عباس خامهیار، رایزن فرهنگی ایران در لبنان از قیام 29 بهمن گفت؛
نقش دانشجویان دانشگاه تبریز در قیام 29 بهمن چه بود؟/ نحوه مواجهه رژیم پهلوی با قیام مردم تبریز در 29 بهمن 56
عباس خامهیار، رایزن فرهنگی ایران در لبنان گفت: پیوند عمیق روحانیت با جوانان دانشجوی تبریز موجب شده بود که آنها به عنوان یکی از پایههای اصلی قیام وارد صحنه شده و در مبارزه شرکت کنند.
به منظور تبیین هرچه بهتر نقش دانشجویان در قیام 29 بهمن تبریز به سراغ یکی از دانشجویان وقت دانشگاه تبریز رفتیم. دکتر عباس خامهیار که در سال 1356 وارد دانشگاه تبریز شده بود، خاطرات زیادی از آن روزها دارد. او حرکت دانشجویان در روز 29 بهمن تبریز و هماهنگی آنها با روحانیت مبارز و مردم انقلابی را تبیین میکند.
پیشزمینههای قیام مردم تبریز در 29 بهمن چگونه شکل گرفت؟ دانشجویان در این برنامه چه نقشی داشتند؟
دانشگاه تبریز یا آذرآبادگان یکی از دانشگاههای مهم کشور است که در مبارزات ملت ایران نقش پررنگی داشته و در اغلب مقاطع به خاطر داشتن نیروهای ورزیده فکری، در مبارزات نقش داشت. من سال 56 وارد دانشگاه تبریز شدم. بعد از شهادت حاج آقا مصطفی خمینی، دانشگاه تبریز بسیار فعال بود و بعد از سفر کارتر به ایران هم، دانشگاهها علیه این سفر قیام کردند. قیام دانشجویی فراگیری در سراسر دانشگاهها بود. کلاسها سه روز توسط دانشجویان تعطیل شد. دانشگاه آذرآبادگان هم در این زمینه پیشتاز بود.
علاوه بر این ما یک تقویم مناسبتی داشتیم و اعتراضات دانشجویی به بهانه این مناسبتها شکل میگرفت. این مناسبتها به خصوص در سال 56 یک نوع آمادگی ذهنی در دانشگاه ایجاد کرده بود. مدام دنبال مناسبتجویی در تقویم بودیم تا یک بهانه پیدا بشود که بتوانیم حرکت و مبارزات دانشجویی را با استفاده از این مناسبتها ساماندهی کنیم. مجموعه این مناسبتها، کاملا آمادگی را برای برگزاری مراسم 29 بهمن که اربعین شهدای قم بود فراهم کرد.
یکی از حرکتهایی که به منظور ساماندهی و هماهنگی بین جریانهای دانشجویی و گروههای مختلف سیاسی و فکری انجام میگرفت، کوهنوردی و کوهپیمایی در روزهای تعطیل بود. ما روز جمعه 28 بهمن به کوه رفتیم. در آنجا صحبت از 29 بهمن شد که فردا اربعین شهدای قم است. آن زمان اربعین هم جا افتاده بود که یک سنت کاملا مذهبی است و ما باید بزرگداشت اربعین شهدای قم را داشته باشیم. قبلش با آیتالله قاضی طباطبایی هم صحبت شده بود که یک مراسمی گرفته بشود. ایشان اطلاعیه داده بود و از مردم خواسته بود در بیست و نه بهمن مغازههایشان را تعطیل کنند و در مجلس بزرگداشت شهدای قم حضور پیدا بکنند.
قرار ما این بود که در بیست و نه بهمن، اول یک حرکت اعتراضآمیزی را در دانشگاه داشته باشیم و در محوطه دانشگاه با گارد درگیر بشویم. چون مطمئن بودیم که گارد وارد صحنه خواهد شد و ما باید آمادگی کامل را داشته باشیم. درگیر بشویم و بعد به سمت بازار حرکت کنیم.
در 29 بهمن چه اتفاقی رخ داد؟ نقش دانشجویان در این قیام مردمی چه بود؟
مراسم ساعت 10 صبح در مسجد بود. یک عده از دوستان هم مأمور شدند که پاره سنگها را در قالب جعبه شیرینی یا در کیفهای دستیشان داخل دانشگاه ببرند که بتوانیم در درگیری با گارد از خودمان دفاع کنیم.
