«جواد فقیهیپور» دانشآموخته مقطع دکتری منابع انسانی از دانشگاه تهران، مشاور و مدرس در حوزه رفتارشناسی، رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی و مؤلف بیش از ۷۰ عنوان کتاب در حوزه رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی است.
«میثم کشاورز» دانش آموخته دکتری عمومی دامپزشکی، کارشناسی ارشد مدیریت کسب و کار در گرایش استراتژی و دانشپذیر مدیریت عالی کسب و کار، نویسنده 32 عنوان مقاله فارسی و 12 عنوان مقاله انگلیسی در مجلات علمی، پژوهشی و مولف 4 عنوان کتاب پاتولوژی در حوزه پزشکی-دامپزشکی و بیش از 11 عنوان کتاب در حوزه مدیریت است.
«حامد جنتی» نیز اهل گرگان و دانشجوی دکترای مدیریت کسبوکار، مدیر و مدرس آکادمی آواز پارت و مدیرعامل موسسه فرهنگی، هنری نوای سرزمین پارت است که به عنوان دیگر مولف کتاب در انتشار این اثر نقش داشته است. وی که تا سال 96 تنها کتاب «آنچه یک خواننده پاپ باید بداند» را منتشر کرده بود، از ابتدای سال جاری و پس از انتشار کتابهای «برندینگ شخصی هنرمندان»، «هوش نگرشی» و «تفکر خلاق» با انتشار کتاب «تفکر استراتژیک» در کنار دیگر همکارانش، دست به پوکر زد.
با حامد جنتی، یکی از مولفان کتاب «تفکر استراتژیک» به گفتوگو نشستیم. او در این مصاحبه درباره فصل نوین قلمفرسایی و اهدافش از این پُرکاری علیرغم شرایط سخت چاپ و نشر و دغدغههای متعدد اقتصادی مردم و نیز درباره کتابش مطالبی خواندنی را مطرح کرد که در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
پیش از آغاز بحث درباره کتاب «تفکر استراتژیک» لطفا کمی درباره اهداف و به عبارتی استراتژی خودتان و همکارانتان از این پُرکاریها و انتشار آثاری ترجمهای و تالیفی بگویید.
یکی از مواردی که در رشتههای مختلف از جمله مدیریت باعث آسیب میشود، در دسترس نبودن منابعِ بهروز است. گاه در مباحث درسی مطالبی در کلاسها و دانشگاهها تدریس میشود که در مراکز علمی و دانشگاهی دنیا جایگاهی نداشته و عملا از درجه اعتبار ساقط اند. تیم ما به رهبری دکتر فقیهیپور در درجه نخست به این مهم توجه دارد که آخرین و بهروزترین مباحث رشته مدیریت در حوزه منابع انسانی برای اساتید، دانشجویان، مدیران، صاحبان صنایع و مشاغل و افراد علاقهمند تهیه، تدوین و ترجمه شود تا حداقل در زمینه منابع کمبودی در کشور احساس نشود و با توجه به مشکلات عدیده که این روزها گریبانگیر حوزه چاپ و نشر است؛ این حرکت تولید علم متوقف نشده و دین خود را به جامعه علمی و کسب و کار کشور جهت اعتلای این بخش ادا کند. این پروژه تولید دانش کاملا با تلاش و هزینه شخصی نویسندگان انجام میشود و هیچگونه کمکی از بخش دولتی و غیردولتی دریافت نشده است.
