یکی از آرزوهای من این است که زندگینامه تمامی شهدای مدافع سلامت را بنویسم تا در جهت ماندگار شدن این شخصیتها قدمی برداشته باشم و مردم سختیهایی که این افراد کشیدند و با ایثار و ازخودگذشتگی جانشان را در راه خدمت از دست دادند، ببینند و الگویی برای نسل آینده شود.
دکتر علیاکبر آقاباباییپور در تاریخ 16 بهمن 1340 در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران سپری کرد و سال 1365 بهعنوان دانشجوی رشته پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی پذیرفته شد. وی بعد از فارغالتحصیل شدن در سال 1372 بهعلت علاقه شدید به خدمتگذاری به هموطنان محروم جامعه برای گذراندن دوره طرح پزشکی عمومی راهی سیستان و بلوچستان و شهرستان نیکشهر شد و در مدتزمان کوتاهی به دلیل خدمتگذاری خالصانهاش در جهت ارتقاء سطح سلامت مردم آن منطقه به ریاست بیمارستان نیکشهر منصوب شد.
بعد از پیداش ویروس منحوس کرونا با عزم و پشتکار به درمان بیماران پرداخت. سرانجام در تاریخ 22 تیر 1399 بهعلت ابتلا به بیماری کرونا در بیمارستان محل خدمتش بستری و در تاریخ اول مرداد 1399 به درجه رفیع شهادت نائل شد. دکتر آقاباباییپور در طی دوران طبابت بهعنوان متخصص اطفال، همواره درصدد ارتقاء سطح بهداشت و سلامت کودکان شهرستان کرج بود و همچون مشاوری دلسوز بهصورت شبانهروزی در دسترس خانوادههای این کودکان بود و از هیچ تلاشی در این زمینه فروگذار نبود.
با سهیلا آقاباباییپور، نویسنده کتاب «پرواز تا بهشت»، درباره مضمون این کتاب و سیر نگارش آن به گفتگو پرداختهایم.
ماجرای کتاب زندگینامه شهید علیاکبر آقاباباییپور از کجا آغاز شد؟ و چه شد که موضوع زندگینامه یک شهید مدافع سلامت را برای نوشتن انتخاب کردید؟
من خواهرزاده شهید آقاباباییپور هستم و بعد از اینکه ایشان شهید شدند این موضوع همیشه من را اذیت میکرد که چطور میشود، این شخصیتها اینقدر زود فراموش میشوند، با اینکه چنین فداکاریها و گذشتهایی کردهاند، ولی خیلی زود از ذهن مردم پاک میشوند. مدتی که از شهادت ایشان گذشت، پدرم به من پیشنهاد داد که زندگینامه داییام را بنویسم. من نیز پیرو پیشنهاد پدرم، شروع به جمعآوری اطلاعات کردم و بدین ترتیب کار نگارش کتاب آغاز شد. اوایل خوب پیش رفتم، اما اواسط کار خیلی سخت بود، چون واقعا تکرار خاطرات تلخ برایم دشوار بود و اذیتم میکرد. از طرفی هم دایی من تازه شهید شده بود و شرایط روحی مناسبی نداشتم که بخواهم خاطرات ایشان را برای خودم یادآوری کنم، بااینحال ادامه دادم و خوشحالم که به نتیجه رسید.
در شیوه نگارش کتاب چه سبکی را بهکار گرفتید؟
کتاب «پرواز تا بهشت» را به شیوه داستانی نگاشتهام، زیرا این شیوه بیشتر مورد توجه و علاقه مخاطبان است، اما این روایت بر پایه مستندات شکل گرفته که از پژوهشهای متعدد طی چندماه بهدست آمد. تلاش داشتم تا مبارزه سنگربانان سلامت را در مبارزه با کرونا بهخوبی مطرح کنم، زیرا این سنگر و این بخش از ایثار جامعه از دید مردم پنهان مانده بود، لذا در کتاب «پرواز تا بهشت» به فضاسازیها و بیان بخشهایی از فرهنگ و آداب و رسوم رایج در مناطقی که دکتر در آنها حضور داشته پرداختهام و از تلاشهای پزشکی ایشان سخن به میان آوردهام.
درباره منبع دریافت اطلاعات برای تهیه اثر بفرمایید و اینکه در نگارش این کتاب با چه سختیها و چالشهایی روبهرو شدید؟
سعی کردم اطلاعات را از سوی افرادی که تجربه و سن و سال بیشتری دارند، جمعآوری کنم، افرادی که از گذشته اطلاعات بیشتری داشتند، مثلا دایی بزرگترم، عمهام و همچنین از پدرم که پسر عموی شهید میشوند و از گذشته خیلی چیزها به یاد داشتند. بدین ترتیب اطلاعات را جمعآوری کردم. برخی اطلاعات هم که مربوط به زمان حال بود، خودم در جریانش بودم.
ازجمله سختیها و چالشهایی که در مسیر نگارش کتاب با آنها مواجه بودم این است که چون بخشی از این کتاب، زمان گذشته را نیز دربر میگیرد، جمعآوری اطلاعات مربوط به زمان گذشته خیلی سخت است، اما خدا کمک کرد و اطلاعات را بهدست آوردیم.
از شیرینیهای نوشتن این کتاب بگویید.
این کتاب اولین اثری بود که من نوشتم و اصلا نمیدانستم که قلم من چگونه است و اینکه آیا برای چاپ شدن مناسب است یا خیر؟ وقتی این کتاب را مینوشتم در کنار سختیهایی که داشت، نوشتن بعضی خاطرات شیرین هم برای خودم خیلی جذابیت داشت، مخصوصا آنهایی که در گذشته اتفاق افتاده بود و وقتی مینوشتم خودم هم به آن دوران میرفتم و همین حس خوبی به من میداد.