این کار انجام شد. گارد وارد شد. حرکت یک حرکت قوی بود. گارد به تنهایی نمیتوانست سرکوب کند لذا نیروی ارتشی و نظامی خارج از دانشگاه را به کمک طلبیدند. آن جا این آمادگی نسبی از طرف رژیم هم بود.
به هر حال این درگیریها ادامه داشت. دانشگاه محاصره شد. یک عده از نردههای دانشگاه بالا رفتند. بالاخره خودمان را به مسجد در بازار رساندیم. انقلابیون آنجا اطلاعیهای روی دیوار مسجد زده بودند. بعد توسط یکی از پاسبانهای بازار پاره میشود سپس در واکنش به این اقدام یک سیلی از طرف مردم به گوش این پاسبان میخورد. او بلافاصله شلیک میکند و این آغاز درگیری میان رژیم و مردم بود.
جرقه اول این درگیری در همان جا شروع میشود. خیلی برنامهریزی شده بود که تظاهرات کنترل شود. برای اولین بار بود که با وقت قبلی اعلام تظاهرات میشد. در سالهای گذشته چنین چیزی در شهر تبریز اتفاق نیفتاده بود. بعد هم از طرف علما و خود آیتالله قاضی طباطبایی به شکل علنی همراهی بشود، این یک پدیده جدید بود. همراهی مردم خیلی قابل توجه بود. شهر به مدت سه چهار ساعت در دست مردم بود و امکان کنترل وجود نداشت.
به سرعت شعار یاشاسین خمینی سر داده شد و در بازار طنین انداز شد. روز شنبه هم بود و آغاز کار هفته بلافاصله صدای وحشتناکی ایجاد شد. همه هاج و واج ماندند که دارد چه اتفاقی میافتد. بعد دیدیم کرکره مغازهها همین طور یکی پس از دیگری پایین کشیده میشد. تعطیل سراسری شد و مردم به سمت مسجد و تظاهرات هجوم آوردند و یک حالت عجیب و غیرمنتظرهای بود.
آیا به خاطر دارید که رژیم پهلوی برای کنترل قیام مردم تبریز در 29 بهمن چه اقداماتی انجام داد؟
من دقیقا این صحنهها را یادم هست. مردم از مسجد به بازار ریختند و از بازار به خیابانها. این وضعیت تا ساعت پنج بعد از ظهر ادامه داشت. از پنج بعد از ظهر ما برای اولین بار چراغهای پرنور و نورافکن نفربرها و تانکها را میدیدیم و نمیدانستیم چیست. چون تا آن زمان این پدیده را ندیده بودیم. بعد که وارد شهر میشدند، میفهمیدیم که اینها تانک هستند. چون آنجا به خاطر موقعیت جغرافیایی استان و شهر و هم مرز بودن با اتحاد جماهیر شوروی، پادگانهای مرزی زیاد بودند. اینها فراخوانده شدند و وارد شهر شدند.
ما در خوابگاه خیابان شهناز جنوبی بودیم. خوابگاه یک ساختمان چهار طبقه بود. این خوابگاه هم متعلق به دانشگاه بود. بعد حمله شد و ساواک وارد عمل شد و بسیاری از همین افراد به خاطر پرونده داشتنشان در ساواک دستگیر شدند. فکر میکنم در این درگیری به پای آقای رحیم صفوی تیر خورد و دوستان او را به بیمارستان بردند. بعد هم او را فراری دادند.
به نظر شما قیام مردم تبریز در 29 بهمن چه تاثیری در روند انقلاب داشت؟
قیام 29 بهمن در واقع سرآمد قیامهای بعدی در سراسر کشور شد و بازتاب خیلی عظیمی در جهان و در داخل ایران داشت. هم به لحاظ موقعیت جغرافیایی، هم به لحاظ حجم آن کار و آن قیام، سرنوشت انقلاب اسلامی و حرکتهای بعدی را رقم زد. اربعین این قیام نوزده اردیبهشت در یزد صورت گرفت و کل ساماندهی این حرکت در دست دانشجویان بود. دانشجویان آذرآبادگان هم این را برای خودشان یک پیروزی بزرگ میدانستند.
این حرکت به این شکل و با این وسعت واقعأ رژیم را غافلگیر کرد. به خاطر همین هم آنها واقعا فکر میکردند که یک ساماندهی برون مرزی و با استفاده از مشورتهای برون مرزی انجام شده. در صورتی که ما خودمان آن جا بودیم و تعدادی از جوانان بیست و دو سه ساله و بیست و پنج ساله، با روشهای ابتدایی، بدون داشتن امکانات لازم چنین حرکتی را آغاز کردند.
نظر شما