سه‌شنبه ۱۶ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۰
زنان در جست‌وجوی هویت خویشتن

کبری روشنفکر مطرح کرد: «نویسندگان جهان عرب در سال‌های اخیر شروع به الگوسازی از زنان کرده‌اند. زنان داستان‌های آن‌ها دیگر موجوداتی منفعل نیستند. آن‌ها نقش‌هایی مانند مادر، مبارز، کارگر، مدیر و... را در کتاب‌‌هایشان توصیف کرده‌اند. بخش دیگر کار آنان مربوط به رنج‌های زنان است. همین شواهد نشان می‌هد که زنان تصمیم گرفته‌اند توصیفات غلطی را که از آنان شده است را جبران کنند. آن‌ها معتقدند آنچه که درباره آنان گفته شده نه درست است و نه کامل. بنابراین جبران این مافات را وظیفه خود دانسته‌اند.» 

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، گروه زبان و ادبیات عربی خانه اندیشمندان علوم انسانی نشستی را با عنوان «زن در ادبیات عربی و فارسی» برگزار کرد که کبری روشنفکر، استاد دانشگاه تربیت مدرس و سیده‌مریم عاملی رضایی، دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مهمانان آن بودند. این نشست -که به میزبانی فاطمه اکبری‌زاده، استاد دانشگاه الزهرا برگزار شد- به بررسی نقش زنان، جایگاه آنان و تغییرات هویتی آنان در داستان‌های عربی و فارسی پرداخت. گزارشی از این نشست را در ادامه می‌خوانید.
 
در آغاز نشست فاطمه اکبری‌زاده، استاد دانشگاه الزهرا، به بیان مقدمه‌ای درباره جایگاه زنان در ادبیات داستانی فارسی و عربی پرداخت و گفت: «اندیشمندان حوزه ادبیات معتقدند که رمان ظرفیتی دارد که می‌توان به عنوان بهترین نوع ادبی برای بیان دغده‌های انسان معاصر شناخته شود و آینه تجربه زیسته انسان معاصر باشد. خوانش رمان معاصر می‌تواند به شناخت جامعه معاصر نیز منجر شود. یکی از این حوزه‌ها، موضوع زنان است. ما همواره در طول تاریخ شاهد پرداختن به این موضوع بوده‌ایم. زنان در طول تاریخ به عنوان کنشگران فعال توانسته‌اند اثرگذار باشند.»

کبری روشنفکر، فعال حوزه زنان، مدیر گروه سابق گروه مطالعات زنان دانشگاه تربیت مدرس و مدیر گروه فعلی رشته زبان و ادبیات عربی دانشگاه مدرس به تناسب ایام، سخنان خود را با بیان بحثی درباره نقش زنان در روایت واقعه عاشورا آغاز کرد و گفت: «بهترین منبعی که می‌توان موضوع بحث امروز، یعنی زن در ادبیات و زن و ادبیات را در ادبیات عربی با آن شروع کرد، دانشنامه «ادب عاشورایی» است. این دانشنامه -که توسط مرضیه محمدزاده تنظیم شده است- از تعداد زیادی از زنان که بعد از حادثه عاشورا از آن یاد کرده‌اند، نام برده است. اشعار این اشخاص سرشار از سوزوگداز است و این حادثه را برای ما بازآفرینی می‌کند.

محمدعلی شیرازی کتابی را با نام «فاجعه کربلا» به فارسی ترجمه کرده‌اند. این کتاب متعلق به جرجی زیدان، نویسنده معروف مسیحی و لبنانی است. او در این کتاب بر دو شخصت زنانه تمرکز کرده است. یکی از این زنان سلما است که بنا بر حوادثی در جریان حادثه کربلا او نیز یکی از شاهدان است. این کتاب در سال 1901 میلادی منتشر شده است.»

این استاد دانشگاه تربیت مدرس سخنان خودش را با طرح پرسشی ادامه داد و گفت: «زن در ادبیات همیشه جایگاه مثبتی دارد؟ باید به این سوال پاسخ منفی داد. ما در تاریخ ادبی خود می‌بینیم که نظرات مختلفی درباره زن و حضور او وجود دارد. برخی از آنان مغرضانه هستند و برخی خیر. از طرفی باید بدانیم که تاریخ تا حد زیادی حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی را سانسور کرده است. به این دلیل است که در برخی مواقع ما شواهدی در رابطه با حضور و نقش‌آفرینی مفید زنان نداریم. این خللی است که ادبیات معاصر سعی در جبران آن داشته است.

