در نشست نقد و بررسی کتاب «تاریخچه سازمانی جهاد سازندگی» مطرح شد؛
یک حرکت مردمی مبتنی بر جوان انقلابی خلاق
نماینده مجلس شورای اسلامی گفت: جهاد سازندگی یک حرکت مردمی مبتنی بر جوان انقلابی خلاق بود که توانست مسائل مهم حاکمیتی را در عرض چند سال حل کند؛ جهاد مردمی بود.
محسن جعفری دبیر این نشست در ابتدا به معرفی کتاب پرداخت و گفت: این کتاب توسط یک فرد آمریکایی به سفارش یک موسسه آمریکایی نوشته شده و دارای اشکالات فراوانی است. به لحاظ روایی و از جهتی که موضوع جهاد را پررنگ میکند، قابل تامل و بررسی است. وقت و هزینهای که برای این کتاب صرف شده نیز قابلتوجه است که ما خود در داخل معمولا انجام نمیدهیم. لاب در این کتاب میگوید جمهوری اسلامی از ادامه جنگ استقبال میکرد، چراکه باعث توانمندتر شدن نهادهای انقلابی میشد. جهاد را به جنبش اجتماعی تقلیل داده که باعث شده از وجهه علمی کتاب کاسته شود، البته نظرش را درباره حکومت اظهار نمیکند.
سجاد هجری؛ پژوهشگر توسعه روستایی نیز در این مراسم گفت: نگارنده این کتاب یک فرد آمریکایی است که آنجا متولد شده و تحصیل کرده و ساکن است و آنجا نیز تدریس می کند طبیعی است که پیش فرضها و نگاه به موضوع نیز اروپامداری و غربمداری باشد و مخاطب این کتاب او غربیها و اروپاییها هستند. او نگاه سیاسی و نوآورانه دارد، اما لوازم این کار را رعایت نکرده است. احساس میشود نگاهش به آثار غربی نیز نگاه نقادانه است. در کتابهای خود جای خالی بازیگران مختلفی که در جامعه ما هستند، خالی است؛ مردم و نخبگان در یکسری شبکههای ارتباطی جای میگیرند. لاب میگوید وقتی از جهاد صحبت میشود، حرف از قوه قهریه به میان میآید، اما اینطور نیست. من خواستم چهره دیگری از حکومت نشان دهم که آن را در جهاد دیدم و آن مسئله قدرت نرم است که اصالتا به ادبیات قدرت نرم ارجاعی نداده است.
جهاد بخشی از تاریخ شفاهی را کشف کرد
روحالله ایزدخواه؛ نماینده مجلس شورای اسلامی نیز در این نشست، بیان کرد: در ایامی هستیم که بحث احیای جهاد از طرف دولت مطرح شده و بحث پرچالشی درفضای اجتماعی ایجاد کرده و موضوع حیاتی و مهمی است که طبعا نظرات متفاوت و متناقضی هم در برخواهد داشت. آقای لاب را در یک روز عصر در یکی از دانشکدههای تهران از طریق مرحوم عظیمی ملاقات کردیم. او گفت چند ماه است شهر به شهر میروم و درباره جهاد تحقیق میکنم و به کنایه گفت شما (ایرانیها) یک کتاب هم که حتی منتشر نکردید! باید بروم از مسولان و فعالان جهادی آن دوران این حرکت که برای ما تازگی داشت بپرسم.
وی افزود: لاب دانشجوی دکتری بود و با سفارش از بیرون دانشگاه یعنی موسسه جرج واشنگتن با پنج استاد راهنما در حوزههای مختلف این کتاب را نوشته است. از لاب سوال کردم علت مهم بودن جهاد برای غربیها چیست؟ پاسخ داد، برای ما سوال شد بررسی کردیم یک دولت نوپای انقلاب که جنگ داخلی و بیرونی دارد و هنوز نتوانسته خود را جمع کند چطور توانسته مردم را برای تامین اهداف حکومت به صحنه بیاورد، لذا به جهاد سازندگی رسیدیم، دیدیم جهاد سازندگی حزب نیست و متفاوت است. جعبه سیاهش را باید باز کنیم، ببینیم چیست.
