محسن رنانی در آیین رونمایی از کتاب «قصه توسعه کرمانشاه»:
کرمانشاه گرفتار تعلیق توسعه است/ انتقاد از موانع ضدتوسعه مرکزی و محلی در کرمانشاه
محسن رنانی گفت: کرمانشاه گرفتار تعلیق توسعه است. امروز پایداری محیط زیستی و مشارکت مردمی و محلی در توسعه کرمانشاه مغفول مانده است، در حالی که در عصر جدید همین دو عامل موتور توسعه است.
محمدی در این نشست توضیحاتی را درباره روند تدوین کتاب ارائه کرد و گفت: من وقتی دانشجوی دکتری جامعه شناسی بودم و درس جامعه شناسی اقتصادی را میگذراندم متوجه شدم صحبتهای استاد رنانی درباره کرمانشاه بسیار مهم است و در این حوزه مصاحبهها و پژوهشهای زیادی داشته است بنابراین در جلساتی که با هم داشتیم متوجه شدیم از دل مصاحبههایی که انجام شده میتوانیم کتابی را تدوین کنیم.
او با بیان اینکه کتاب حاضر در 10 فصل تدوین شده است افزود: در دل فصل یک بیان میشود که کرمانشاه در بسیاری از دوران تاریخی به دلیل موقعیت استراتژیک میدان نبرد بین قدرتها بوده و به همین دلیل نتوانسته به توسعه دست پیدا کند. در فصل دوم درباره ساختارهای مختلف استان کرمانشاه صحبت شده است. این استان از لحاظ ساختارهای فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و ... دارای تنوع بسیاری است و در این استان تنوع قومی، مذهبی، فرهنگی، ساختاری و ... است و در ایران شاید استانی وجود نداشته باشد که این چنین متنوع باشد.
به گفته محمدی، در فصل سوم، درباره تنوع اقلیمی و طبیعی سخن گفته شده و از این لحاظ هم استثنایی در کشور است و این تنوع ظرفیت و قابلیتهای مختلفی برای نیل به توسعه ایجاد کرده است. در فصل چهارم ما با مرور چندین شاخصه به این نتیجه رسیدیم که توسعه استان کرمانشاه مناسب نیست و در رتبههای آخر قرار دارد و وقتی این ظرفیتها را مقایسه میکنیم متوجه میشویم عوامل نهادی و بیرونی در این زمینه دخیل هستند.
او ادامه داد: در فصل پنجم تقاطعهای نظری و روانشناختی بحث شده که در بخش نظری، نظریههای سنتی و کلاسیک توسعه نقد شده است. در بحث روش شناختی هم ما به صورت کیفی کار کردیم و از رویکرد زمینهای برساخته استفاده کردیم. این رویکرد تفاوتش در این است که میگوید نظریه کشف نمیشود بلکه توسعه پیدا میکند.
در فصل ششم کتاب در این باره صحبت میشود که توسعه نیافتگی کرمانشاه فرایندی تاریخی و نهادی است و به صورت مقطعی و کوتاه نبوده است. از سوی دیگر دام مرکزی و محلی دو دامی است که موجب توسعه نیافتگی کرمانشاه شده است. در فصل هفتم درباره مطلوبیت کنونی صحبت شده و صاحب نظران توسعه مواردی چون تنوع اقلیمی، دسترسی مرزی، ظرفیتهای گردشگری، نیروهای کارامد و ... را از عوامل توسعه پذیری کرمانشاه عنوان کردند. در فصل هشتم نیز راهکارهایی ارائه شده مبنی بر اینکه چگونه میتوان به توسعه رسید.
او با اشاره به دو فصل پایانی کتاب توضیح داد: در فصل نهم انگارههای نظری درباره کرمانشاه مورد بحث قرار گرفته است. هر مدیری که میآید در کرمانشاه پروژههای جدیدی را تعریف میکند و بعد مدیر بعدی میآید و پروژههای قبلی از بین میرود. در پایان هم در این باره صحبت شده که ظرفیتها و قابلیتهای کرمانشاه این امید را می دهد که چرخه تعلیق کرمانشاه شکسته شود. در فصل دهم درباره نظریه توسعه کرمانشاه حرف زدیم و در بخش اول تعلیق توسعه در این استان به وسیله دامهای مرکزی و محلی مورد بررسی قرار گرفته است و در بخش بعدی نیز توسعه اجتماعی نخبه محور به عنوان چهارچوب کلی برای رهایی از تعلیق توسعه در کرمانشاه کمک کند.
محسن رنانی مولف کتاب نیز درباره این اثر توضیح داد: کرمانشاه بعد از تهران به عنوان مرکز کشور یکی از استانهایی است که همه چیزش با مقیاس ایرانی، شرایط لازم را برای توسعه یافتن داشته است. این استان به دلیل نزدیکی به مرکز کشور و نیز شهرهای مرزی، تنوع اقلیمی، فرهنگی، منابع طبیعی، بالاترین بارش بارانه، سابقه مرکزیت سیاسی و ... ظرفیتهای خوبی داشته است. کرمانشاه بخشی از راه ابریشم بوده که باید سرمایههای تاریخی در این استان انباشت میشده که شده است. از سوی دیگر این شهر مسیر سفر به عتبات بوده و بنابراین بسیاری آنجا ماندگار میشدند.
رنانی با بیان اینکه این استان چیزی برای توسعه یافتن کم نداشته است اما میبینیم که شاخصهای این استان در حد استان سیستان و بلوچستان و حتی در مواردی کمتر از آن است یادآور شد: حال این سوال است که چرا استانی با این همه ظرفیت چنین شرایطی دارد؟
او گفت: قصه ورود من به استان این بود که من در سال 89 با هدف راه اندازی مرکز هم اندیشی توسعه استان وارد کرمانشاه شدم و از سال 89 تا 94 بیش از 60 سفر به این استان با اتوبوس رفتم و با علاقه هم این کار کردم. من طی این دوره جلسات مختلفی با سران و اهالی محلی داشتم که در نهایت مرکز هم اندیشی توسعه استان کرمانشاه تاسیس شد و صدها جلسه با صد نفر از نخبگان این استان انجام شد که برای من یک کلاس عملی توسعه بود.
به گفته این استاد اقتصاد، این جلسات منجر به چهار گزارش برای استان کرمانشاه شد و جهاد دانشگاهی که مسئولیت برگزاری جلسات را داشت این گزارش را منتشر کرد. این چهار گزارش مشتمل بر گزارش بازخوانی اسناد توسعه مبنی بر بازخوانی ده هزار سند قبلی، گزارش توصیفی از وضعیت امروزی کرمانشاه، گزارش تحلیلی مبتنی بر جلسات و گفتوگوها و گزارش چهارم هم ترسیم خطوط کلی برای توسعه بود.
او ادامه داد: انتظار این بود که این تلاشها منجر به یک مدیریت فکری برای ایجاد تحول در استان شود اما به دلیل تغییر دولتها این موضوع به فترت رفت و بعد از آن هم با احیای سازمان مدیریت استان احتمالا فکر میکرد این موضوع از این کانال حل شود درحالی که مرکز هم اندیشی یک مرکز مدنی بود که وظیفهاش دیدهبانی بود. وقتی دکتر محمدی برای چاپ کتاب اعلام آمادگی کردند من استقبال کردم و طی دو سال این اثر تالیف شد. من امیدوارم با هماهنگی استانداری آن چهار گزارش هم به صورت کتاب منتشر شود و در آینده 52 مصاحبه مشتمل بر افرادی که هیچ گاه مصاحبه نکردند منتشر شود که میتواند برای پژوهشگران استان برای توسعه در کرمانشاه موثر باشد.
او با اشاره به نظریه توسعه اجتماعی نخبه محور در کرمانشاه توضیحاتی ارائه کرد و گفت: این نظریه یا هر نظریه دیگری با تمام نواقصی که دارد مامورتیش این است گه گفت وگو را ایجاد کند و تعلیق اندیشه را کاهش دهد و به توافق برای توسعه بیانجامد. بنابراین ممکن است نظریه ما نتواند همه مسائل را حل کند اما من امیدوارم به عنوان یک نقطه آغاز کمک کند که اهالی استان مسائلشان را در این باره مطرح کنند.
رنانی با طرح این سوال که جایگاه استان کرمانشاه از منظر توسعه کجاست؟ عنوان کرد: کرمانشاه گرفتار تعلیق توسعه است و در سال گذشته گرچه بودجه توسعه به آن اختصاص یافته اما توسعه معلق مانده است. پروژه جذب شده اما توسعه نیامده است و حتی این پروژهها نتوانستند با خود آثار توسعهای بیاورند. این تعلیق توسعه منجر به امتناع سرمایهگذاری شده و یک سرمایه گذاری مستمر درون زا و بیرون زا در استان وجود ندارد.
او با اشاره به اینکه استان سرمایه اجتماعی درون گروهی بالایی دارد و سرمایه اجتماعی بین نحلههای مختلف فارسها، کردها و ... وجود دارد یادآور شد: این در حالی است که بین آنها سرمایه اجتماعی پایین است و با هم گفت وگو نمیکنند و بهم اعتماد ندارند بنابراین سرمایه اجتماعی سیاه را شاهد هستیم. چون این سرمایه اجتماعی میتواند منجر به انفجار اجتماعی شود. جایی سرمایه اجتماعی سفید دارد که سرمایه اجتماعی درون گروهی بالایی داشته باشد و بین خود افراد هم سرمایه اجتماعی بالا باشد. به همین دلیل این گروهها قدرت و توان برای توسعه ندارند.
رنانی در بخش دیگری از سخنانش درباره موانعی که حکومت برای توسعه دارد توضیح داد و افزود: حکومت اکنون امکان سرمایه گذاری گسترده برای توسعه ندارد و پایان عصر اقتدار حکومت برای توسعه به پایان آمده و دیگر دولت امکان بسیج ایدئولوژیک ندارد البته بسیج ایدئولوژیک ضد توسعه است. ناکارآمدی در کنار فساد گسترده، اعمال اقتدار دولت را از بین برده و دولت اگر قبلا توسعه نمیخواست الان هم بخواهد نمیتواند. برنامه بریزد هم نمیتواند. در حوزه توسعه حکومت آرام آرام عقب نشینی میکند و میپذیرد توسعه کار جامعه مدنی است. این سرنوشت دولت است و این بهترین زمان برای نقش آفرینی جامعه مدنی برای توسعه است.
به گفته این استاد اقتصاد، شرایط و تحولات جهانی هم به گونه ای است که به پایان برنامه ریزی جامع رسیدیم و از این عبور کردیم. عصر در هم ریزی مزیت های نسبی فرا رسیده است. امروز دیگر نمیتوان گفت چون فلان استان جاذبه تاریخی دارد توریستی شود چون به خاطر سرعت تحولات مزیتهای نسبی تغییر کرده است.
او با تاکید بر اینکه مشارکت جامعه در توسعه مهم است گفت: امروز پایداری محیط زیستی و مشارکت مردمی و محلی در توسعه کرمانشاه مغفول مانده است، در حالی که در عصر جدید همین دو عامل موتور توسعه است. محیط زیست اساسا در کرمانشاه موضوعیت نداشته و در کنار آثار تاریخی این کرمانشاه پتروشیمی زدند! وقتی بیستون رفتم، گریستم بر کشوری که در برابر سایت تاریخی آن پتروشیمی زده است! چون دنیای توسعه بر اساس پروژه بوده و توسعه را یک پروسه اجتماعی نمیبیند.
رنانی با بیان اینکه امروز دنیا وارد عصر دانش بنیان شده و دیگر پروژههای بزرگ معنا ندارد افزود: امروز برخی کشورها روی اسپرم موجود زنده کار میکنند و آن را هزار دلار میفروشند. کرمانشاه سرشار از امکانات و فرصت هایی است که اقتصاد دانش بنیان میتواند از آن استفاده کند.
امروز دیگر باید به سوی توسعه بر مبنای مزیتهای نسبی حرکت کنیم. توسعه امروز مبتنی بر خلاقیت، اقتصاد شبکهای، دانش بنیان و ... است. این فرصتها در برابر کرمانشاه وجود دارد.
به گفته او، جامعه کرمانشاه به خاطر تنوع قومی تنوع سرمایه انسانی دارد. اگرچه این ها برخی به مرکز آمدند اما پیش بینی این است که به دلیل بحرانهای مرکز بر میگردند. تحول در نسل زنان در استانی که با تنوع قبایل روبه به رو هستیم بمب قدرتی به این استان خواهد بخشید. موقعیت جدید کرمانشاه در برابر عراق جدید در چشمانداز امروز یک فرصت عظیم ارتباطی است؛ چون دروازه ارتباط با جهان عرب است.
رنانی با تاکید بر اینکه توسعه کرمانشاه باید رنگینکمانی باشد گفت: چون با تنوع اقوام، منابع، فرهنگها و ... هستیم و این تنوع در کمتر استانی وجود دارد این شرایط آماده است تا ما از یک نگاه توسعه خطی به سوی توسعه غیر خطی، نمادی، متنوع و رنگین کمانی برویم. این اتفاق اگر در اندیشه نخبگانی استان رخ دهد توسعه در کرمانشاه شدنی است اما متاسفانه نخبگان استان سنتی میاندیشند و فکر میکنند توسعه باید صنعتی باشد در حالی که اساس توسعه صنعتی برای ایران هم امکانپذیر نیست.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: امروز برای کرمانشاه باید به توسعه بینالاذهانی برسیم و امیدوارم این کتاب امکان گفتوگوی جدی بین نخبگان استان فراهم کند. برای توسعهیافتن، شکستن چرخههای دوگانه مرکزی و محلی ضدتوسعه ضروری است. این چرخه مرکزی ضدتوسعه این است که حکومت مرکزی مساله اش در این 40 سال توسعه نبوده است. باید شرایطی ایجاد کنیم هر فرد در زندگیاش به معنا برسد و اساسا توسعه قرار نیست به غیر از این چیزی باشد و کشورهای مختلف از روشهای مختلف چنین کاری کردند.
او با بیان اینکه کرمانشاه در اولویتهای توسعه ایران نبوده است و مدیران غیرتوسعهای و غیربومی به این استان تحمیل شده است یادآور شد: مدیرانی هم که در توسعه تلاش کردند دیدگاه پروژهمحور داشته باشند. این چرخه مرکزی ضدتوسعه است.
این استاد اقتصاد درباره چرخه محلی ضد توسعه کرمانشاه هم توضیح داد: کرمانشاه جوامع محلی مختلفی دارد که در قومیت، فرهنگ، زبان و... متفاوت هستند. هر جامعه محلی هم برای خودش سرمایه نمادین و نخبگان سنتی دارد. در گذشته یک تعاون بین این جوامع محلی وجود داشت اما در سه دهه اخیر این جوامع محلی به دلیل گرفتارشدن در چرخه مرکزی ضدتوسعه خودشان هم به یک چرخه ضدتوسعه تبدیل شدند.
او افزود: سطح بازی اقوام به سطح بازی محلهای کاهش یافته است چون بازیگران توسعه استان نگاهشان به مرکز بوده و با نخبگان اقوام حرف زدند و از آنها برای حمایت قول گرفتند و بازیگران سیاسی که بازی ایدئولوژیک دارند جای بازیگری اقوام را گرفتند.
نظر شما