ارتباط شما با این گروه چگونه شکل گرفت و برای آینده خودتان و نیز گروه به دنبال چه چیزهایی هستید؟
بنده در کلاس منابع انسانی پیشرفته، دانشجوی دکتر فقیهیپور بودم و توسط دکتر کشاورز با پروژه تالیف و ترجمه این گروه آشنا شدم. بعد از صحبتهایی که با هم داشتیم، قرار شد در یک پروژه همکاری داشته باشیم و این باعث شد من هر روز به مباحث مربوط به مدیریت منابع انسانی علاقمندتر شوم و باعث شد تاکنون در کتابهای زیادی با اینگروه همکاری داشته باشم که به امید خدا این همکاری ادامه خواهد داشت. هدف من به شخصه، افزودن دانش و تخصص در حوزه منابع انسانی و رفتارشناسی است. همچنین هدف گروه ما اعتلای دانش مدیریت در کشور و برگزاری دورههای مفید و مشاوره به مدیران، دانشجویان و علاقه مندان به مباحث مهارتهای فردی است.
به کتاب بپردازیم؛ ابتدا کمی درباره ماهیت کتاب «تفکر استراتژیک» که گویا خلاصهای از 3 کتاب است، بگویید و اینکه اساسا تعریف «تفکر استراتژیک» چیست و چه میزان اهمیت دارد؟
«تفکر استراتژیک» یا «تفکر راهبردی» به مجموعه سه مبحث تفکر خلاق، تفکر انتقادی و تفکر سیستمی گفته میشود که تیم ما برای هر کدام از این مباحث کتابی تالیف کرده و کتاب «تفکر استراتژیک» خلاصه مطالب مهم این سه کتاب است. «تفکر استراتژیک» یک فرآیند فکری آگاهانه و منطقی بوده که بر تجزیه و تحلیل عوامل و متغیرهای حیاتی تمرکز دارد که در موفقیت بلندمدت یک کسب و کار، یک تیم یا یک فرد تاثیر میگذارد. «تفکر استراتژیک» شامل پیشبینی دقیق و آگاهانه تهدیدها و آسیبپذیریها برای مقابله با آنها و استفاده از فرصتها است. در نهایت تفکر استراتژیک منجر به ایجاد مجموعه شفافی از اهداف، برنامهها و ایدههای جدید برای بقاء و رشد در یک فضای پویا و رقابتی میشود. در این نوع تفکر باید واقعیتهای اقتصادی، نیروهای بازار و منابع موجود را در نظر گرفت. تفکر استراتژیک نیاز به پژوهش، تفکر تحلیلی و نوآوری، مهارت حل مساله، مهارتهای ارتباطی،رهبری و قاطعیت دارد. فضای رقابتی میتواند به سرعت برای هر سازمانی تغییر کند. روندهای جدید به سرعت ظهور میکنند و شما مجبور به مطابقت با آنها میشوید. با گنجاندن تفکر استراتژیک در کار و روال زندگیتان، میتوانید در پیشبینی و استفاده از فرصتها به مهارت بیشتری دست یابید.
تفکر استراتژیک با استفاده از ابزارهای مختلفی به شما کمک میکند تا تفکر خود را در مورد یک چالش یا فرصت مهم در سازمان خود توسعه دهید. با تفکر استراتژیک از هر گونه سوگیری یا پیشفرضی که مانع رسیدن شما به نتیجه میشود، آگاه خواهید شد. در این راستا میتوانید تفکر سیستمی، تفکر انتقادی و تفکر خلاق را در خصوص تفکر استراتژیک برای یک مسئله یا یک فرصت که در حال حاضر با آن روبهرو هستید، شناسایی کنید و به کار بگیرید.
چگونه میتوان تشخیص داد که فرد یا افرادی در زمره متفکران استراتژیک هستند؟
متفکران استراتژیک به آینده نگاه میکنند و آن را هرچه که باشد، در آغوش میکشند. حاضرند امروز سخت تلاش کنند تا از مزایای فردا بهرهمند شوند، خود را با عباراتی مانند «امتحان شده و درست است» محدود نمیکنند، به ایدههایی با بیشترین تاثیر و بازده اهمیت بیشتری میدهند، رویکرد خود را با توجه به شرایط یک مسئله یا موقعیت تغییر میدهند، یادگیرندگان مادام العمر هستند که به طور فعال دانش را جستجو میکنند و آن را با دیگران به اشتراک میگذارند، بهتر است به عنوان افرادی خلاق توصیف شوند که خارج از چهارچوب تفکر میکنند.