ایزدخواه در ادامه گفت: تحلیلها بعضا جهت دارد و با نگاه خارجی است. جهاد بخشی از تاریخ شفاهی را کشف کرد. در جایی که خبر از واقعیت میدهد و تحلیل ارائه نمیدهد و صرفا مصاحبهای که با جهادیها دارد، قابل قبول و درسآموز است. او مینویسد جهاد از زمانی که وزارتخانه شده و اسمش نیز نهادیسازی حکومتی میگذارد و میگوید باعث جذب فعالان توسط حکومت شد! درحالیکه اینطور نیست، جهاد از وقتی به وزارتخانه تبدیل شد به انحراف کشیده شد که مسیر روبه افول است. سازمان مهندسی جنگ که مهندسینی از متخصصین و حلقههای تخصصی بود که در جنگ زیر خمپاره، پل و جاده ساخت، راههای میانبر را بلد شده بود بسازد و.. آن زمان با نیروی کادر و عده کثیری از نیروی داوطلب مردمی تازه وارد، بزرگترین پروژههای جنگ اداره شد.
وی ادامه داد: رهبرانقلاب فرمودند، «مردمی شدن اقتصاد فرمول دارد، پیدا کنید» که جهاد این کار را کرد. کتاب به میدان آوردن مردم و نقش مردم در سازندگی را سیاسی و حکومتی تفسیر میکند و میگوید برنامه و هوشمندی امام خمینی بود که میخواست حکومت خود را تثبیت کند. این درحالی است که چنین نیست و جهاد انقلاب اسلامی را تثبیت و سپاه انقلاب را امن کرد و مردم باور کردند انقلابیون بنای کار دارند و به قول شهید بهشتی تشنگان خدمتند نه تشنگان قدرت.
این نماینده مجلس با بیان اینکه مردم در عمل حس کردند و اثبات شد، گفت: اما در این کتاب مردم انگار وجهالمصالحه شدند که حکومت میخواهد خود را تثبیت و مخالفین را سرکوب کند. اما ما میگوئیم مردم عاملیت و اصالت دارند. جهاد یعنی حضورمردم. هرجا امام خمینی (ره)اعلام جهاد کرد، مردم حاضر شدند. حضور مردم عامل تثبیت انقلاب اسلامی است و هیچ موضوعی پشت پرده ندارد. 300 هزارشهید مگر بدون باور امکان دارد !؟همه که عضو سپاه پاسداران نبودند. آنتی تز جهاد مردمی خودکامگی دولتی و تمامیتخواهی جناحی و سیاسی (میرحسین موسوی) است؛ چیزی که جهاد سازندگی را زمین زد. حضرت امام (ره) فرمان داد در بازسازی جنگ از جهاد استفاده شود اما نیروهای جهادی را کنار زدند و بعدها نیز رهبرانقلاب استفاده از نیروهای جهادی و کارجهادی را توصیه کردند، اما سیدمحمدخاتمی رئیسجمهور وقت گوش نداد. لذا تا زمانی که خودکامگی و تمامیتخواهی باشد، اتفاقی نمیافتد. جهاد سازندگی از خود هیچ نداشت، هرچه داشت از مردم گرفت. شورای مرکزی آن نیز شش ماه بعد از تاسیس انتخاب شد، یک حرکت فراگیر سازماندهی شده بود مانند حرکت مردمی پیادهروی اربعین امروز.
ایزدخواه جهاد سازندگی را یک حرکت مردمی مبتنی بر جوان انقلابی خلاق دانست و گفت: مسائل مهم حاکمیتی را در عرض چند سال توانست حل کند. جهاد مردمی بود، اما نه باقرائتی که نویسنده این کتاب نوشته است. جهاد زایشهای نهادی زیادی دارد. اگر جهاد وزارتخانه نمیشد، امروز چندین جهاد داشتیم. رهبری 15 جهاد را در سخنانشان نام بردهاند که هرکدام یک حرکت اجتماعی ملموس و کف جامعه بود، حرکت هستههای مردمی در میدان بود. در جهاد سازندگی هیچ برنامه بودجهای در کار نبود و مدیر و فرمانده میدانی حرف اول را میزد و قویتر هم عمل میکرد. مدیریت و فرماندهی میدانی در جهاد بعد از وزارتخانه شدن، تضعیف شد. در حوزه دیپلماسی سازنده اقتصادی نیز نیازمند جهاد هستیم تا بتوان با کشورهای همسایه ارتباط برقرار کرد؛ حرکتی که در سالهای اخیر دولت از آن غافل بود.
نظر شما