پرسش اصلی ما این است که آیا اساسا چیزی به عنوان ادبیات زنانه وجود دارد یا خیر. الین شوالتر، پژوهشگر دهه هفتاد معتقد بود که اگر می‌خواهیم متنی را از این حیث بررسی کنیم، باید سه محور را در نظر بگیریم. جست‌وجوی موضوعات زنانه، کشف سنت‌های زنان در تاریخ ادبیات و نشان‌دادن حالات خاص زنان موضوع این سه محور است.»

جنبش زنان در جهان عرب
کبری روشنفکر با اشاره به محرومیت زنان جامعه عرب‌زبان ادامه داد: «نیمی از جامعه کشورهای عربی برای سال‌ها در تاریکی زندگی خود را می‌گذراندند و تنها در سال‌های اخیر است که ما شاهد نتیجه‌دادن تلاش‌های گذشتگان برای آزادی‌بخشیدن به زنان بوده‌ایم. کسانی مانند محمد عبده و سیدجمال‌الدین اسدآبادی ازجمله افرادی بودند که اقدامات موثری درباره این موضوع انجام داده‌اند. نویسندگان زن بسیاری نیز در سال‌های اخیر به تدوین تاریخ فعالیت‌های زنان پرداخته‌اند و آثارشان امروزه منتشر شده است.»

ادبیات ابزاری علیه زنان
بخش دیگر سخنان کبری روشنفکر یه مسئله ادبیات ابزاری و زنان مربوط بود. او درباره این موضوع توضیح داد: «باید بدانیم که این نوع از ادبیات و یادکردن از زنان در جهان عرب و در گذشته، بیشتر تحت‌تاثیر جریان قدرت بوده است. و نکته مهم‌تر آنکه اندیشه دینی و اسلامی از این نگاه جنسیتی و لذت‌جویانه و تک‌بعدی کاملا مبرا است. تعلیمات پیامبر، سیره ایشان، نص قرآن و سیره ائمه نیز شاهدی بر این مدعاست.»

رمان معاصر، زنان و ادبیات زنانه
کبری روشنفکر سخنان خود را با بررسی نقش زنان در ادبیات معاصر جهان عرب به پایان رساند و گفت: «اثبات وجود یکی از موضوعاتی است که نویسندگان زن در سال‌های اخیر به آن پرداخته‌اند. اثبات موجودیت خود یا به عبارت بهتر «من می‌نویسم؛ پس هستم» در سال‌های اخیر موردتوجه آنان بوده است. عشق نیز یکی دیگر از موضوعاتی است که تقریبا در دهه‌های گوناگون توسط زنان به آن پرداخته شده است. زنان وقتی فهمیدند که باید خود را ابراز کنند و درباره موجودیت خود حرف بزنند، شروع به نوشتن کردند. نویسندگان جهان عرب در سال‌های اخیر شروع به الگوسازی از زنان کرده‌اند. زنان داستان‌های آن‌ها دیگر موجوداتی منفعل نیستند. آن‌ها نقش‌هایی مانند مادر، مبارز، کارگر، مدیر و... را در کتاب‌‌هایشان توصیف کرده‌اند. بخش دیگر کار آنان مربوط به رنج‌های زنان است. همین شواهد نشان می‌هد که زنان تصمیم گرفته‌اند توصیفات غلطی را که از آنان شده است را جبران کنند. آن‌ها معتقدند آنچه که درباره آنان گفته شده، نه درست است و نه کامل. بنابراین جبران این مافات را وظیفه خود دانسته‌اند.»
 
در بخش دوم برنامه سیده‌مریم عاملی رضایی، دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به موضوع شخصیت‌پردازی زنان در ادبیات داستانی فارسی پرداخت و سخنان خود را با کنش‌های زنان در ادبیات سنتی فارسی آغاز کرد و گفت: «در ادبیات داستانی صدساله فارسی تصاویر متعددی از هویت زن نشان داده است. ما می‌دانیم جایگاه سنتی زنان در ادبیات فارسی، حیطه شعر است. در شعر فارسی زنانی بوده‌اند که شعر سروده‌اند و معمولا اشعار آنان موضوع عرفانی و عاشقانه داشته است. از طرفی ما در ادبیات کلاسیک و مخصوصا در قالب‌های غیرروایی، شاهد حضور زنان حقیقی نیستیم. زنانی که حافظ، سعدی و... توصیف می‌کنند، معشوقه‌هایی خیالی هستند و نه زنان کوچه و بازار.»

