آهنگساز شاخص انقلاب با اشاره به تأثیر عمیق موسیقی و شعر در مقایسه با انواع دیگر تبلیغات، گفت: ما نظیر حادثه خونین ۱۷ شهریور کم در تاریخ نداشتهایم، اما دلیل ماندگاری این واقعه در تاریخ، تبدیل شدن آن به سرود بود.
کتاب «برخیزید»؛ خاطرات شفاهی سیدحمید شاهنگیان، آهنگساز ترانهها و سرودهای انقلابی است که از سوی انتشارات راه یار روانه بازار نشر شد. سیدحمید شاهنگیان از جمله هنرمندانی بود که در واقعه خونین ۱۷شهریور 1357 حضور داشت و از همان زمان، معتقد بود که نباید اجازه داد که این اتفاق مهم تاریخی از سوی رژیم پهلوی به فراموشی سپرده شود. با همین انگیزه بود که به تنهایی و در خفقان آن دوران، سرود ۱۷شهریور را به یاد شهدای این واقعه تولید کرد.
به همین ترتیب، او تنظیم و آهنگسازی بسیاری از سرودها یا نقل بینظیر «برخیزید ای شهیدان راه خدا»، «خمینی ای امام» و... را نیز برعهده داشته است. پس از انقلاب نیز تا سال 1360 از سوی رئیس وقت سازمان صدا و سیما، مسئولیت امور موسیقی این نهاد را به عهده گرفت و در شرایط ویژه آن دوران، شاهد چالشهای زیادی در این عرصه بود که خاطراتی مهم و شنیدنی دارد و بخشهایی از آن، در کتاب «برخیزید» روایت شده است. در ادامه گفتوگو با حمید شاهنگیان، موسیقیدان و آهنگساز شاخص انقلاب را از نظر میگذارنیم.
چه شد که تصمیم گرفتید خاطرات خود را از دوران انقلاب مکتوب کنید؟
نگارش این کتاب درواقع اراده بسیاری از دوستان بود که اصرار داشتند این خاطرات ثبت و ضبط شود تا حداقل دیرتر به بوته فراموشی سپرده شود. دوستان تلاشهای زیادی در زمینه نگارش و چاپ این کتاب کردند. از جمله آقای مسجدجامعی به شدت پیگیر این قضیه بودند که هرطور شده این خاطرات مکتوب و حفظ شود، برای این که معتقد بودند این خاطرات بخش عمدهای از فرهنگ انقلابمان هست و باید ثبت شود. در نهایت این کتاب با ثبت وقایعی که در تاریخ انقلاب نقش فرهنگی دارد با همکاری دوستانی که اسامی آنها در کتاب آمده است، منتشر شد.
آنچه که «برخیزید» را از سایر کتابهای حوزه تاریخ شفاهی متمایز میکند، چیست؟ چه چیزی را در این نوشته میخواستید به مخاطب عرضه کنید؟
فکر نمیکنم این کتاب مزیتی بر سایر کتب که بهعنوان تاریخ شفاهی هستند، داشته باشد. این آثار همه پیکسلهای مختلف یک عکس و خطوط مختلف یک تابلوی بزرگ نقاشی هستند. هیچکدام بر دیگری ترجیح ندارند، ولی شاید هرکدام اگر نباشند جایشان خالی باشد و تصویر به گونهای غلط خود را به بیننده نشان دهد. در مورد کتاب «برخیزید»، فکر میکنم در نوع خودش اگر نگویم بینظیر بود در واقع کمنظیر بود. بالاخره کارهایی که در زمینه موسیقی در اوایل انقلاب و قبل از بهمن ۵۷ اتفاق افتاد، بسیار کم و محدود بود. البته بعدها که انقلاب پیروز شد و ساواک از بین رفت، گروههای مختلفی آمدند و گفتند ما کارهایی را انجام دادیم، اما آنچه بروز پیدا کرد و در بین جمعیت خوانده شد، مانند راهپیماییها و زمانی که حضرت امام(ره) به فرودگاه ورود پیدا کردند، سرودهایی بود که مردم بهصورت دسته جمعی میخواندند و این سرودها از جمله کارهایی بود که من انجام داده بودم. به همین دلیل این اثر ویژگی خاصی نسبت به بقیه پیدا کرده است، ولی امتیاز خاص دیگری برای آن نمیتوانم قائل شوم.
