چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۰ - ۱۴:۱۹
بکمن: هرگز نخواستم که یک نویسنده باشم

فردریک بکمن، نویسنده پرفروش سوئدی درباره رمان‌هایش، روند نویسندگی و تفریحات و سرگرمی‌های مورد علاقه‌‌اش صحبت کرده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از د هندو-فردریک بکمن، نویسنده پرفروش رمان «مردی به نام اوه» می‌گوید قرنطینه چندان تاثیری در زندگی او نداشته است؛ زیرا او چندان علاقه‌ای به سفر و تفریحاتی از این دست ندارد؛ اما به نظر می‌رسد آخرین رمان این نویسنده سوئدی با عنوان «مردم عصبی» درباره دوران کرونا و قرنطینه نوشته شده است. روایتی داستانی از 8 فرد غریبه‌ که داخل یک آپارتمان گرفتار و محبوس شده‌اند به همان اندازه که درباره اضطراب و عصبانیت و افسردگی‌ست درباره امید و مهربانی نیز هست. او در یک مصاحبه تلفنی از منزلش در سوئد با روزنامه د ایندو می‌گوید «ایده نوشتن این کتاب زمانی که با همسرم به دنبال آپارتمان بودیم به ذهنم رسید. یک روز از 9 آپارتمان بازدید کردیم و من گفتم که همه‌شان خوب است. یکی را انتخاب کنیم و در آن شرایط شاهد به وجود آمدن حسی عجیب از رقابت بودم که باعث عصبانیت و ناامنی بین مردم شده بود. در واقع به درام‌های رابطه علاقه‌مند هستم؛ به این‌که چرا برخی مثل احمق‌ها عمل می‌کنند. به نظرم موضوع جالبی است.

در یک گفت‌و‌گوی گزینش‌شده، نویسنده «مردی به نام اوه» درباره کار خود، شخصیت‌های کتاب‌ها و روایت‌هایش و موضوعات دیگر صحبت کرده که در ادامه می‌خوانیم.

بگذارید از ابتدا شروع کنیم. کی بود که احساس کردید به نوشتن علاقه دارید؟
نه من هرگز نخواستم که یک نویسنده باشم. نوشتن برای من به مثابه یک راه خوب برای برقراری ارتباط بود. وقتی چیزی را می‌نویسید می‌توانید قبل از آنکه به کسی نشانش دهید بازنویسی و آن متن ویرایش کنید. به عنوان یک بچه فکر می‌کردم که می‌تواند راه مفید و موثری باشد و حتی همین حالا هم همین نظرم همین است. در واقع شخصا خودم را یک نویسنده نمی‌دانم و اگر 10 کلمه برای توصیف چیزی در اختیار داشته باشم آسان‌ترینشان را انتخاب می‌کنم و فکر می‌کنم همین باعث شده تا ترجمه کتاب‌هایم چندان کار چندان دشواری نباشد زیرا مترجم برای پیدا کردن معادل دقیق واژه‌ها لازم نیست زیاد جستجو کند.

آیا روند نوشتن خاصی دارید؟ آن روند چگونه است؟
ای کاش داشتم. من همیشه به داستان‌هایم فکر می‌کنم و این کار مورد علاقه من است. نویسندگان جوان اغلب از من درباره روتین و نحوه نوشتن‌ احتمالی‌ام سوال می‌کنند؛ اما به نظرم مهم‌ترین چیز داشتن یک روند و یک روتین نویسندگی نیست. روتین فکرکردن و تفکر است که اهمیت دارد. می‌توانید برای مدت 10 ساعت روبه‌روی لپ‌تاپ خود بنشینید؛ اما اگر ایده‌ای در ذهنتان نداشته باشید، چه چیزی را می‌خواهید بنویسید. اول لازم است که ایده و ذهنیتی درباره آنچه می‌خواهید بنویسید، داشته باشید. برخی فکر می‌کنند من خلوتی برای نوشتن فراهم می‌آورم و سر جایم می‌نشینم و کلمات خودشان جاری می‌شوند و فوران می‌کنند. شاید این کار مفید باشد و بشود؛ اما من دست کم به 100 ساعت فکر درباره ایده‌هایم نیاز دارم.

