ساجده تقیزاده؛ دانشآموخته دکترای زبان و ادبیات فارسی؛ نویسنده، شاعر و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس است که «به برگ گل سرخ»، «یورد خوبان»، «زنان همیشه»، «راویان کوچ و عروج» نیز در کارنامه ادبی وی دیده میشود. این نویسنده خوش قلم توانسته در جشنواره بینالمللی شعر انقلاب، جایزه ادبی ریحانه، جایزه کتابِ سال دفاع مقدس، جایزه جهانی اهلبیت (ع) و جایزه ملی بوی خاک، حائز رتبههای برتر شود. تقیزاده تاکنون 10 عنوان کتاب را در بخش شعر، پژوهش و داستان با موضوع دفاع مقدس به چاپ رسانده و کتاب «خانوم ماه» اولین همکاری این نویسنده خوشقلم با انتشارات آستان قدس رضوی است.
چگونه و از چه زمانی به ادبیات دفاع مقدس علاقهمند شدید؟
همیشه کتابهای دفاع مقدس را مطالع میکردم، اما در دوران فوق لیسانس بودم که برای موضوع پایاننامه به پژوهشی در زمینه دفاعمقدس پرداختم. به زندگی خانواده شهدا خیلی علاقهمند بودم، بنابراین ازسال 95 به خاطرهنگاری و نگارش داستانهای دفاعمقدس روی آوردم.
چه شد که به سمت این موضوع رفتید؟ چه چیزی در زندگی خانم نازعلی نژادیان برای شما جذاب بود که ترغیب شدید آن را به کتاب تبدیل کنید؟
در ابتدا دیداری با خانوده شهید سلطانی داشتم، این شهید گرانقدر در شیراز محبوب است و مردم برای کسبِ حاجاتشان به آرامگاه او میروند و مراسم دعا و نذر و نیاز برگزار میکنند. به همین دلیل تا حدودی حاج شیرعلی سلطانی برای من شناخته شده بود، اما برای عرض ارادت به خانواده ایشان با آنها ملاقاتی داشتم و این دیدار باعث شد شیفته شخصیت خانم علینژادیان شوم، لذا ایده نوشتن کتاب همانجا شکل گرفت.
در ابتدا تنها خاطراتشان را مکتوب کردم تا سر فرصت آنها را به کتاب تبدیل کنم و حدودا سالِ 96 نگارش آن را شروع کردم. چون اولین تجربه رماننگاری من بود، تغییر و تحولاتِ زیادی در حین نگارش به کتاب دادم، اما در نهایت با گرفتنِ نظراتِ اساتید بسیاری، سعی کردم سوژه را بدونِ هیچ کم و کاستی پیش ببرم و کارِ خوبی را روانه بازارِ نشر کنم.
خانم علینژادیان یک عاشق به تمام معنا بودند و هرآنچه عشق را الزام میکند، اعم از صبوری، فداکاری، وفاداری، از خودگذشتگی و ایمان و اعتقادِ حقیقی در خاطرات، حرفها و رفتارهای ایشان نمایان بود. تمام مشکلاتِ و مسائلی که پس از شهادت شهید برای خانم علینژادیان پیش آمد نه تنها نتوانست ایشان را از ادامه مسیر منع کند، بلکه جمعیتِ کثیری راهم با خود همراه کردند. این بانو، بسیار تاثیرگذار بودند چراکه حلقه واسطی بینِ نسلِ قدیم و جدید است. فرزندانِ این خانواده همه با فرهنگِ شهادت و راهِ شهدا آشنا هستند و ایشان شکافِ بین دو نسل را در خانواده خود یکتنه و با تربیتی درست، پر کرده است.
در زمان نوشتن کتاب با چه چالشهایی مواجه بودید؟
من با دو چالش مواجه بودم؛ یکی مربوط به خودِ نوشتن بود و دیگری مراحل بعد از تولید اثر بود. در مورد اول، میخواستم این سوژه یک رمان باشد، اما بعد اساتید من میگفتند که این سوژه آنقدر جذابیت دارد که لازم نیست چیزی به آن اضافه شود و اصلا بهتر است به سمتِ رمان نرود، بنابراین مجبور شدم اصلاحاتِ زیادی روی کار انجام دهم. مرحله بعد هم مربوط به زمانی میشد که با ناشرها مشغول گفتوگو درباره انتشار کتاب بودم، که آنجا هم مجبور به حذفِ بخشی از کار شدم که زمانبر و سخت بود.
چالش دیگر، طولانی شدنِ فرآیند چاپِ کتاب بود. تقریبا از سالِ 95 که مصاحبهها را شروع کردم، چیزی حدود 5 سال زمان برد تا کار نوشته و تصحیحات انجام شود و بالاخره با یک ناشر به توافق رسیدم. مشکل این است که نویسندهها در ابتدا هیچ حامیای ندارند و تنها با انگیزه شخصی شروع به تولید میکنیم و نمیدانیم چه آیندهای در انتظارِ کتاب است. سخت بود، اما من وقت گذاشتم و این مهم را به سرانجام رساندم. هم توقعاتِ خانواده شهید است که باید انجام شود و هم ملزوماتِ نویسندگی و توجه به سلیقه مخاطب است. نویسنده کار را مینویسد، اما تازه باید بارِ کارهایی که بقیه نکردند راهم نظیرِ چاپ، تبلیغ، نشر و... بر عهده بگیرد. بهنشر وابسته به آستان قدس رضوی کار چاپ این اثر را بهخوبی انجام داد.
درباره نقش زنان و اهمیت آن در دفاع مقدس بگویید.
نقش زنان در دفاع مقدس دستمایه این کتاب بود. وقتی از این موضوع صحبت میکنیم، عمدتا ذهن ما به سمتِ زنانی که بهعنوانِ امدادگر، پرستار و پزشک یا بهعنوان نیروی پشتیبان پشتِ جبههها بودند، میرود. هرچند اینها یادآور نقش پررنگ زنان در دفاع مقدس است، اما بهنظرِ من عمدهترین نقشِ زنان، نقشِ عاطفی و حمایتیشان از رزمندگان بود. وقتی یک رزمنده تصمیم میگیرد به جبهه برود و خانوادهاش را رها کند، همه خانوادهاش را تحتتاثیر این رفتن، شهادت، جانبازی و.. قرار میدهد و اگر مادر، خانواده و همسرش از او حمایت نمیکردند، ما امروز این حماسه را با این ابعاد بزرگ نداشتیم. خودِ خانم علینژادیان با توجه به اینکه هم خواهر و هم همسر شهید بودند و در پشت صحنه جنگ هم حضور داشتند، اما بهنظرِ من در دورانِ پس از شهادتِ همسرشان، نقشِ سختتری را در انتقالِ ارزشهای دفاعمقدس و تربیتِ نسلِ وامدارِ دفاعمقدس ایفا کردند و اینها بخشهای کمتر گفته شده در ادبیاتِ دفاعمقدس هستند. من درتلاش بودم که بتوانم در این اثر، این نقش را با تمامِ ظرافتهایاش نشان دهم
لزوم ثبت و انتشار ایثار رزمندگان دفاع مقدس در چیست؟
این جنگِ بخش مهمی از تاریخ و فرهنگِ ماست، بخشی که در آن هم سبکِ زندگی و هم الگویی جدید از زندگی را به جامعه ارائه کردیم که اتفاقا هم با فرهنگِ ایرانی ما و هم با فرهنگِ اسلامی ما سازگار است و از طرفی شاید درستترین و بدونِ آسیبترین سبک زندگی باشد، بنابراین باید تلاش کنیم تا این سبک زندگی را به درستی منتقل کنیم.
نظر شما