طاهره راهی، روزنامهنگار در یادداشتی که در اختیار ایبنا قرار داده به بازنویسی «عجایبنامه» برای نوجوانان که توسط محمود برآبادی انجام شده، پرداخته است که در ادامه میخوانید.
داستان، تجربهای بینظیر است و مرز خیال و واقعیت را در هم میآمیزد، برای همین است انسان حتی تا بزرگسالی هم با قصه و داستان سرگرم میشود، من هم مانند بسیاری با قصه مشغول میشوم و مدتی هرچند کم، پا در دنیای خیال میگذارم و اغلب در قفسههای کتابفروشی به دنبال کتابهای قصه و داستانی هستم. هرچه قدیمیتر، شگفتآور و خیالانگیزتر.
عنوان کتاب را که در سایتها جستوجو میکردم، با یک جمله برایم تعریف میشد! «حتما کتاب سختیه» اما با دیدن حجم کم و آن طرح جلد گلی، به جملهی آمده در ذهنم خندیدم. آنچه به دستم رسیده بود، کتابی بازگردان شده از اصلِ کتاب عجایبنامه یا عجایبالمخلوقات و غرائبالموجودات تالیف محمد بن محمود همدانی، نویسنده قرن ششم هجری بود، که توسط محمود برآبادی برای نوجوانان و البته دیگرانی چون من که قصه دوست دارند، برگردان شده بود. کتابی پر از حکایتهای شیرین و شگفتانگیز که هرکسی دوست دارد بخواند.
کتاب عجایبنامه که شامل 22 حکایت آموزنده و کوتاه است و توسط انتشارات مهرک چاپ و منتشر شده، با قلمی روان و ساده مخاطب را با خود همراه میکند. داستانهایی از حیوانات مختلفی مانند طوطی و شیر تا پادشاهان و درویشان. حکایتهایی که برای نوجوانان امروز مفید، سودمند و قابل فهم است.
داستان شماره یک کتاب «عجایبنامه» با «قصهی عربی که قوم سغد او را به اسیری بردند!» آغاز میشود؛ در این داستان میخوانیم: «ماهها بود که در سرزمین سغد باران نباریده بود. خشکسالی همراه خود، قحطي و گرسنگی آورده بود. سغد، سرزمینی است در شمال خراسان بزرگ و مردمانش در آن روزگار مسلمان نبودند» در همین داستان ابتدایی مخاطب متوجه میشود داستانها به زمانهایی پیش از ورود اسلام به ایران و در جایجای سرزمین ایران رخ دادهاند.
این کتاب داستانهایی درباره دیدنیها و شنیدنیهاست. نویسنده در آن اگرچه مرز خیال و واقعیت را درهم ریخته؛ اما آموزههای خود را دارد و قوه خیال را هم تقویت میکند. آنجا که حکیم به پادشاه میگوید: فهم زبان در نهاد بشر است؛ اما کلام و واژگان زبان، آموختنی است، اهمیت زبان و کلام را به مخاطب نشان میدهد.
نویسنده در روایت نهم، با قصهای شیرین ما را با اخلاق ناپسند دروغگویی رودرو میکند و با یک زنجیر ساده، فرد دروغگو را برایمان عیان میکند و نشان میدهد دروغ، هرچقدر هم مخفی و کوچک باشد، در نهایت پرده از اسرار برداشته میشود.
همراه با هر حکایت، به زمانها و مکانهایی سفر میکنیم که نمیشناسیمش، اما چنان آشناست که گویی خودمان آنجا هستیم و مانند یک سوم شخص، اتفاقات مختلف پیشرویمان رخ میدهد. کتاب عجایبنامه، اگرچه برای رده سنی 13 سال به بالا ذکر شده، اما هر سنی را میتواند با خود همراه کند، حکایتهایی که آموزههایش را با چاشنی طنز به مخاطبانش میخوراند و لبخند را مهمان لبهای آنان میکند.
نویسنده در هفدهمین داستان این کتاب «قصه سگی که جمعی را بر سر چاه آورد!» را روایت میکند و نمونهای از وفاداری سگ را نشان میدهد: «آفتاب در حال غروب بود که مرد نزدیک آبادی رسید. صبح که از روستای خودش را افتاده بود، تا حالا بیوقفه راه آمده بود و همراهش تنها سگش بود؛ سگی سفید با پوزهای کشیده و خالهای سیاهی که برگردنش بود. سگ، آرام و بیصدا در پی صاحبش میرفت و گاه پا سست میکرد و همراه صاحبش قدم برمیداشت.....»
امروزه که همه از آموزشهای اخلاقی در قالب قصه و داستان میگویند و بهترین سن برای آشنایی و شناخت محسنات پسندیده برای روان آدمی را سنین کودکی و نوجوانی میدانند، این کتاب یکی از کتابهای ادبیات کهن ماست که به خوبی بازگردان شده و میتوان با مراجعه به آن، کودکانمان را با خوبیها و پلیدیها آشنا کنیم، کتابی که میتوان هر شب یکی از داستانهایش را خواند، تفسیر کرد و شب خوبی را برای خود و کودک و نوجوانمان رقم زد.
نظر شما