یادداشت سمیه سیدیان به مناسبت سالمرگ توران میرهادی:
مادری که موهایش را برای ادبیات کودک این سرزمین سفید کرد
از نگاه توران خانم فرایند آموزشوپرورش، فرایندی پویاست و مدام در حال تغییر شکل. او همواره سعی در شناسایی استعدادها و توان بچهها و رشد آنها در مسیر شکوفایی بود.
سالها قبل زیربناهای اصلی آموزش مدارس ابتدایی و متوسطه در سطح کشور، در حال رشد و توسعه سریع بر مبنای آموزههای جهانی بود، اما این پیشرفت سریع، بدون تکیه بر آثار فرهنگی و نکات روانشناختی میتوانست آثار عکس داشته باشد.
توران میرهادی، از شخصیتهای تأثیرگذاری بود که همیشه در زمینه آموزش نگرانیهای خاص خود را داشت. شیوههای آموزش و پرورش او متفاوت از دیگران بود، که این امر نشأت گرفته از نوع نگاه ویژه او بود. توران میرهادی، برای رفع و رجوع این قبیل مشکلات، سعی کرد تا در زمینه تعلیم و تربیت پیشرو باشد. او کارش را با نهادهای آموزشی شروع کرد. وی نسبت به سیستم آموزشی آن دوره منتقد بود؛ از نظر او کودکان و نوجوانی که در آن سیستم آموزشی تربیت شدهاند، مثل یک سیستم یکپارچه و شبیه به هم عمل میکنند؛ چرا که یک دسته مطالب آموزشی را با اندک تغییراتی در گذر زمان فراگرفتهاند.
او با این تردیدها دست به گریبان بود و از طرفی دغدغه ذهنی مسأله آموزش، او را رها نمیکرد. او با مشغولیات با جبار باغچهبان آشنا شد و همزمان با محمدباقر هوشیار، که بنیانگذار رشته علوم تربیتی در ایران بود.
ورود این دو به زندگی توران خانم، در این مقطع زمانی، تاثیرات مهمی بر شیوه تفکر او داشت. او در فرانسه، آثاری از روانشناسان تربیتی را مطالعه کرد؛ همچنان مخالف موارد انضباطی سخت در مدارس بود. او در این دوره آموزشی خودش را برای ایدههایی که برای آینده در سر داشت، محک زد.
همچنان که راهش روشنتر میشد، به تدریج سواد عمومی مردم در ایران بالا رفت، اما نکته مهم این بود که به غیر از مطالب و کتابهای درسی، خواندنیِ دیگری در دسترس بچهها نبود. توران میرهادی به دنبال خوراک ذهنی مناسبی برای کودکان و نوجوانان بود. آن دوره زمانی، ادبیات کودک سرفصل جدیدی در ادبیات غرب به حساب میآمد. توران خانم با همکارانش که در زمینه کودک و آموزش نوین برای کودکان فعالیت میکردند پس از برگزاری نمایشگاههای متفاوت، به این نتیجه رسیدند که جای آثار مناسب برای کودکان خالی است و باید شورایی تشکیل شود تا ادبیات کودک را غنای تازهای ببخشد. شورای کتاب کودک از سال 41 کارش را شروع کرد. فعالیت این شورا بر انتشار آثار مناسب برای کودکان و محتوای کاربردی متمرکز شد. به مرور و با گسترش فعالیتها و نیاز جامعه، واحد ادبیات کودک برای واحدهای دانشگاهی تعریف شد. دغدغه آموزش توران میرهادی را رها نکرد، تا جایی که همراه شورا با آموزش و پرورش، جهت گردآوری کتابهای درسی همکاری کرد.
تلاشها و فعالیتهای توران میرهادی چه در حوزه ادبیات کودک و چه در زمینه مدیریت مدرسه فرهاد، باعث شد تا وی را یکی از پیشگامان تحول نظام آموزشی ایران بدانند. او سعی داشت تا فرهنگ غنی کشور را ارتقاء ببخشد؛ به گونهای که همواره این عشق و دوستی در دل بچهها و رشد و توانایی آنهاست که میتواند آنها را به انسانی برتر تبدیل کند. از نگاه توران خانم، فرایند آموزش و پرورش، فرایندی پویاست و مدام در حال تغییر شکل. او همواره سعی در شناسایی استعدادها و توان بچهها و رشد آنها در مسیر شکوفایی بود. به اعتقاد وی، موفقیت حاصل سه مفهوم عمیق همدلی، همفکری و همکاری بود. تعلیم و تربیت انسانی را در وجوه یکسان نمیپسندید، چرا که اعتقاد داشت حتا انسانهای فرهیخته هم درگیر اسارتهای فکری میشوند. معتقد بود که برای این که جوامع بتوانند کودکان را از جنگ و ناملایمات انسانی دور نگه دارند، باید دقیق دیدن و خردمندانه اندیشیدن، را به عنوان بخشی از فرهنگ صلح تجربه کرد.
از بزرگترین دستاوردهای توران میرهادی، برای کودکان و نوجوانان، مسئولیت طرح فرهنگنامه کودکان و نوجوانان، اولین کتاب مرجع ایرانی برای کودکان و نوجوانان است. یادگاری بزرگ از مادر ادبیات کودک ایران.
نظر شما