کتاب‌های شما معمولا شخصیت‌های زیادی دارند. چطور می‌توانید این همه را مدیریت و دنبال می‌کنید؟
خب دلیلش این است که به آن‌ها به عنوان یک آدم و صرفا شخصیت کتاب‌هایم فکر می‌کنم. درون ذهنم با آن‌ها برای مدت طولانی زندگی می‌کنم و آن‌قدر به آن‌ها فکر می‌کنم که تبدیل به آدم‌های واقعی در خیالم می‌شوند. هر شخصیت ترکیبی از چند آدم واقعی است و برای ساختن آن‌ها از حدود  20 شخصیت واقعی الهام می‌گیرم تا این‌که سرانجام در ذهنم بدل به یک شخصیت واحد می‌شوند. هرکدام از آن‌ها باید برای من احساسی از واقعی بودن داشته باشند؛ در غیر این صورت برای شما و خوانندگان نیز ملموس و واقعی به نظر نمی‌رسند. بنابراین وقتی مردم از من می‌پرسند چطور این همه شخصیت را در کتاب‌هایم دنبال و پیگیری می‌کنم، جوابم به آن‌ها این است که همان‌طور که شما افراد فامیل و دوستانتان را می‌شناسید و دنبال می‌کنید.

رمان شما با عنوان «شهر خرس» به موضوعات سنگینی مانند تجاوز و تروما می‌پردازد. چگونه با حساسیت به چنین موضوعاتی نزدیک می‌شوید؟
در واقع زمان زیادی را صرف تحقیق درباره آن کتاب کردم. با بیش از 100 نفر که در موقعیت‌های مشابهی قرار داشتند صحبت کردم و برخی از آن‌ها داستان‌های وحشتناکی برای بازگوکردن داشتند. نوشتن آن کتاب دشوار بود و همین طور هم باید می‌بود.

بخش عمده‌ای از رمان «شهر خرس» درباره ورزش هاکی است. آیا با این ورزش از کودکی زیاد مانوس بوده‌اید و خاطره دارید؟
من در تمام طول زندگی‌ام ورزش کرده‌ام. در جنوب سوئد بزرگ شده‌ام که زیاد برفی به خود نمی‌بیند. بنابراین هاکی خیلی در آن منطقه مرسوم و متداول نبوده است؛ اما از تماشای آن در تلویزیون لذت می‌برم. ورزشی است که هر چیزی که فکرش را کنی از تو می‌خواهد و در حین انجام این ورزش باید کارهای زیادی را همزمان انجام دهید. باید سریع و زیرک باشید. به قدرت و تمرکز نیاز دارید و همه این‌ها را به مهارت‌ها تکنیکی و فنی پیوند بزنید و البته برای لذت بردن از این کتاب به هیچ‌کدام از این مهارت‌ها نیاز ندارید؛ همان‌طور که ممکن است چیزی از بازی کوییدیچ ندانید اما همچنان از خواندن هری پاتر لذت ببرید.

فیلمی که از رمان «مردی به نام اوه» ساخته شد نامزد در یافت جایزه اسکار شد و چندین مینی‌سریال نیز از «شهر خرس» ساخته شد.  چقدر درگیر این کارها و مراحل هستید؟
خیلی کم. همسرم -که نماینده من است- مدیریت مالی تمام کارها را بر عهده دارد. ما مرزهای مشخصی را تعریف کرده‌ایم؛ اما فراتر از آن بر عهده خود آن‌ها است که متن اصلی را چطور تفسیر و بازتعریف کنند. بالاخره آن‌ها که کارهای اقتباسی می‌سازند در شغل خودشان حرفه‌ای هستند و آخرین کاری را که باید انجام دهند جرو‌بحث کردن با من است. (می‌خندد)

سرگرمی‌های مورد علاقه شما شما چی‌است؟
خیلی اهل سفر و مسافرت نیستم و قرنطینه خیلی تاثیری در محدود کردن من نداشته. دوست دارم وقتم را کنار خانواده و دوستانم بگذرانم. این روزها وقتی دخترم را برای تمرین فوتبال همراهی می‌کنم از بحث و سر و کله زدن با او لذت می‌برم.

در حال حاضر مشغول انجام چه کاری هستید؟
فعلا مشغول کار روی بخش سوم «شهر خرس» یعنی دنباله «ما در برابر شما» هستم که در سال 2018 منتشر شد و آیا این کار ادامه خواهد داشت؛ خودم هم نمی‌دانم.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها