بهروز رضوی در زادروز حسین منزوی به ایبنا گفت:
حسین منزوی در طول حیاتش گرفتار توطئه سکوت بود/ کنار منزوی غزل گفتن کار کمدی محسوب میشد
بهروز رضوی در زادروز حسین منزوی گفت: حسین در طول حیاتش گرفتار توطئه سکوت بود؛ چراکه هیچ کدام از شاعران بهظاهر بزرگ ما در مورد حسین صحبتی نداشتند و همیشه از کنار او خیلی ساکت و آرام گذشتند.
دوستی شما و حسین منزوی چگونه آغاز و ماندگار شد؟
شاید این تکراری باشد؛ اما چون آغاز دوستی و آشنایی من با حسین است، باید ذکر کنم یک شب در انجمن ادبی «کلبه صحت» که در خیابان ژاله برگزار میشد، بودم که جمعی از شاعران نیز به آنجا آمده بودند. پرویز والیزاده، برادر منوچهر والیزاده هم حضور داشت در این میان پرویز گفت یک شاعر جوان از زنجان آمده و من از او خواهش کردم شعر بخواند. من همیشه قلم و کاغذ دستم بود تا شعرهای خوبی که میشنیدم را یادداشت کنم. حسین شروع کرد به غزل خواندن که من دیدم این کار، کار ارزشمندی است؛ اما یک مصراع را از دست دادم. وقتی مهمانی تمام شد و برای خداحافظی رفتیم، جلال سرفراز، عمران صلاحی و جواد طالعی هم حضور داشتند؛ همینطور دامنکشان از خیابان ژاله عبور کردیم و به میدان بهارستان رسیدیم؛ در آنجا عدهای از ما جدا شدند؛ اما من و حسین و عمران ادامه دادیم. در راه حسین برای ما شعر خواند؛ همانجا بود که پیاده تا میدان راه آهن رفتیم و این نخستین آشنایی من با او بود. این قدمزدنها ادامه داشت و حسین همیشه برای ما شعر میخواند؛ این قدمزدنهایم با حسین و خاطرات بسیار ماندنیمان را هیچ وقت فراموش نمیکنم.
شما خودتان هم دست به قلم هستید و شعر و ترانه مینویسید؛ چه وجه اشتراکی بین شما و حسین منزوی وجود داشت؟
وجه اشتراک ما ارادت من به حسین بود. همیشه به حسین میگفتم که همه وقتی دوست شاعر دارند، شاعر میشوند؛ اما من از وقتی با تو آشنا شدم، شاعری را کنار گذاشتهام و به ترانهسرایی رضایت و آن را ادامه دادم که از این تصمیم هم خوشحالم؛ چراکه بسیاری از آنها مورد قبول واقع شد؛ مثل شعرهایی که مرحوم گلچین یا محمد منتشری میخواندند یا خیلی از دوستانی که صدایشان زینتبخش ترانههایم بوده است. به این ترتیب خودم را حفظ کردم؛ وگرنه در کنار حسین منزوی غزل گفتن یک کار کمدی محسوب میشد.
نظر شما دربارهی نخستین دوسالانه جایزه ملی غزل حسین منزوی و ضروررت برگزاری آن چیست؟
اتفاقا بد نیست که این جشنواره به نام حسین منزوی شد که در غیابش یاد او را زنده نگه داریم؛ چرا که حسین در طول حیاتش گرفتار توطئه سکوت بود. هیچ کدام از شاعران به ظاهر بزرگ ما در مورد حسین صحبتی نداشتند و همیشه از کنار او خیلی ساکت و آرام گذشتند؛ اما بحمدالله آنچنان منزوی برحق بود که بعد از مرگش نیز اهمیت و نامش در صحنهی ادبیات ایران، خصوصا در زمینهی غزل همچنان پابرجا و پاینده است.
تحلیل شما از برگزاری جشنواره دوسالانه حسین منزوی چیست؟
خوب است؛ برای اینکه به این بهانه حداقل چند جایزه از جمله غزل فارسی و ترکی، کتاب فارسی و ترکی و همینطور در زمینهی تحلیل و تحقیق جوایزی داده میشود. جای شکرش باقی است که با نام حسین منزوی چنین کار ارزشمندی در صحنهی ادبیات اتفاق میافتد. هر نهادی، هر موسسهای و هر عنوانی که به این گونه فعالیتها بدهیم، یک نوع اعلام حضور است و اعلام حضور به این صورت ارزشمند است. من خاطرم هست که در سال 97 چقدر استقبال شد از این ماجرا؛ خصوصا نام حسین منزوی وقتی بر تارک برنامهای که محتوای آن غزل است، قرار میگیرد و به این ترتیب هم نام حسین زنده میشود و هم ارزش این جایزه بالا میرود.
جشنواره از پنج بخش غزل فارسی، غزل ترکی، کتاب غزل فارسی، کتاب غزل ترکی و پژوهش تشکیل شده است؛ به نظر شما مسئولان میتوانند بخشهای جایزه را افزایش و بخشی را اضافه کنند برای کسانی که به حسین منزوی علاقه دارند؟
درست است که حسین منزوی به غزلیاتش مشهور است؛ اما شعر نو هم گفته است و بد نبود که اینجا به شاعران نوسرا هم عنایتی میشد که تشویق شوند.
پیامی برای شرکتکنندگان این جشنواره دارید؟
در ابتدا حضورشان در این جشنواره را تبریک میگویم؛ امیدوارم آنقدر مورد استقبال قرار بگیرد که بقیه نیز تشویق شوند و در این جشنواره شرکت کنند تا آثارشان در این جایزه سنجیده شود. انجامدادن چنین برنامههایی خوب است؛ چراکه برگزارکنندگان اینگونه برنامهها، اهل ذوقاند و میخواهند کارشان در جامعه دیده شود.
ما جشنوارهها و جوایز زیادی داشتیم که یکی دو دوره برگزار شدند؛ اما دیگر خبری از آنها نیست؛ نظر شما در رابطه با تداوم این جشنواره چیست؟
بله؛ درست است. اگر این جشنواره به شکل مرتب ادامه داشته باشد، طبیعتا کارش نتیجهبخش است؛ اما اگر فصلی و همین دو دوره باشد، بعد هم تعطیل شود، زیاد صورت خوشی ندارد. امیدوارم که دستاندرکاران این برنامه آنقدر علاقهمند باشند که اینگونه برنامهها را تداوم بخشند.
نظر شما