جذابترین بخشهای کتاب «پرواز تا بهشت» به زمان ازدواج و همچنین خاطرات این مدافع سلامت با دوستانش باز میگردد. بخشهایی از کتاب که اشارهای به زندگی، پدر و مادر شهید علیاکبر آقاباباییپور دارد نیز جذاب است.
از فعالیتهای جهادگر آسمانی دکتر علیاکبر آقاباباییپور برایمان تعریف کنید؟
دکتر آقاباباییپور با اینکه متخصص اطفال بوده و زمانی که کرونا تازه شیوع پیدا کرده بود، اطفال خیلی درگیر این بیماری نبود، ولی در کلینیک مربوط به کروناییها در بیمارستان قائم فعالیت میکرد. در زمان گذشته نیز طرح پزشکی عمومی خود را در محرومترین نقطه؛ یعنی سیستان و بلوچستان، شهر نیکشهر انتخاب میکند و آن موقع در آن شهر وبا زیاد بوده و آزمایشگاه هم نبوده است. ایشان بدون آزمایش، میزان تلفات وبا را به صفر رسانده بودند. اگر کتاب را مطالعه کنید متوجه این موضوع میشوید و همین باعث شده بود که مردم آنجا خیلی به ایشان علاقهمند شوند.
دکتر آقاباباییپور دوره طرح تخصصی خود را هم در بهزیستی کرج گذراند و واقعا صادقانه به بچههای بیسرپرست خدمت میکرد. محل خدمتش هم که بیمارستان قائم کرج بود و پدر و مادر بچههایی که بیمار دکتر بودند، صادقانه ایشان را دوست داشتند و وقتی خبر فوت دکتر را شنیدند، مثل کسانی که پدرشان را از دست داده باشند، اشک میریختند و غصه میخوردند و واقعا ناراحت بودند.
چه بازخوردهایی از سوی مخاطبان دریافت کردید؟
زمانی که کار نگارش کتاب به پایان رسید، چون اولین کتاب من بود، نمیدانستم که چه بازخوردی خواهد داشت. این کتاب را به یکی از نویسندگان باتجربه ارائه کردم و ایشان تقریبا 20 صفحه از این کتاب را خواند و استقبال کرد و برای انتشاراتی که قرار بود کتاب من را چاپ کند، ارسال کرد. البته قبل از آن، کتاب تحویل چند کارشناس داده شد تا آن را بخوانند، چون کتاب اولم بود و با قلم من آشنایی نداشتند. تأیید مطالب کتاب از سوی کارشناسان برای من خبر خیلی خوبی بود و خوشحال شدم از اینکه نوشتههای من قابلیت چاپ شدن و رسیدن بهدست مخاطبان را دارد. بعد از اینکه کتاب چاپ شد، برخی مخاطبان که کتاب را میخواندند با من تماس میگرفتند و از کتاب تعریف میکردند.
مهمترین نکتهای که «پرواز تا بهشت» با مخاطب در میان میگذارد از نظر خودتان کدام است؟
مهمترین نکته این کتاب بهنظرم درس فداکاری و گذشت است. ما تاکنون همیشه از شهدای جنگ یا شهدای مدافع حرم نوشتهایم. بسیاری از شخصیتها هستند که در همین شرایط معمولی و در شغل عادی خود درحالیکه مشغول خدمت به مردم هستند، شهید میشوند و اسمی از آنها باقی نمیماند، مثل مدافعان سلامت و آتشنشانها که در راه خدمت به مردم جانشان را از دست میدهند، ولی فراموش میشوند. به همین دلیل برای خودم خیلی جذابیت داشت که این کتاب را بنویسم و یک راه جدید را پیشروی خودم باز کردم که اینها هم انسانهای بسیار باارزش هستند که جان خود را کف دست گذاشتند تا سلامت هموطنانشان را تأمین کنند و در این راه هم جانشان را از دست دادند.
لزوم تدوین خاطرات و دستاوردهای مدافعان سلامت در چیست؟
برای جمعآوری خاطرات مدافعان سلامت فکر میکنم باید خود را جای آنها گذاشت که ببینیم آیا اگر ما هم در شرایط کرونا و این اوضاع و احوال و در آن سمت باشیم، آیا حاضریم به دل خطر برویم و صادقانه به انسانهای دیگر خدمات بدهیم و به آنها کمک کنیم؟ اگر خود را جای آنها بگذاریم شاید خیلی از ما بگوییم ما نمیتوانیم این کار را انجام دهیم، ولی آنها ایستادند و هنوز هم ایستادگی میکنند و همین ایثارها و ازخودگذشتگیها این انگیزه را بهوجود میآورد که همه هر کاری که لازم باشد، برای ماندگار شدن آنها انجام دهند.
یکی از آرزوهای من این است که زندگینامه تمامی شهدای مدافع سلامت را بنویسم. شاید امکان نداشته باشد، ولی واقعا دلم میخواهد در این مسیر قدم بردارم تا در جهت ماندگار شدن این شخصیتها گامی بردارم و سختیهایی که این افراد در طول زندگی کشیدند تا به این سمتها برسند و بعد با ایثار و ازخودگذشتگی جانشان را در این راه از دست دادند، مردم ببینند و الگویی برای نسل آینده شود. در اینصورت شاید بتوانیم گوشهای از شهامت آنها را یاد بگیریم و آنها را الگوی خود قرار دهیم.
نظر شما