پژوهشگر رشته ادیان و مذاهب دانشگاه سن جوزف لبنان؛
هویت انسانی ایرانی تحتتأثیر دین اسلام ارزشی مضاعف یافته است
مریم سلیمی نمین در نشست «هویت ملی، هویت اسلامی؛ تناقض یا تکامل در بستر هویت ایرانی با تأکید بر مقاومت بینالملل اسلامی»، گفت: آموزههای عقلانی، فلسفی و رشد معرفت دینی در طول 1400 سال، هویت انسانی را تحتتأثیر قرار داد و به آن فضائلی اضافه کرد که غیرقابل انکار است و بدون آن فضائل، چیزی امروز از انسان ایرانی کم خواهد بود.
مریم سلیمینمین در این نشست با اشاره به آنچه باعث شکلگیری هویت در طول تاریخ شده است، بیان کرد: همیشه مشخصههایی وجود داشته که به دلایلی انسانها را بههم نزدیک میکرده است. غالبا در طول تاریخ از ابتدای زندگی بشر، نزدیکی جغرافیایی و زمانی بستر شکلگیری اشتراکاتی بوده که اولین بروزش در خانواده، طایفه و تبار شکل میگرفته و علاوه بر اینکه اشتراکات و شباهتهایی در بین اعضای گروههای انسانی ایجاد میکرده در کنار آن علائق و دلایل مشترک برای همزیستی چه به لحاظ اقتصادی، چه فرهنگی و غیره به آنها میداده و این علائق بهصورت میراث به نسلهای بعدی انتقال پیدا کرده است.
وی ادامه داد: ماهیت زندگی بشر در طول دورانها دستخوش تحولاتی شده و این تحولات بر نوع شکلگیری هویت آنها اثر گذاشته است. ما دوران زندگی عصر سنگی، کشاورزی، صنعتی و عصر اطلاعات را داریم و عصر مولکولی که الان در آن زندگی میکنیم که هر کدام ویژگی خاص خود را دارند و در شکلگیری هویت انسانها اثر گذاشتهاند.
سلیمی در پاسخ به این سؤال که «هویت چیست و ما در بحث هویت به دنبال چه میگردیم؟»، گفت: همانطور که از اسم هویت پیداست، هویت مؤنثشده «هو» است و به زبان عربی به تعبیری اشاره به پروردگار دارد که وجود مطلق است و موجوداتی که به واسطه حضرت حق امکان وجود پیدا کردند، مانند من و ما نمیتوانیم در مورد هو حرفی بزنیم، چون ذات الهی را نمیتوانیم توصیف کنیم و برای اینکه پی به صفات الهی ببریم، سعی می کنیم پی به ماهیت چیزهایی ببریم که اثرات وجود خالق مطلق در هستی هست.
وی افزود: ما معمولا برای کشف هویت، دنبال وجه ممیزه میگردیم. چه چیزی در من هست که در دیگران نیست؟ این منحصر بهفردشدن برای همه موجودات به نحوی تعریف میشود در مورد انسان شکل خاصتری به خود میگیرد. بهعنوان مثال اگر بخواهم تعریفی از خود ارائه دهم، میگویم: من یک زن ایرانی هستم، در یک جغرافیای خاصی در قرن چهاردهم زندگی میکنم، در جغرافیایی که از دیرباز به نام ایران معروف بوده، گاهی این اسم کمتر مورد استفاده قرار گرفته، ولی در واقع به معنی شرف، آزادگی و شجاعت شناخته شده است. من برای این سرزمین هستم، به زبان خاصی صحبت میکنم، این زبان خودش در طول تاریخ دچار تغییرات شده، دستور زبان خاصی دارد که نزدیک به زبانهای دیگر است.
این محقق رشته ادیان و مذاهب، تصریح کرد: در زمانی هویت ما را دام، کشاورزی و قبیله ما مشخص میکرد. پس از جنگهایی که اتفاق افتاد و خردشدن امپراتوریهایی که متشکل از نوعی ارباب و رعیتی در فضای کشاورزی و قبیلهای بود، تبدیل به فضای جدیدی شد که صنعتی بود. در این ملیت فقط شاخصههای تاریخ، جغرافیا، ادبیات و میراث فرهنگی داشتیم که به آن ببالیم و همین وجه ممیزه ما با اقوام دیگر بود. سرزمین گسترده بود، محدودیت وجود نداشت و حشر و نشر ما در محیط فراخ خودمان اتفاق میافتاد، اما بعد از این که انقلاب صنعتی شکل گرفت و تعاریف ما از جغرافیا تغییر کرد، وابستگی ما به میراث قدیمی که داشتیم دچار تغییر و تحول شد و آشفتگی یا بی سر و سامانی و رها شدگی برای بشر به وجود آمد و انسان دچار بیهویتی شد، بنابراین برای اینکه بتواند رشد کنند، نیاز به فضای جدید با انرژیهای جدید داشتند تا بتوانند با ابعاد جدید دنیا زندگی کنند. این خلأ، اندیشمندان بشری را به سوی هویت جدید کشید. ما در آستانه انقلاب صنعتی با این خلأ مواجه شدیم و نیازمند پیدا کردن هویت جدید بودیم تا مردم حول آن همراستا باشند و این هویت نمیتوانست چندان دینی و طایفهای باشد. مردم برای اینکه بتوانند کنار هم باشند باید دلایل دیگری پیدا میکردند ضمن اینکه استعمار در این فضا قابل رؤیت بود و با اقدامات خود سرزمینها را خرد و به گونهای تقسیم کردند که یکدست نباشد و به این ترتیب زمینه اختلاف ایجاد شد، حال این هویت هم باید شکل میگرفت تا براساس آن انسانها فعل و انفعالات جدید داشته باشند.
سلیمی نمین افزود: با ارائه این پیشینه میخواهم شما را توجه دهم به اینکه ما در تاریخ ایرانی، ایران بزرگی را داریم که از مرز چین گسترده میشود و تا مرز رم و بخشهایی از آفریقا همینطور ادامه دارد، آثار ایرانیان باستان، سه هزار سال قدمت دارد و اگر برگردیم به آن سرزمینی که این مرزهای شکسته بسته جدید وجود نداشت ایران خیلی گستردهتر بود و وجه ممیزها برای اینکه خود را یا دیگران را برتر بدانیم وجود نداشت و در این فضا که ما در سرزمین گسترده هستیم، ازدواجهای زیادی اتفاق میافتد از دورترین نقاط ایران، شاید یک نفر از شامات به افغانستان بیاید و آنجا ازدواج کند یا مهاجری از چین بیاید و مسیر زیادی در ایران طی کند و به عراق برسد و در این مسیر احساس امنیت کند و بخواهد آنجا بماند بدون اینکه نیاز به گرفتن ویزا باشد. در این سرزمین همه ما با هم فامیل بودیم. پیوندهای خونی زیادی داشتیم. دشمنانمان باهم مشترک بود. از آن زمان چقدر گذشته؟ چه تحولاتی در بشر اتفاق افتاده که مرزها تنگ ما را در بر گرفتهاند تا ما سرزمینهای کناری را هم غریبه بهشمار بیاوریم و نتوانیم با آنها تعامل داشته باشیم؟
وی به تغییراتی که آموزههای اسلام در زندگی بشر به وجود آورد اشاره کرد و گفت: آموزههای عقلانی، فلسفی و رشد معرفت دینی در طول 1400 سال، هویت انسانی که در این گستره زندگی میکند را تحتتأثیر قرار داد و به آن فضائلی اضافه کرد که غیرقابل انکار است و بدون آن فضائل چیزی امروز از انسان ایرانی کم خواهد بود. این تأثیرگذاری به حدی است که به قول یکی از شاعران مسیحی که لبنان زندگی میکند و اشعاری در وصف اهل بیت(ع) دارد، مسیحیان لبنان نیز مسیحی مسلمان هستند. زیرا او معتقد بود که چون ما در سرزمینی زندگی کردیم که با مسلمانها همسایه بودیم، آداب، اخلاق و روحیاتمان تحتتأثیر مسلمانها بوده و مسیحیت ما به دور از اسلام نیست. در واقع ایرانیت در ایران نیز حتی اگر مسلمان نشده باشیم، مسیحی یا زرتشتی باشیم، ولی ایرانیت در ایران متأثر از اسلام است. اسلام، ارزشهایی را به ایرانیت ما اضافه کرده که نمیخواهیم آن را حذف کنیم. با نبود آن ارزشهایی را از دست میدهیم که جای دیگر قابل دستیابی نیست. ما با عاشورا عجین شدهایم و نمیتوانیم پیامهای عاشورا را نشنیده بگیریم. ایرانی که شجاع و غیور است، تن به زور نمیدهد و اگر قرار باشد ،آزادی و محدوده اختیاراتش را محدود کند، جان میدهد. وقتی اسلام به آن اضافه شود درخشانتر خواهد بود.