بدون تردید برای بهبود مهارتهای تفکر استراتژیک مراحلی وجود دارد؛ کمی از آن بگویید.
برای بهبود تفکر استراتژیک پنج مرحله وجود دارد. زمانی را برای تامل و برنامهریزی برای آینده، شناسایی روندها، اولویتبندی کارها و تخصیص بهینه منابع در نظر بگیرید. سوگیریهای خود را کشف کنید تا بتوانید با کیفیت بیشتری در مورد استراتژی تفکر کنید. همچنین برای به دست آوردن اطلاعات با کیفیت بالاتر که میتوانید در تفکر استراتژیک خود استفاده کنید، به متخصصان مربوطه مراجعه کنید و نیز برای کشف گزینهها و برنامههای بهتر یاد بگیرید که پرسشهای مرتبطی بیان کنید، پرسشهایی نظیر «آیا این ایده از یک منبع معتبر است؟» و «آیا این ایده منطقی است؟» و در مرحله پنجم و نهایی برای بهبود تفکر استراتژیک، تمام پیامدهای استراتژیهای مختلف را بیان کنید.
در فصل دوم به مفهوم «تفکر سیستمی» اشاره کردید؛ برای مخاطبان ما این مفهوم را چگونه تشریح میکنید؟
تفکر سیستمی بخشی از پویاییشناسی سیستم است که در سال ۱۹۵۶ توسط جی فارستر استاد دانشگاه ام.آی.تی بنیان نهاده شد. او پی برد که برای آزمودن ایدههای جدید سیستمهای اجتماعی، به روشی بهتر و مشابه با روش آزمودن ایدههای مهندسی نیاز است. تفکر سیستمی این امکان را فراهم میکند تا شناخت دقیقی از سیستمهای اجتماعی و بهبود آنها به دست آوریم. تفکر سیستمی چهارچوبی مفهومی برای حل مسائل به صورت سیستمی و نگاه جزئی و کلی به مسائل است.
در پیکره این کتاب مفاهیمی کاربردی چون «تفکر انتقادی» و «تفکر خلاق» نیز به چشم میخورد و به صورت مبسوط تشریح شدهاند. معنای کاربردی آنها چیست و امروزه چه کمکی میتواند به مخاطبانی که این کتاب را میخوانند، بکند؟
ماهیت و ذات تفکر انتقادی «قضاوت معلق» یا «بدبینی سالم» (نقد سازنده) و پرهیز از تعجیل در قضاوت تعریف میشود. به عبارت دیگر، تفکر انتقادی، بررسی فعال، پایدار و دقیق هر عقیده یا دانش است. تفکر انتقادی، مستلزم آگاهی از روند اندیشیدن خود و تعمق در تفکر نسبت به خود و دیگران به عنوان یک هدف شناختی است. «تفکر خلاق» توانایی در نظر گرفتن یک چیز به روشی جدید است. به طور معمول در اکثر صنایع کارفرمایان کارکنانی میخواهند که بتوانند خلاقانه تفکر کنند و دیدگاههای جدیدی را در محیط کار ارائه دهند. افراد خلاق توانایی ابداع روشهای جدید برای انجام وظایف، حل مسئله و پاسخگویی به چالشها را دارند. آنها دیدگاه تازه و گاه غیرمتعارفی را در کار خود ایجاد میکنند. این شیوه تفکر میتواند به سازمانها کمک کند تا به سمت بهرهوری حرکت کنند. «تفکر انتقادی» و «تفکر خلاق» همانند تفکر سیستمی، از ابزارهای اعمال تفکر استراتژیک هستند و جزئی از تفکر استراتژیک محسوب میشوند.
نظر شما