او در ادامه با تعریف سه دوره تاریخی برای ادبیات زنان سخنانش را ادامه داد و گفت: «اما برای بررسی جایگاه زنان در ادبیات داستانی باید با این واقعیت شروع کنیم که در اوایل رواج ادبیات داستانی، ما زنان نویسنده را نمی‌بینیم. اگر بخواهیم سه دوره مهم از حیث حضور زنان در ادبیات فارسی تعریف کنیم، می‌توانیم دوره اول را از سال 1300 تا 1340 ببینیم. در این دوره زنان در قالب یک شخصیت واقعی وارد داستان می‌شود.

اولین رمان فارسی، تهران مخوف که در سال 1301 نوشته شده است، به زندگی زنان می‌پردازد. تا سال 1320 رمان‌های دیگری نیز درباره زندگی زنان نوشته می‌شود. این کتاب‌ها زنانی را به نمایش می‌گذارند که نمود حقیقی زنان و جایگاهشان در آن زمان است؛ یعنی زنان قربانی. این زنان سواد ندارند و بازیچه دست مطامع پدر و همسر هستند. موضوع عشق‌ بودن و فتنه‌انگیز بودن آنان در بیشتر این کتاب‌ها دیده می‌شوند. بیشتر این زنان در این داستان‌ها خودشان را از بین می‌برند. این امر نشان می‌دهد که نویسندگان در آن دوره زن را عملا قربانی می‌دانستند و همین تصویر را نیز به خواننده ارائه داده‌اند.

دوره دیگری که می‌‌توان درباره این موضوع تعیین کرد، سال‌های 1340 تا 1370 است. در این دوره ما با الگوهای متعددی مواجه هستیم. نقش‌های خانوادگی، زن پاکدامن، زن انقلابی و زن اثیری و عرفانی از این جمله‌اند؛ اما دهه هفتاد از حیث دیگری نیز اهمیت دارد و آن ورود جدی زنان به عرصه ادبیات داستانی است.
علاوه بر آن در این دوره گفتمان زنان در داستان‌ها تغییر می‌کند. حضور زن در اجتماع، دانشگاه‌ها، ادارات و... دستمایه مباحث داستانی شد.

بعد از پایان‌یافتن هشت سال دفاع مقدس و با ایجاد ثبات در کشور ما با تنوع بیشتری در رمان مواجهیم. حتی داستان‌ها و رمان‌های پاورقی در این دوره فزایش پیدا می‌کنند. رمان‌هایی که هم نویسندگان زن دارند و هم خوانندگان زن. رمان‌های نخبه‌گرا نیز جایگاه متفاوتی از زن را نشان می‌دهد.

تغییر گفتمان شخصیت‌پردازی زنان در دهه هفتاد و هشتاد
اگر این زمینه‌ها را در نظر بگیریم، باید بگوییم این تغییرات از دهه هفتاد شروع شده است. مهم‌ترین مضمون داستان‌های زنان در این دوره چالش در ساخت‌های سنتی قدرت است. در این دوره زنان سیستم مردسالارانه را پس می‌زنند و آن را بی‌اعتبار می‌دانند. در این دوره فضای شهری نیز زنانه می‌شود. چالش‌هایی مانند ازدواج مجدد، اشتغال، تفاوت در نقش مادری و زنانگی و ... در این دوره جلوی پای زنان داستان‌ها قرار می‌گیرد.

شخصیت‌های زنان داستان‌ها در دهه نود
در این دوره ما با دیدگاه‌های جهان‌گیرانه‌تری مواجهیم. زنان نویسنده در این دوره دیگر از آن چالش‌های اولیه گذشته‌اند و به دنبال جست‌وجوی معنایی برای وجود خود در سطح جهانی هستد.»

سیده‌مریم عاملی رضایی سخنانش را با اشاره به تغییرات هویت زنان در داستان‌ها به اتمام رساند و گفت: «در نهایت باید بگویم که ما همواره در تاریخ مطالعات داستان‌های زنان از الگوی زن منفعل به سوی اعتراض و ستیز نسبت به هویت حرکت می‌کنیم و باید بدانیم که سبک نوشتار زنانه نیز همپای این تغییر، عوض می‌شود.»
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها