نگاهی به کتاب «ناگهان انقلاب» اثر چارلز کورزمن ترجمه رامین کریمیان
آیا وضعیت اقتصادی باعث انقلاب شد یا شرایط فرهنگی؟
چارلز کورزمن، استاد دانشگاه کارولینای شمالی با تکیه به منابعی چون نشریات، اسناد و کتابهای متنوع و گفتوگو با بعضی از ایرانیان وقوع انقلاب را مورد بررسی همه جانبه قرار داده است. ضمن آنکه رامین کریمیان با ترجمه کتاب و تاکید بر نام آن «ناگهان انقلاب» با نویسنده همفکر است که وقوع انقلاب قابل پیشبینی نبود.
وضع شاه هیچ خوب نیست!
نگاهی به یادداشت مترجم؛ رامین کریمیان حاکی از آن است که او سعی کرده با دغدغهمندی به موضوع کتاب نگاه کند و برای یافتن پاسخ چرایی انقلاب در ایران کتاب را ترجمه کرده است. همین دغدغهمندی باعث شده که در پایان کتاب هم مطلب خواندنی درباره منابع بنویسد که به نظرم از یادداشت ابتدایی جذابتر بود. اما چارلز کورزمن در «ناگهان انقلاب» کتاب جالبی را به خواننده ارائه داده که حاوی مطالب مفیدی از جمله تحقیقات میدانی اوست. کورزمن سعی کرده تنها به مطالعه کتابخانهای بسنده نکند و با برخی از ایرانیان که از نزدیک دستی در انقلاب داشتند، هم صحبت شود، البته نه انقلابیونی که به پست و مقامی رسیدند.
چارلز کورزمن، استاد دانشگاه کارولینای شمالی و متخصص در مطالعات خاورمیانه و مطالعات اسلامی در «ناگهان انقلاب» به بعضی خلقیات ایرانیان اشاره کرد، از جمله توهم توطئه و حتی نیم نگاهی به بعضی ایرانیانی دارد که نگاه سرزنشگرانهای به خود دارند. روایت کورزمن در بخش اقتصادی، فرهنگی و مذهبی با بررسی برخی کلیشهها همراه است که نشان میدهد که نویسنده فقط یک گزارشگر یا توصیف کننده انقلاب نیست بلکه در کنار بررسی چند و چون انقلاب اسلامی به نقد برخی گروهها و اتفاقات و رویکردها نیز پرداخته که این موضوع بسیار حائز اهمیت است.
یکی از مسائلی که درباره انقلاب اسلامی بسیار شنیده میشد، غافلگیر شدن سیاستمداران آمریکا از این پدیده است. کورزمن در نخستین بررسی خود سراغ این موضوع رفته و سعی میکنند با نگاهی به اسناد و خاطراتی که از سفارت آمریکا در آن زمان وجود دارد، درستی یا نادرستی غافلگیری را بررسی کند: «دولت ایالات متحده گزارشها و اطلاعات مشابهی از منابع گوناگون دیگر هم دریافت میکرد. در مرداد، وقتی مشاور امنیت ملی ایالات متحد از دهان سفیر ایران در واشینگتن شنید که "وضع شاه هیچ خوب نیست" در بهت و حیرت فرو رفت. در مهرماه، کارشناسان وزارت خارجه ایالات متحده مات و مبهوت به نظرات دو متخصص دانشگاهی باسابقه در امور ایران گوش سپرده بودند که یکیشان (ماروین زونیس) رویدادهای ایران را به "بهمن" تشبیه کرد و دیگری (جمیز بیل) آن را به آتشی در افتاده در جنگل". در اواخر آبان همان سال یک کاردار کنسولگری آمریکا از نارضایتی افسران ارتش در تبریز، مرکز استان حساس آذربایجان، خبر داد و سفیر آمریکا او را به سبب "شایعهپراکنی" مواخذه کرد. (ص 20)»
«وقتی کارتر در انتخابات ریاستجمهوری نامزد حزب دموکرات شد شاه در محافل خصوصی غر و لندکنان گفته بود "ایالات متحد به دست یهودیها اداره میشود" و نگرانی کارتر برای حقوق ایرانیها هم "از گور همان بلند میشود." بعد از انقلاب هم شاه و هم طرفداران اش کارتر را به سبب فراهم کردن اسباب برکناری او از قدرت نکوهش میکردند. شاه نوشت: «اعطای آزادیهای سیاسی، وقتی اسلحه روی سرت گذاشته باشند، باعث دستپاچگی و شتابزدگی میشود و با کله به سمت هرج و مرج خواهی رفت.» مدیر کل سازمان اطلاعات فرانسه مطمئن بود که کارتر قصد برکناری شاه را دارد. یکی از امیران ارتش شاه گفت، «ایالات متحد دم شاه را مثل یک موش مرده گرفت و او را به تبعید پرت کرد.» یافتههای تحقیقی میدانی که از ایرانیان ساکن لسآنجلس صورت گرفت نشان میدهد اکثر پاسخ دهندگان توطئههای خارجی را عامل اصلی انقلاب ذکر کردهاند.» (ص 37)
مهمانی شام لیبرالها زیر سایه کارتر
یکی از موضوعات جالب توجه کتاب رصد فعالیتهای لیبرالها در زمان پهلوی است که مورد توجه کورزمن قرار گرفته و او با نگاهی به خاطرات و اسناد به شرح و تحلیل وضعیت آنها در دوره پهلوی پرداخته است: «در شرایطی که سرکوب آنقدر حاد بود که حتی اعضای یک باشگاه شام شب خود را در امان نمیدیدند کارزار حقوق بشری کارتر به نظر حتی حرکتی قابل ملاحظه میرسید. در دی 1356، در حالی که کارتر ریاستجمهوری آمریکا را به دست میگرفت، علیاصغر حاج سیدجوادی نامه سرگشاده بلندبالایی خطاب به دربار منتشر کرد که در آن دولت را به زیر تیغ نقد کشیده و خواهان انجام اصلاحات شده بود. یکی از اعضای همان جماعت لیبرال به یاد میآورد که «بعضی میگفتند: چرا حاج سید جوادی را دستگیر نکردند و نکشتند؟... اگر این نامه را پنج سال پیش نوشته بود میگرفتند و زندانیاش میکردند، اگر نمیکشتند حتما زندانیاش میکردند.» (ص 42)
در فصل «بسیج شبکه مساجد؛ تبیین سازمانی» نویسنده به دقت نقش مساجد را شرح داده است که به گفته مهدی بازرگان «ملجا و مامن مبارزان مرهبی بوده برای گپوگفت و برنامهریزی»: «تصویری که در انقلاب از شبکه مساجد به دست داده شد، تصویری کلی از آن در روزهای انقلاب و البته توجه دارید که تصویری است که بعد از وقوع واقعه به دست داده شده و نه در آغاز و پیش از وقوع. در واقع همان طور که جامعهشناس ایرانی منصور معدل میگوید، «شاید انقلاب نخستین موردی در تاریخ باشد که روحانیون یکدل و یک زبان علیه دولت به پا خاسته باشند.» مساجد، پیش از آغاز جنبش انقلابی، منابع چندان قابل اعتنایی به نظر نمیآمدند اما [در جریان انقلاب] کاشف به عمل آمد که منابع بالقوه اعتنایی اند که پیش از استفاده آنها برای بسیج مردم می بایست خود به تسخیر [انقلابیون] درمیآمدند.» (ص 87)
«گرایشات شیعی؛ تبیین فرهنگی» چند کلید واژه مهم دارد، روحانیون، تظاهرات، شهادت. کورزمن تظاهراتها، نقش مردم و روحانیون در برپایی آنها و سخنرانیها و پیامهای بنیانگذار انقلاب را با نگاهی دقیق میشکافد تا از کم و کیف آنها در وقوع انقلاب بگوید: «آیتالله خمینی برگزاری انتخابات را "حیله" خواند و به این ترتیب حرفهای شاه را رد کرد. اما لیبرالها با خوشبینی محتاطانهای از هر اقدامی در جهت اصلاحات استقبال کردند. موضع لیبرالها در خطاب به افکار عمومی این بود: «برگزاری انتخابات آزاد در شرایط حاضر و با خفقانی که وجود دارد ناممکن است.» اما مهدی بازرگان در خلوت میگفت او و یاراناش برخی اصلاحات را "قابل تامل" میدانند و روشی گام به گام در پیش گرفتهاند. بازرگان همچنین گفته بود: «همه ایرانیان به منظور شاه بدبیناند. چه طور ممکن است ادمی که 37 سال تمام خودکامه رفتار و حکومت کرده ناگهان تغییر پیدا کند؟» نیکی کدی، تاریخنگار نام آشنا، که در خرداد و تیر 57 مصاحبههای مفصلی در ایران کرده، میگوید سایر لیبرالها به امکان اجرای اصلاحات موثر خوشبین بودند، حتا میشود گفت ذوقزده شده بودند. (ص 106)»
چارلز کورزمن
آمارهای اقتصادی به شیوه ایرانی!
