وی نقشی مهم در تحول كتابداری ايران از مرحله سنتی به مدرن داشته است و خدمات شايانی را تا پايان عمر در اين حوزه عرضه داشته است.
متن این شماره قاب روایت به شرح زیر است:
دو سال از آن حادثه ناگوار میگذشت. زندگی مشترك آن دو -كه عاشقانه يكديگر را دوست میداشتند- به سه ماه هم نرسيد؛ كمتر از يك فصل سال. بعد از آن، هر دو نفر به زندان افتادند. جرمشان پناهدادن به مخالفان رژيم شاه بود. همسرش، مرتضی را خيلی زود اعدام كردند و او را مدتی بعد با روحی آزرده و تنی بيمار، آزاد.
از پس آن حادثه دو سالی را در بستر بيماری سپری كرد؛ دو سال سخت و آزاردهنده. به توصيه پزشك تصميم به ترك موقت تهران گرفت. میخواست به انگلستان برود و درسش را ادامه دهد. او كارشناسی ادبيات فارسی را سالها پيش، از دانشگاه تهران دريافت كرده بود و میخواست از طريق علم و دانش و فرهنگ به انجام رسالت ناتمام خود و عشق ازدستدادهاش در خدمت به وطن پايبند باشد.
در انگلستان، به توصيه دكتر محمدجعفر محجوب -كه دوست مشترك او و همسرش بود- به تحصيل در زبانهای آرامی (عضوی از زبانهای سامی با قدمتی سههزارساله) مشغول شد؛ اما خيلی زود با قطع بورس تحصيلی گرفتار تنگنای مالی شد و از ادامه تحصيل در اين رشته بازماند. پس به تحصيل در رشتة زبان و ادبيات انگليسی بسنده كرد و پس از فارغالتحصيلی به ايران بازگشت.
اجازه كار در دستگاههای دولتی را نداشت پس به تدريس در آموزشگاههای زبان روی آورد و در همان سالهای اوليه دهه چهل شمسی ترجمه كتاب هنر عشق ورزيدن اثر اريك فروم را به پايان رساند؛ كتابی كه بيش از چهل بار تجديد چاپ و با استقبال عمومی روبهرو شد.
بانوی جوان در همان سالها بهطور تصادفی در آزمون استخدامی كتابخانه بانك مركزی شركت كرد و با قبولی در اين آزمون وارد دنيای كتابداری شد. با راهنمايیهای مشفقانه سرپرست كتابخانه و تلاشهای عاشقانه خود به اين دنيای جديد علاقهمند شد و در نخستين دوره كارشناسی ارشد كتابداری در دانشگاه تهران به تحصيل پرداخت. او از نخستين فارغالتحصيلان اين رشته در مقطع كارشناسي ارشد است و پس از آن ضمن تدريس در دانشگاه به فعاليتهای حوزه كتابداری خود عمق و گسترش بيشتری داد. فعاليتهای او بهخصوص پس از تأسيس كتابخانة ملی ايران و نيز راهاندازی مركز مدارك علمی و مركز خدمات كتابداری وزارت علوم، چشمگير و ارزنده است.
خانم پوراندخت سلطانی شيرازی معروف به پوری سلطانی نقشی مهم در تحول كتابداری ايران از مرحله سنتی به مدرن داشته است و خدمات شايانی را تا پايان عمر در اين حوزه عرضه داشته است. او را بهشايستگی «مادر كتابداری نوين ايران» لقب دادهاند و او تا پايان عمر با عشق به ايران و مردمش از آن صيانت كرد و در عرصه كتابداری از هيچ تلاشی فروگذار نكرد. از او آثاری چند ازجمله دانشنامه كتابداری و اطلاعرسانی بر جای مانده است.
نظر شما