حجت الاسلام رحیم نوبهار استاد دانشگاه شهید بهشتی دراین برنامه با تاکید بر اولویتبندی در مبارزه با ظلم تاکید کرد: نمی توانیم حیات و کرامت مردم خودمان یعنی یاریگران مظلومان را در راه کمک به مظلومان نادیده بگیریم؛ چراکه اولیای الهی هرگز مردم را در مسیر مبارزه با ستم، اجبار نکردند.
استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان این که «در پاسداشت جان آدمیان، باید بحث های دیگر را کنار بگذاریم» گفت: فقیهان در مورد «جان» بسیار احتیاط می کنند؛ چون مساله «جان»، مساله بسیار بزرگ و قید بزرگی است که حتی حرکت امام حسین(ع) را نیز مقید می کند و به همین دلیل ایشان در مقطعی درخواست می کند اجازه بدهند برگردد و مثل یک شهروند عادی در شبه جزیره زندگی کند؛ اما دشمنان امام چنین اجازهای ندادند.
نوبهار در سخنانش با عنوان «عقلانیت در مبارزه با ظلم» با اشاره به انواع مختلف ظالم شامل ظلم به خود و ظلم به دیگری افزود: کمک به ظلم نیز خود ظلم و حرام است. همانگونه که در ماجرای صفوان جمال که شترهایش را برای سفر حج به خلیفه عباسی اجاره داد، امام صادق از او گلایه کرد و فرمود همین که آرزو میکنی آنها سالم برگردند، پذیرفتنی نیست.
این استاد دانشگاه افزود: مسئله مذموم دیگر رکون به ظالمین است. علامه طباطبایی(ره) رکون را نوعی اعتماد همراه با تمایل برشمرده و فرموده است که رکون میتواند در امر دینی باشد، یعنی انسان دین را به مذاق و برای خوشامد دیگران تفسیر کند یا از چیزهایی که آنها نمیپسندند، دم فروبندد.
او تصریح کرد: مسئله دیگر رغبت به ظالمین است؛ ولو اینکه مستلزم مباشرت به ظلم و کمک به ظالم هم نباشد؛ این رغبت به شدت در ادبیات دینی ما نکوهش شده است. ضمن اینکه عقل هم ظلم و کمک به ظالم را زشت و ناپسند میشمارد. اگر بدانیم مظلومی تحت ظلم است و اقدام کنیم؛ ولو اینکه توهینی به ما شود و خسارتی ببینیم، نافی مسئولیت ما نیست.
این کارشناس دینی، با بیان این که اصل لزوم کمک به مظلوم و مبارزه با ستم تبلور از احکام بدیهی عقل عملی است، افزود: همان طور که ادای دین خوب است و امانت لازم است، لزوم کمک به مظلوم نیز بداهت عقلی دارد؛ اما باید دید حدود و ثغور کمک به مظلوم و مبارزه با ظالم چیست؟ در اینجا اگر در مسیر مبارزه با ظلم، انسان دچار ضرری شود، آن بداهت عقلی دچار چالش می شود؛ و کم نیستند فقهایی که به ارزیابی خطر ناشی از مبارزه با مظلوم و مقایسه میان ظلم در حال انجام و میزان خسارتی که دریافت میکنیم، تاکید کردهاند.
نوبهار در ادامه به تشریح قیود عقلانی کمک به مظلوم و مبارزه با ظلم پرداخت و 4 محور ثمربخشی و کورنبودن، مقدوربودن، رضایت اردوگاه ظلمستیزان و اولویتبندی درست را شرایط مبارزه عاقلانه با ستم دانست.
به گفته او دخالت فرد، باید یا به رفع ظلم یا کاهش ستم بینجامد و البته نتیجهبخشی، بسته به مورد و اشخاص فرق دارد. مثلا فقیهان بحثی در باب تقیه دارند که اگر کسی را زعیم مسلمانان را اکراه کند که در حضور عامه مسلمین باده ننوشد، او را می کشد، شاید برای یک مسلمان عادی جایز باشد؛ اما شهید اول میگوید برای پیشوای مسلمین جایز نیست؛ چون باعث وهن اسلام است.
استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: در باب عاشورا، اگر هدف امام حسین تشکیل حکومت بود، میشد مانند ابن خلدون این تعریض را به امام داشت؛ اما امام هدفش این نبود. در نتیجه دار بودن اقدام و حرکت امام حسین، همین بس که ما بعد از ۱۴۰۰ سال برای منش اجتماعی مان داریم از امام می گوییم تا یاد بگیریم.
او شرط بعدی حرکت علیه ظالم را این دانست که در چارچوب قدرت فرد یا جامعه باشد و توضیح داد: تکالیف شرعی همگی مقید به قدرت است و اگر در مواجهه با ستم، جامعه ای را بسیج و جهتدهی میکنیم، باید قدرت جامعه را برآورد کنیم. امام حسین (ع) هم هرگز بدون ارزیابی قدرت خود، به دنبال رویارویی ۷۲ یارش با لشکر چندهزارنفری نبود.
استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سلسله اهداف نهضت حسینی، مقابله با بدعت بیعت تحمیلی و تبدیل نهاد وصایت به امپراتوری را مواردی خواند که امام نمیتوانست از کنار آن بگذرد وحتی به قیمت جانش مجاز به تقیه و تایید نبود.
به گفته او با وجود اعتقاد ما به علم غیب امام، تمام حرکت ایشان در چارچوب عقل سلیم انسانی قابل فهم است، چنان که علاوه بر پیشنهاد مذاکره، چندبار خطبه خواند تا وجدان مردم را خطاب قرار دهد اما دوراهی «یا بیعت یا شهادت»، انحراف کوچکی نبود که امام بتواند آن را بپذیرد و تقیه کند.
او اولویت سیدالشهدا را مبارزه با فساد دانست و توضیح داد: مساله امام این است که چرا نظام سیاسی افراد سالمی چون حجر را صرفا بخاطر مخالفت با سب و لعن علی، می کشد. فرمود نظام شما نظام خونریز است. نفوس محترمه را می کشد. جامعه را تبدیل کرده بودند به جامعه دوقطبی اموی و علوی و خودی بیگانه اموی و علوی. اگر به کسی ظن علوی بودن داشتند، او را می کشتند و جامعه را به استعباد و بندگی و بردگی کشیده بودند.
نوبهار در پایان گفت: گاه انبوهی از جمعیت چند ساعت کنار هم هستند و متأسفانه از اهداف و کرامتی که امام(ع) به دنبال آن بود، خبری نیست؛ حال آنکه مجالس عزاداری باید جای معرفتآموزی در کنار نوحه و روضه باشد.
نظر شما