شاید شما هم شنیده باشید که برخی دلیل وقوع انقلاب را مسائل اقتصادی ایران میدانند و افزایش حاشیهنشیین در اطراف شهرهای بزرگ از جمله تهران. باید دید که مولف در این رابطه چه نظری دارد، هر چند در این فصل که تببین اقتصادی را مدنظر قرار دارد، از حاشیهنشینها غافل نمانده است: «در همین حال میلیونها کشاورز و کارگر کشاورزی فاقد زمین به آلونکنشینهای حاشیه شهرها مهاجرت میکردند. ظاهرا این مهاجرتها هم از عواقب اصلاحات ارضی بوده است. شاه در پاسخ سفیر ایالات متحد، که پیشنهاد یک برنامه برقرسانی به مناطق روستایی داده بود، گفت: «مثل این که آقای سفیر متوجه نیستید من اصلا نمیخواهم آن روستاها وجود داشته باشند. میخواهم نابود شوند. ما میتوانیم مواد غذایی را ارزانتر ار آنکه آنها تولید میکنند بخریم. من میخواهم ساکنان آن روستاها به نیروی کار صنعتی بدل شوند. آنها باید به شهرها بیایند و در صنایع ما کار کنند. آن وقت ما میتوانیم همه افغانها و پاکستانیها و کرهایها را به کشورشان پس بفرستیم. (ص 143)»
در تشریح بعد اقتصادی انقلاب کورزمن سراغ برخی موضوعات خاص ایران میرود و نیم نگاهی به بحث عجیب آمار ایرانی دارد: «بیش از آنکه به شواهد و آماری بپردازیم باید یادآور شوم که همه این اعداد و ارقام قابل اعتماد و اتکاء نیست. ایران، برخلاف بسیاری از کشورهای در حال توسعه، از قدیم الایام مشکل مبالغه در آمار داشته است. کنسول بریتانیا در 1848 مینویسد: «در ایران کمتر پیش میآید که دو گزارش آماری درباره موضوعی واحد، حتا اگر از طرف مراجع مسئول به دست داده شود با هم مطابقت داشته باشد.» یک سده بعدتر، یک مستشار اقتصادی آمریکایی همین پدیده را ملاحظه کرده است: «با کمبود "آمار" مواجه نیستیم در واقع، میتوان دادههای آماری را تقریبا همه گونه اقلام هزینهها را به دست آورد. این دادهها ممکن است منتشر شده باشد یا آنها را از زبان رئیس یکی از ادارت دولتی بشنوی، بیآنکه پولی بابتش بپردازی. اما آنچه مسلم است اینکه هر یک از منابع آگاه حتا دولتی، ارقام مرتبط با موضوعی واحد را به شکلی متفاوت در اختیار میگذارند، گاه آنقدر متفاوت که موجب سردرگمی است.» (ص 160)»
بررسی وضعیت نظامی و آرایش آنها در دو سال پایانی حکومت پهلوی و نوع مواجهه شان با تظاهرات کنندگان و سرانجام پیوستن به انقلاب حرف و حدیثهای خودش را دارد، ضمن اینکه منابع، اسناد و گزارشهای به کار گرفته شده در این موضوع بسیار متنوع است: «... ترس از سرکوبهای حکومت کمابیش تا واپسین لحظههای استقرار سلطنت فروکش نکرد. شورای انقلاب منصوب به آیتالله خمینی هم از ترس سرکوب دولت تا دو هفته بعد از پیروزی انقلاب نه صورت جلسهای داشت، نه مذاکراتش را ضبط کرد و نه سند مکتوبی از خود بر جا گذاشت. در آذر 57 نگرانی ایرانیان این بود که صدها مامور مخفی آمریکایی به کشور وارد شدهاند تا جنبش انقلابی را قلع و قمع کنند. در همان ماه روزنامهنگاری نوشت: «آیا وقتاش نرسیده که به این اوضاع نا به سامان سرو سامانی داده شود؟ پاسخ روشن نیست.» در اوایل بهمن شایعه شد که کودتا خواهد شد. در اواسط بهمن، فقط چند روز پیش از سقوط رژیم، ستوننویس یک روزنامه نوشت: «در تهران، حرفها خلاصه شده به اینکه انقلاب تا نیمه راه رفته با قدرت قهر و سرکوب حکومت چه خواهد کرد؟ آیا دولت استعفا خواهد کرد؟ آیا جنگ و جدال و درگیری خواهد شد؟ و اگر جنگ دربگیرد تا کی ادامه خواهد داشت؟» ترس مانع اعتراضات در ایران نشد همانطور که در جنبش حقوق مدنی آمریکا اثر نکرد. (ص 203)»
دیپلماتهای آشنا به زبان فارسی در سفارت آمریکا!
