مترجم درباره کتاب مینویسد: «این کتاب وصف و شرح ماوقع و نتایج یک تحقیق انسانشناختی درباره رنج بیماری، رنج فقر و رنج بیماری در بستر فقر است که وینا داس، انسانشناس- اکتیویست (به زعم من)، آن را از خلال روایتهای بیماری و شرح حال روابطی که به واسطه بیماری از بین میروند و به واسطه بیماری ایجاد میشوند روایت میکند؛ رنجی قرین گوشت و خون که در امر روزمره مستحیل است و مهابت یک رویداد را ندارد.
تحقیقات وینا داس دامنهای وسیع دارد، اما فارغ از موضوع، شالوده کارهایش مبتنی بر فرض تولید مفهوم از طریق مردمنگاری است. اینکه چطور میتوان سنتهای فلسفی و ادبی ملل و اقوام را (در کارهای خود او، هند) بازنمایی درک نظری و عملی آنها از جهان و زندگی دانست و چگونه میشود بافت و خطوط زندگی روزمره را ترجمه و مسیر به هم پیوستن امر روزمره و رویداد را در ایجاد امر عادی و امر بحرانی رصد کرد. خشونت و رنج اجتماعی از دهه 1980 موضوع کارهای متعدد داس بوده است.»
نرگس خالصی مقدم در ادامه این یادداشت آورده است: «کتاب حاضر تحلیل درخشانی از بیماری و شبکههای روابط متصل به آن در زندگی فقرای محلات کمدرآمد دهلی است. داس در این کتاب ابتدا مسیرهای مختلف بیماری را بررسی میکند. اینکه در چه شرایطی بیماری در امر روزمره جذب میشود و چگونه بدن، روابط و حتی جهان فرد را در معرض خطر قرار میدهد. سپس درک درمانگران، شفادهندگان و پزشکان مختلف از زندگی، تکلیف و شیوههای درمانیشان را شرح میدهد. از خلال این شرح و وصف تنوع حیرتانگیز پزشکان در بازارهای محلی محلات فقیرنشین دهلی نشان میدهد که چگونه جادو و تکنیک در تجربه درمانی درمانگرانه و بیماران به هم میپیوندند. داس میپرسد: دانش تخصصی چیست؟ پزشک چه میداند و بیمار چه میداند؟ چگونه این اشکال مختلف دانش در مواجهه بالینی تعریف میشود؟ تجربه بیمار چه جایگاهی در مواجهات بالینی دارد؟ چگونه بیماری بهمثابه رویدادی روزمره و دانش موجود درباره آن میتواند پیامد سیاستهای بزرگتر در سطح ملی و جهانی باشد؟ به زعم داس، درک سلامتی به عنوان کالای اعتباری و کالای تجربی، درک ما را از دانش پزشک و چگونگی ارتباط آن با دانش بیمر به چالش میکشد.»
داس در جایی از کتاب به نوشتار انسانشناختی به مثابه نمایش اشاره میکند که شخصیتها، علایق، استراتژیها، احساسات، وقایع و فجایع را در صحنههای واقعیت زندگی قرار میدهد. نوشتار خود او در این کتاب نمونه درستی از این مردمنگاری - نمایش است. اما خواهیم خواند که داس این کار را نه تنها در جهت همدردی یا همدلی یا ارزش متقاعد کننده آن، بلکه برای فراخواندن جامعه، سیاستمداران، سیاستگذاران و متخصصان و بیدار کردن آنها از فراموشی انتزاع نظری و آماری انجام میدهد. در این کتاب صحنههای نمایش زندگی روزمره با چند شخصیت اصلی ساخته شده است. صحنههای اول درباره نارسایی مراقبت است. در صحنههای بعد ورود عنصر خانواده نمایش را پیچیدهتر میکند. این پیچیدگی در صحنههای بعدتر با تجربه کودکی و حضور یک کودک مسئلهدار تشدید میشود. آخرین و مفصلترین صحنه، صحنهی بازی نیروهای روانی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مرئی و نامرئی است که تفسیر آن کاری مخاطرهآمیز و همانطور که خود داس میگوید، مستلزم گشودگی به تحمل و درک همه این نیروهاست.»
کتاب از هفت فصل با عنوانهای «بدن چگونه سخن میگوید»، «کودک بیماری و مرگ را میآموزد»، «بیماری روانی، نهادهای روانپزشکی و تکنیکی زندگیها»، «روابط پرخطر: تکنولوژی، خویشاوندی و ارواح وحشی»، «داروها، بازارها و شفا»، «گفتمان سلامت جهانی و چشمانداز سیاره زمین» و «جمعبندی: اندیشههایی برای روزهای پس از فردا» تشکیل شده است.
نظر شما