم.
در هر جنگ در هر جای دنیا، عدهای تلاش میکنند تا عدهای را برای اثبات آرمان و باورشان از بین ببرند و بکشند؛ ولی انگار در داستانهای شما مسأله کشف زندگی است در چالش جنگ؛ درست میگویم؟
بله. برای من زیستن و چگونهزیستن همیشه مسأله بوده است و دوران جنگ این مسأله بسیار خودش را به رخ میکشد؛ طوری که بعد از اتمام آن هم ادامه پیدا میکند؛ چراکه آدمهایی که در جنگ زیستهاند، مرگ را کاملا لحظهبهلحظه حس کردهاند. زیستنی توأم با مرگ و همین امر باعث تغییر در اینگونه آدمها میشود و حالا اینگونه آدمها بعد از جنگ چگونه زیستنی دارند و چگونه با آن مواجه میشوند، بستر داستان، بستر بسیار مناسبی برای نشاندادن اینگونه زیستن است.
نظرتان درباره قرائتهای رسمی و رایج از داستان جنگ چیست؟
داستاننویسان دفاع مقدس بیشتر از دل جنگ بیرون آمدند و داستانهای آنها برآمده از جنگ است؛ چیزی که زیست کردهاند. در واقع روایت شخصی خودشان از جنگ است. بهنظرم قرائت رسمی برای تاریخ است و داستان، روایت شخصی از جهان واقعیت است که داستاننویس جهان خودش را به مدد تخیل و عناصر و تکنیکهای داستانی میسازد.
نظر شما