کتاب حاضر در احوال و آثار علامه پرتلاش و وظیفهشناس، ارومه فضل و ادب، مدافع حریم خاندان وحی، خادم علوم و فرهنگ شیعی و یکی از مفاخر عالم تشیع و ذخائر عصر، مرحوم میرجلالالدين محدث ارموی به همت دکتر علی صادقزاده وایقان فراهم آمده است.
در بخش «مقدمه مؤسسه» این کتاب آمده است: «کتاب حاضر در احوال و آثار علامه پرتلاش و وظیفه شناس، ارومه فضل و ادب، مدافع حریم خاندان وحی، خادم علوم و فرهنگ شیعی و یکی از مفاخر عالم تشیع و ذخائر عصر، مرحوم میرجلال الدين محدث ارموی (۱۳۲۳-۱۳۹۹ ق) باتتبع و جست و جوی بسیار و صرف وقت فراوان، به همت ستودنی و با تلاش بدون چشمداشت مادی و خالصانه دانشورگرامی جناب آقای دکتر علی صادقزاده وایقان (دامت توفیقاته) فراهم آمده است.
در این کتاب بر ابعاد گوناگون حیات علمی محدث ارموی و تنوع و گستردگی آثار ایشان وقوف مییابیم. محدث ارموی در عرصههایی تلاش کرد و آثاری از خود بر جای گذاشت که در عصر او عالمان دین چندان به آن نمیپرداختند از جمله تصحیح آثار فارسی قدیم شیعی در دفاع از حریم تشیع مانند کتاب نقض. او مورد احترام حوزویان و دانشگاهیان برجسته مانند مرحوم اقبال و مرحوم همایی بود و همه او را به فضل و ادب و شایستگی قبول داشتند که با چندوچون آن در کتاب حاضر آشنا میشویم.
تتبع و تلاش و همت و سخت کوشی و انگیزه ویژهاش در دفاع از حریم ولایت و امامت از آثارش هویداست. بویژه حب شديد و علاقه خاص او به ساحت قدسی حضرت بقية الله(أرواحنا فداه و عجل الله تعالی فرجه) و سوز وگدازش در فراق و غیبت آن خورشید پنهان بخوبی از برخی آثارو روش و منش او مشهود است. او از نوجوانی تا پایان عمر دراندیشه تبیین و شرح دعای ندبه بود و بحمدالله شرح دعای ندبهاش با تصحیح حضرت آية الله استادی و به همت کتابخانه تخصصی علوم حدیث در سال ۱۳۹۴ ش در قم نشر یافت.
همچنین در بخش دیگری از این کتاب تحت عنوان «مقدمه دکتر مهدی محقق» میخوانیم: «درسال های ۱۳۲۳ و ۱۳۲۴ مرحوم میرزامهدی مدرس آشتیانی سخنرانیهایی در مسجد صاحب دیوان در حوالی خیابان سیروس و نیز در منزل بازرگانی به نام جامساز واقع در آب منگل از انشعابات خیابان ری ایراد میفرمودند که در آن عارف و عامی آزادانه شرکت میکردند. خداوند بزرگ این توفیق را نصيب من کرد که در آن مجالس مبارك حضور یابم و از محضر پرفیض آن مرد بزرگ بهرهمند گردم. استاد به فراست علاقه من را به علم و دانش دریافت و مرا رهنمون گشت که در مدرسه سپهسالار قدیم که جنب مدرسه مروی بود صاحب حجره و شهریه گردیدم.
در وقفنامه این مدرسه آمده که بزرگترین حکیم تهران باید راتبه تدریس آن مرکز علمی را داشته باشد که پیش از استاد، مرحوم میرزاحسن کرمانشاهی و پیش از ایشان مرحوم میرزا ابوالحسن جلوه عهدهدار تدریس فلسفه در آن مدرسه بودند. من بهعنوان كوچكترین شاگرد و مرحوم شیخ ابراهیم صاحبالزمانی (پدر دکتر ناصرالدین مولف کتاب خط سوم) به عنوان مسنترین شاگرد از درس میرزای آشتیانی استفاده میکردیم و مرحوم سید جلال الدین آشتیانی که چندسالی از من بزرگتر بودند میان قم و تهران و قزوین تردد داشتند. در تهران از درس مرحوم میرزامهدی آشتیانی و در قزوین از محضر آيتالله رفیعی قزوینی و در قم از درس امام خمینی (رضوان الله تعالی عليهم اجمعین) استفاده میکردند.
