فاطمه الیاسی که پیشتر با کتاب «تونل سوم» شناخته شده بود، این بار دست به خلق رمانی تاریخی زده تا مقطعی از تاریخ را پوشش دهد که کمتر بدان پرداخته شده بود.
هرچند وقف و واقف تداعی کننده مفاهیم مثبت در ذهنهاست، اما واقفیه این بار کاری با ذهنیتها ندارد. هدف، حفظ منافع است با هر ترفندی! در دنیای آشفتهای که امام و حجت خدا در زندان حکومت عباسی محبوس است، بیرون از چهار دیواری نمور و تاریک زندان، اتفاقاتی در جریان است. امام هرچند در حبس باشد، باید راه ارتباطی با شیعیان خود پیدا کند تا طریق و مذهب جاودانی جدش را حفظ کند.
وکیل و گماردههایی که مورد تایید امام هستند، این مهم را بر عهده دارند. سوالها و حرفهای شیعیان را به گوش امام میرسانند و برای مردم از امام، جواب میگیرند. خمس و زکات اموالشان را میگیرند و به امانت نگه میدارند، تا روزی که امام از حبس ظلمانی حکومت رها شود؛ اما اگر امام رها نشود چه؟ اگر امام در حبس به شهادت برسد، تکلیف اموال کلانی که نزد وکلا جمع شده، چه میشود؟
وکلای مورد تایید امام، عالمان و شیعیان پاک و زلال حضرت که دلشان را به دریا زدهاند و در خفقان حکومت عباسی خطر کردند تا با امام زمانشان ارتباط بگیرند، با اموال جمع شده چه خواهند کرد؟ دل بریدن از برق مدهوش کننده سکههای طلا برای آنها مثل آب خوردن است یا مثل جان کندن؟
دومین اثر مستقل داستانی فاطمه الیاسی که در مراحل چاپ قرار دارد، در ۲۱۴ صفحه توسط شرکت چاپ و نشر بینالملل به زودی روانه بازار خواهد شد.
نظر شما