درواقع من در این کتاب، میخواستم «تاریخ» را به مخاطب عرضه کنم و اینکه همگان بدانند برای انقلاب چقدر زحمت کشیده شده است، به هرحال عدهای خطر کردند و به اشکال مختلف جان خود و خانوادهشان را با خطر مواجه کردند و کاری کردند که ثمره آن تلاشها پیروزی انقلاب اسلامی بود.
زمان انقلاب، سرود و شعر چقدر روی مردم تأثیر میگذاشت؟
بهنظر من، سرود و شعر از همه انواع دیگر تبلیغات تأثیرش بیشتر بود. مثلاً اینکه روی دیواری با خطاطی زیبا نوشته شده بود «دیو چو بیرون رود، فرشته درآید» درواقع از دو وجه باید به این جمله نگاه کنیم، اول اینکه حرفی که زده شده با شعر بیان شده، دوم اینکه چقدر روی مخاطب تأثیر گذاشته است. اما اتفاقی که افتاد این بود که به محض اینکه تبدیل به سرود شد، آنوقت تأثیر خود را گذاشت. ما نظیر حادثه خونین ۱۷ شهریور کم در تاریخ نداشتهایم، اما اینکه چرا ۱۷ شهریور در تاریخ باقی مانده؟ بهنظر من تنها دلیلش این بود که تبدیل به یک سرود شد و مردم خواندند «۱۷ شهریور روز ننگ تو... ۱۷ شهریور افتخار ما... ای که پرپر میکنی جوانهها... آتش میزنی بر خانهها... میکشی خلق مسلم خدا را... تا که پرکنی خزانهها را» ماندگاری این متن با تبدیلشدن به شعر و سرود تضمین شد. همانطور که گفتم مشابه حادثه ۱۷ شهریور یکم قویتر یا ضعیفتر کم نداشتیم به نظر من اصلیترین دلیل ماندگاری آن این بود که تبدیل به سرود شد، بر سر زبانها افتاد و تاکنون نیز ماندگار شده است.
در مبارزههای انقلابی هم شرکت داشتید؟
این سرودها به نوعی مبارزات انقلابی بود. ضمن اینکه مبارزات نظامی هم انجام دادهام. من در ۲۱ بهمن، مسئول بستن راه گارد شاهنشاهی به صورت مسلحانه در زیر پل سیدخندان بودم، ولی هیچوقت به آن افتخار نمیکنم برای اینکه اسلحه من، شعر، آهنگ و سرودم بود. اما زمانی که نیاز بود اسلحه به دست بگیرم، این کار را انجام دادم، ولی به نظرم تمام فعالیتهایم در حوزه شعر و سرود، مبارزات انقلابی است.
اولین سرودی که درباره انقلاب سرودید چه بود؟
اولین سرود انقلابی «17شهریور روز ننگ تو/ 17 شهریور افتخار ما» بود. وقتی من کار سرود را شروع کردم بهنظر من یک الهام الهی بود. خداوند خودش میداند چرا برای من باید این اتفاق میافتاد. بعد از اینکه من سرود 17 شهریور را ساختم و خواندم بهدلم نمینشست، برای اینکه میخواستم جمعیت این حرف را بزند. کسی را هم نداشتم که صدا کنم که چندنفره بخوانیم. امکانات اینکه یک نفره بخوانم و با دوبلههای مختلف ضبط کنم نبود. یک ضبط صوت از خودم داشتم. بهفکرم افتاد اگر این ضبط صوت بخواند و من هم با آن بخوانم میشویم دو نفر، فقط یک ضبط دیگر میخواهیم که این را ضبط کند. بههرحال ضبط صوت را از یکی از دوستانم گرفتم و همین کار را کردم و دیدم عجب! شد. خیلی هم خوب شد. برای بعدیها هم این کار را انجام دادم تا اینکه آرامآرام گروه تشکیل شد.
با توجه به این که این کتاب مجموعه خاطرات شفاهی شما از دوران انقلاب هست بفرمایید جایگاه تاریخ شفاهی در ادبیات انقلاب کجاست؟
ترکیب تاریخ شفاهی را تا سالها بعد از انقلاب نشنیده بودم به نظر من در جهت حفظ تاریخ و حوادث و ریزهکاریهای دوران انقلاب مفید است. به هر حال هر تلاشی که در جهت حفظ تاریخ مملکتی انجام شود، ارزشمند و قابل تقدیر است و باید قدردان افرادی که این زحمت را کشیدند بود.
نظر شما