استاد دانشگاه کارولینای شمالی در بحث «امکانپذیری جنبش: ضد تبیین» به توده، تظاهراتها، مشروعیت نظام، نقش ساواک، سفارت آمریکا در تهران، گروههای اپوزیسیون، جنسیت، جنبشهای چپ، وحدت و توصیف حس و حال مردم در انقلاب را تشریح کرده است، اما وضعیت سفارت آمریکا در اغلب صفحات این کتاب کم و بیش مورد توجه قرار گرفته است: «... سفارت آمریکا در تهران و در زمان رخداد انقلاب ایران تنها چند دیپلمات آشنا به زبان فارسی داشت و تا استانه پیروزی انقلاب که یک کارمند فارسی دان وزارت خارجه دوباره به تهران هیچ ارتباط مستقیمی با مخالفان مذهبی نداشت. در آذر 57 رئیس پایگاه سازمان سیا در تهران از روسایش درخواست کرد تعداد بیشتری مامور آشنا با زبان فارسی برایش بفرستند؛ با همه این اوصاف ظاهرا سازمان سیا متوجه موضوعی شده بود که دیپلماتهای رسمی در تهران متوجهاش نشده بودند، این که «جبهه ملی نه پیروان زیادی دارد و نه نیروی قابل اتکایی برای بسیج مردم و نه توان قابل اعتنایی برای سازماندهی تظاهرات. (ص 237)»
«رژیم شاه در آن وقت باثبات به نظر میرسید. ارتشبد حسین فردوست که همواره یکی از عالیرتبهترین مقامات امنیتی حکومت شاه بود بعدها گفت، در سال 1356-1355 گزارشهایی که در آن بروز فاجعه پیشبینی شده بود به عنوان شوخی و اسباب خنده بین او و سایر همتایانش رد و بدل میشد. «حاکمیت مستقر و باثبات به نظر میرسید و چنان پیشبینیهایی در آن وقت اسباب تفریح بود.» این ظاهر با ثبات برای رژیم دل خوشکنی بیش نبود: اگر مردم فکر میکردند که اعتراضات به شکست میانجامد کسی در انها شرکت نمیکرد مگر قهرمانها یا احمقها. وقتی عده شرکتکنندگان کم باشد شکست حتمی است. تا وقتی انقلاب "ناممکن و ناشدنی" یا "دور از تصور بسیاری از آدمها" امکانپذیر و ممکن شود. (ص 285)» سخنان کورزمن در نتیجهگیری کتاب اهمیت خود را دارند و اینکه او بر این عقیده است که نمیتوان عواملی که در کتاب به شرح و تحلیل آنها پرداخت را دلیل انقلاب بداند؛ انقلابی که تا ماههای پایانی هیچ تصور دقیقی درباره آن وجود نداشت.
کتاب «ناگهان انقلاب» نوشته چارلز کورزمن ترجمه رامین کریمیان در 350 صفحه، شمارگان 550 نسخه به قیمت 96 هزار تومان از سوی نشر نی منتشر شد.
نظر شما