کتاب «تا پلاک 140: خاطرات اهالی قلم از دوران دفاع مقدس»، نام کتابی 543 صفحهای است که نتیجه سه سال کوشش گردآورنده، آذر خزاعی سرچشمه برای جمعآوری خاطره 140 نفر از هنرمندان و نویسندگان زیسته در جنگ بوده و با هدف نشان دادن جریان زندگی مردم ایران در دوران دفاع مقدس از لابهلای روایتهای غیر داستانی و دلنوشتهها و یادداشتهای آنان تنظیم شده است. راویان این مجموعه هر کدام از زاویه دید خود حوادثی که در آن حضور داشتند و آن را با پوست و گوشت خود لمس کردهاند، روایت میکنند.
کتاب «تا پلاک 140» در سال جاری به زبان انگلیسی ترجمه شده است. با علی شهسواری؛ مترجم کتاب درباره این اثر و همچنین کتابهایی که در این حوزه ترجمه شدهاند به گفتوگو پرداختهایم.
توضیح مختصری درباره کتاب «تا پلاک 140» بفرمایید و اینکه چطور تصمیم گرفتید این اثر را ترجمه کنید؟
این کتاب از طرف سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس بهعنوان بخشی از پروژه سربازی به من محول شد. ترجمه کتاب 6 ماه زمان برد. کتاب را خواندم، متن آن برایم جذاب بود و کارم را شروع کردم. این کتاب 140 داستان متفاوت دارد از 140 نویسندهای که یا در میدان جنگ حضور داشتند یا در شهر در زمان جنگ تحمیلی زندگی میکردند و بهنظرم یکی از جذابیتهای کتاب این است که جنگ را از زاویای دید مختلف بیان میکند. هر فردی بهگونهای جنگ را لمس کرده و با مطالعه این کتاب میتوانیم آنها را حس کنیم.
بهنظر شما برای مخاطب جهانی که با مفاهیم معنوی دفاع مقدس ما آشنا نیست برقراری ارتباط با این کتاب تا چه اندازه ممکن است؟ چراکه برخی افراد در پاسخ به انتقادات مبتنی بر عدم ترجمه آثار دفاع مقدس، همواره این موضوع را مطرح میکنند که مخاطب جهانی نمیتواند با این آثار ارتباط برقرار کند، شما این را میپذیرید؟
اتفاقا این مورد یکی از موارد اصلی بود که من در ترجمه کتاب لحاظ کردم. فرهنگ ایرانی که ما میخواهیم در قالب اثر انتقال دهیم، بسیار متفاوت از فرهنگ یک انگلیسیزبان است. به خاطر همین من سعی کردم که در ترجمه اثر، این دنیاها را به هم نزدیک کنم و حد وسط پیدا کنم که هم ارزشهای ایرانی حفظ شود و هم از طرفی به نحوی این ارزشها را به مخاطب انگلیسیزبان انتقال دهم بهگونهای که قابل لمس باشد. عکس این قضیه هم صادق است. مثلا ما رمانها یا فیلمهای انگلیسیزبان را میبینیم و کاملا با آنها ارتباط برقرار میکنیم. بهعنوان مثال فیلمهایی که در رابطه با جنگ جهانی هست، اینگونه نیست که موضوع را درک نکنیم. اینها موارد انسانی هست و هر کسی در هر فرهنگی میتواند درک کند. به عنوان مثال وقتی کسی در جنگ کشته میشود و برادرش برای شناسایی او میرود، این کاملا انسانی است و ربطی به فرهنگ غرب و شرق ندارد.
در ترجمه کتاب محتوا هم تغییری داشته است؟
بله تا حدودی سعی کردم به لحاظ اینکه ترجمه روانتر شود، تغییرات محدود ایجاد کنم و برای اینکه فرهنگ غرب و شرق را به هم نزدیک کنم در بخشهایی که لازم میدانستم مقداری تغییرات انجام دادم.
جنگهای مهم دنیا در قالب ادبیات مطرح شده اما در حوزه دفاع مقدس هنوز نتوانستیم در این مسیر قدم برداریم. کتابهای دفاع مقدس که در ایران منتشر شده تا چه اندازه این قابلیت را دارند که پرچمدار پیمودن این مسیر میان سایر هنرها باشند؟
بهنظرم مهمترین بحثی که وجود دارد و مانع از پیشرفت ما در زمینه ترجمه آثار دفاع مقدس شده، بحث انتشار و تبلیغ است چون آثار خوبی به لحاظ ادبی و سینمایی داریم اما در زمینه انتشار، تبلیغ و پخش ضعیف عمل کردهایم. باید این بخش را تقویت کنیم تا بتوانیم با انتشارات یا پخشکنندها در کشورهای دیگر رقابت کنیم. در حال حاضر مخاطبان در سایر کشورها اطلاعات زیادی درباره آثار منتشر شده در این حوزه در اختیار ندارند، اگر این آثار در دسترس آنها قرار گیرد بهنظرم محتوای آثار، اینقدر کشش دارد که مخاطب را جذب کند، اما متأسفانه در دسترس قرار نمیگیرد.
بهعنوان مترجم، روند ترجمه آثار دفاع مقدس را چطور ارزیابی میکنید؟
در ترجمه آثار باید سعی شود، فرهنگ غرب و شرق به هم نزدیک شود. فکر نمیکنم در ترجمههای دیگر این موضوع خیلی رعایت شود. من بهطور دقیق آثار را مورد مطالعه قرار ندادهام، ولی در مواردی که جسته و گریخته مطالعه کردهام مشاهده کردم که این موارد رعایت نشده است. به نظرم مترجمی که قصد ترجمه آثار را به زبانهای دیگر دارد باید شناختی هم نسبت به آن فرهنگ داشته باشد و با درککردن آن فرهنگ، کتاب فارسی را به مخاطب خود به زبانهای دیگر ارائه دهد.
بخشی از مشکلاتی که در سالهای گذشته دامن ترجمه آثار دفاع مقدس را گرفته، نبود ارتباط بین نویسنده و مترجم بوده، این متون قرار است در کشورهای مختلف به ویژه کشورهای عربزبان منطقه توزیع شود، ممکن است ناآشنایی مترجم با فضای جنگ تحمیلی، سوءتفاهمهایی برای مخاطب ایجاد کند. فکر میکنید برای ترجمه یک اثر داشتن یک متن کافی است؟
خیر، اولا ارتباط با نویسنده اثر خیلی مهم است که از زاویه دید نویسنده ماجرا را درک کنیم و کسی که اثر را ترجمه میکند، باید اطلاعات تاریخی و فرهنگی کافی هم نسبت به زبانی که ترجمه میکند و هم زبان مقصد که ترجمه انجام میشود، داشته باشد. مترجم اگر از فرهنگ و تفکری که کشورهای دیگر در مورد جنگ دارند، اطلاع داشته باشد، این اطلاعات میتواند کمک کند تا نکات کلیدی متن بهگونهای انتقال داده شود که مخاطب آنچه مدنظر نویسنده بوده را کاملا درک کند.
نظر شما