این پژوهشگر با اشاره به تغییراتی که در ایرانیت مسلمانان در طول 1400 سال ایجاد شد، بیان کرد: ایرانیت به دلیل سلسلههای پادشاهی و فشارهای سلطنتی بازهم نحیف میشود، حتی آنجا که میخواهد بروز و ظهور ایرانی داشته باشد بهصورت محدود خود را نشان میدهد. مانند دلیران دشت تنگستان، میرزا کوچک خان و غیره که تا قبل از انقلاب با استعمار و استکبار مقابله کردند و به مقاومت رنگ و بوی جدیدی دادند که آمیخته با ایرانیت و ویژگیهای اسلامی بوده است. همه اینها میآید و به آستانه انقلاب میرسد. گرد و غباری که در این پهنه نشسته و پهنه را دچار رکود کرده با آموزههای انقلابی امام(ره) تکان میخورد، گرد و غبار فرو میریزد و غیرتی که در رگ و ریشه ایرانی این سرزمین وجود داشت با آموزههای امام(ره) احیا میشود و ما را به انقلاب میرساند و انقلاب تمام ساختارهایی که در طول سالهای قبل وجود داشته و ما را محدود میکرده رها میکند و تعاریف جدیدی ارائه میدهد. در واقع سردمدار تحولی میشود که قرار است در کل دنیا اتفاق بیفتد.
سلیمی نمین ادامه داد: ما میراثدار ایران بزرگ و سرزمینی هستیم که جغرافیا نمیشناخت. اگر بخواهم عناصر مشترک را بازیابی کنیم، خیلی چیزها قابل ردیابی است و ما مردمان را به شدت بههم علاقمند میکند. یکی از ضعفها که وجود دارد این است که ما از هم بیخبریم و نمیدانیم که یک فلسطینی زندگیاش چگونه میگذرد؟ چه تعداد هنرمند دارد؟ و غیره و همینطور در مورد عراقی، حجازی و مردم دیگر سرزمینها بیاطلاع هستیم، چطور میتوانیم همدیگر را دوست داشته باشیم؟ اگر بخواهیم آن پیوستگی را بهصورت معنادار راهیابی کنیم، باید به مطالعه در مورد افراد، انسانها و سبک زندگی آنها بپردازیم و اربعین این فرصت را به ما داد تا به منازل عراقیها برویم و با آنها ارتباط برقرار کنیم و مسائلمان را به اشتراک بگذاریم و این ارمغان بزرگی است که در اربعین برای ما ایجاد میشود.
وی گفت: ما فرزندان یک ایل و تبار هستیم که برحسب وضع زندگی از هم دور یا نزدیک شدهایم. بنابراین من نوعی اگر قرار است در عراق فعالیتی داشته باشم، احساس میکنم برای خواهر و برادرانم انجام میدهم و همینطور در دیگر مناطق اگر دغدغهای داریم و تلاش میکنیم در غم هم شریک باشیم، گویی برای خانواده خود کار میکنیم. این سرزمین سرزمین همه طایفه ماست، ما همه در شرافت، عزت و غیرت با هم شریک هستیم و به واسطه همین امر، انقلاب به تعبیری انفجاری در گسترش معرفت انسانی در دنیا ایجاد کرد و با پیام استکبارستیزی، ظلم ستیزی و مبارزه با نژادپرستی در دنیا پرچمدار حرکتی شده که قرار است همچنان رشد و توسعه داشته باشد و انسانیت انسان را به کمال برساند و زمینههای نجات نهایی بشر را از ظلم، فساد و تباهی فراهم کند.
نظر شما