نویسنده رمان «شاه بیشین» در گفت و گو با ایبنا:
آینده داستان انقلاب اسلامی روشن است/ قرائتهای مختلف از حوادث تاریخ معاصر مجال ظهور یابند
محمدکاظم مزینانی، نویسنده رمان «شاه بیشین» درباره فرار رضا شاه پهلوی تاکید دارد که در سالهای اخیر شاهد حضور پررنگ جوانان متعهد در عرصه نگارش داستانهای حوزه انقلاب اسلامی بودهایم و این اتفاق خجسته، نویدبخش آینده روشن ادبیات داستانی انقلاب است.
روایت غالب در رمان «شاه بی شین» روایت دوم شخص است که فضای گستردهای از رمان را از آن خود کرده و به بازگویی زندگی شاه پهلوی میپردازد؛ از روزی که پدر با چکمههای خود پا به خانه میگذارد و خبر شاه شدن خود را میدهد تا روزی که این شاه از سر آواراگی از کشوری به کشور دیگر پناهنده میشود...
به نظر شما شرایط تبدیل وقایع تاریخی به موضوعات داستانی چیست؟
نویسنده اگر حتی همه عناصر داستانی را بداند و به صورت حرفهای دست به قلم باشد، تا وقتی که سوژه و وقایع تاریخی در وجودش تبدیل به خاطره تاریخی نشود، داستانش ارزش هنری نخواهد داشت. نویسنده درباره موضوعی خاص تحقیق و پژوهش انجام میدهد و متناسب با طرح داستانی که در ذهن دارد مستندات را به داستان تبدیل میکند. در عرصه ادبیات و خلق داستان تاریخی باید حتما وقایع تاریخی تبدیل به داستان شوند یعنی با تخیل پیوند بخورند. نویسنده با کمک قوه تخیل خود وقایع را در یک داستان جا داده و گویی که دوباره به آنها جان میدهد و به مخاطب ارایه میکند. این به توان نویسنده بستگی دارد که تا چه اندازه از عهده آن برآید و باید توجه داشت که تبدیل مواد تاریخی به داستان سختترین کار است و از عهده هرکسی برنمیآید.
چه موضوعاتی از تاریخ انقلاب هنوز در ادبیات داستانی مغفول مانده است؟
برای اینکه تاریخ وارد داستان شود باید زمانی بر آن سپری شود، البته استثناهایی وجود دارد و چه بسا که در حول و حوش یک حادثه تاریخی که چند سالی بیش از آن نگذشته بتوان داستانهای موفقی خلق کرد ولی باید توجه داشت که اغلب، هرچه از انقلاب میگذریم سوژهها و زوایای مختلف شکافته و با اطلاعات جدید منطبق میشوند که به نویسنده کمک میکنند بهتر بنویسد.
دلیل مغفول ماندن برخی موضوعات در ادبیات داستانی انقلاب را چه میدانید؟
شاید دلیل اصلی این مشکل سختگیریهای بیمورد باشد که به قرائتهای مختلف در داستانها مجال بروز نمیدهند. باید بپذیریم، همان طور که انقلاب رنگارنگ بود و تمام اندیشهها و مواضع در آن نقش داشتند در داستانهای انقلاب نیز باید این ویژگی وجود داشته باشد. اگر به قرائتهای مختلف از انقلاب مجال ظهور در داستان بدهیم به اقشار مختلف کمک کردهایم که با انقلاب ارتباط برقرار و همذاتپنداری کنند.
موضوع فرار شاه تا چه اندازه هنوز جای کار در ادبیات دارد؟
درباره فرار شاه زیاد نوشتهاند؛ ولی داستان گیرا کم داریم. فضای زیادی وجود دارد که به این موضوع از زوایای مختلف نگاه شود و امیدوارم در آینده شاهد ظهور آثار داستانی باارزش با این موضوع باشیم.
نظر خود را درباره وضعیت فعلی ادبیات داستانی انقلاب بگویید.
درباره بیان وضعیت فعلی اگر منظور فعالیتهای رسمی باشد متاسفانه در سالهای اخیر کمرنگ شدهاند. داستان انقلاب میتوانست بارورتر باشد؛ اما در سالهای اخیر بهویژه از زمان شیوع کرونا توجه به داستان انقلاب در سازمانهای متولی و رسمی کمرنگتر شده است. در عین حال خارج از فعالیتهای رسمی و سازمانی، داستانهایی توسط اقشار مختلف نوشته شده که ارزش ادبی بالایی دارند و دغدغهمندتر از گذشته نیز نوشته شدهاند. اکنون با وجود کم شدن حمایتها، داستان انقلاب پیش میرود و جوانان مینویسند. نسل جوان که میخواهد بداند حقیقت وقایع انقلاب چه بوده برای پاسخیافتن به پرسشهای خود همپای سیر انقلاب، داستان مینویسد و این اتفاقی جالب و مبارک است. خوشبختانه بدون حمایت دولتی نیز آینده داستان انقلاب روشن است و داستانهایی ناب خلق میشوند.
نظر شما