در سال ۱۳۲۵ آقای احمد مهدوی دامغانی فرزند مرحوم حاج شیخ محمدکاظم مجتهد دامغانی برای ادامه تحصیل در دانشگاه به تهران آمدند و در حجره بنده اقامت گزیدند. من و ایشان که در جد اعلا با هم اشتراك داشتیم، در جریان علمی هم با هم مشترك گشتیم و هردو نزد مرحوم عبدالحمید بدیعالزمانی کردستانی به خواندن مقامات حریری و معلقات سبع و دیوان بحتری و ابوتمام اشتغال ورزیدیم و در واقع مصداق تعبير «وافق شن طبقه» گشتیم. در همین زمان مرحوم شیخ محمدرضا ترابی خانرودی از مدرسین بزرگ مشهد به تهران آمدند و در حجره مجاور حجره من که متعلق به مرحوم سید محمدرضا علوی تهرانی بود اقامت گزیدند. من و مرحوم علوی فرصت را غنیمت شمرده و يك دوره معالم الاصول را نزد آقای ترابی به درس خواندیم. وجود احمدآقا-حفظه الله تعالی و مرحوم ترابی موجب شد که بسیاری از دوستان و آشنایان این دو دانشمند راهشان به این مدرسه باز شد؛ از شاخصترین آنان آيةالله وحید خراسانی بودند که من و مرحوم علوی بخش منطق از شرح منظومه حاج ملاهادی سبزواری را به درس نزد ایشان خواندیم و نیز مرحوم سید جلال محدث که از افادات ایشان همه ما بهرهمند میشدیم. این دو بزرگوار از همدرسان آقای ترابی در مشهد بودند.
مرحوم محدث در دوره نخستین دکتری الهیات شرکت کردند و سپس عضو هیأت علمی همان دانشکده شدند. در دوره دکتری الهیات من با ایشان همکلاس بودم هرچند من در همان وقت دکتری ادبیات فارسی را گرفته بودم و عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات شدم. در دوره دکتری الهیات علاوه بر مرحوم محدث، آقایان شیخ محمد ابراهيم آیتی، شیخ عباس مهاجرانی، حسن ملکشاهی، سیدعلی موسوی بهبهانی، سیدجعفر سجادی، علینقی منزوی، علیرضا فیض و چندتن دیگر با ما همکلاس و همدرس بودند. از آثار گرانبهای مرحوم محدث یکی کتاب نقض عبدالجلیل قزوینی رازی بود که همراه با تعليقات و کلید نقض جداگانه منتشر گشت و دیگر کتاب الايضاح فضل بن شاذان ( ۲۶۰-۱۸۰ه ق) که در مرحله اول، شورای انتشارات دانشگاه تهران با نشرآن کتاب مخالفت کردند و گفتند که ترجمه فارسی آن هم باید ضمیمه شود. من آنان را تهدید کردم به این که آن شورا ارزش این کتاب را نمیدانند و اگر چاپ نکنند من آن را در انتشارات دانشگاه مکگیل کانادا منتشر خواهم ساخت. خوشبختانه این تهدید موثر افتاد و این کتاب نفیس که از کهنترین آثار شیعه امامیه به شمار میآید به زیورطبع آراسته شد.»
در «مقدمه مولف» هم آمده است: «کمیل! هلك ان الأموال وهم أحياء والعلماء باقون ما بقي الدهر، أعيائهم مفقودة و آثاژهم في القلوب موجودة؛ ای کمیل! ثروت اندوزان و مال پرستان در حالی که زندهاند در حکم مردگانند، اما علماء تا زمانی که دنیا باقی است، زندهاند. کالبدهای آنان از بین رفته، اما آثارشان در قلبها باقی مانده است». میرجلال محدث اگرچه دیگر در میان ما نیست ولی مصداق بارز این سخن مولای متقیان حضرت علی بالا است که «العلماء باقون مابقي الدهر.»
متفکران جامعه بشری عصاره انسانیت و معماران فکری و سازندگان واقعی فرهنگ جهانی هستند. اشرف مخلوقات بودن و خلیفه خدا در زمین قرار گرفتن، بیشتر تجسم عینی خود را در وجود آنان نمایان ساخته است. اگر بشر اعجوبه خلقت به حساب آمده و مسجود ملکوتیان گذشته و خداوند در آفرینش وی به خویش تبريك گفته، بیگمان به مناسبت وجود شریف این بندگان صاحب معرفت بوده است، که با زمینه مستعد ذاتی و معرفت نفس به حریم معرفت الهی راه یافتهاند و آفاق زمین را با وسعت اندیشهها و معارف خود به گستره بیکران آسمان پیوند زدهاند و به معراج حقایق شتافتهاند و از سیر در ملکوت و معراج در آسمان حقایق، دستاوردهای شگرف آوردهاند و در اختیار همنوعان خود قرار دادهاند. یا به تعبیری این شاهبازان سدرہ نشین به قصر افلاك راه یافتهاند و ناله زندانیان خاك را سردادهاند. پس نکوداشت نام و یاد فرزانگان کشور، بهعنوان گرامیداشت جایگاه ممتاز علم، ادب و اندیشه و معرفت فرصت مغتنمی است تا از این رهگذر فرهنگ غنی اسلامی و عشق به دانش و فرزانگی به نسل پویا و آیندهساز جوان انتقال یابد.»
نظر شما