چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۳:۰۶
ناشران روی اثری که جنبه تجاری نداشته باشد سرمایه‌گذاری نمی‌کنند/ نوجوانان برای یافتن شادی و هیجان به کتاب رجوع می‌کنند

فاطمه بختیاری که کتابش به‌عنوان اثر تقدیری در بیست‌ویکمین جشنواره شهید حبیب غنی‌پور معرفی شد، می‌گوید: متاسفانه ناشران روی کتابی که جنبه تجاری نداشته باشد، سرمایه‌گذاری نمی‌کنند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «آتیش‎‌پاره» عنوان یکی از آثار فاطمه بختیاری است که در انتشارات «کتاب‌ جمکران» به چاپ رسیده است. این اثر به‌عنوان اثر تقدیری در بیست‌و‌یکمین جشنواره شهید حبیب غنی‌پور معرفی شد. این کتاب داستان دختری زیرک و جسور به نام زهراست که علاقه‌ زیادی به نامه نوشتن دارد و دغدغه فکری پیرزنی به نام «مش‌طلعت» را وسیله‌ قرار داده تا به هدفش برسد.

با نویسنده این اثر در رابطه با نگارش این کتاب و توجه متخصصان کودک و نوجوان در تولید محتوا در این عرصه گفت‌وگو کردیم؛ وی معتقد است قسمتی از کم‌کاری‌ تولید محتوا در حوزه کودک‌ونوجوان به ناشران برمی‌گردد؛ چراکه ناشران روی کاری که جنبه تجاری نداشته باشد، سرمایه‌گذاری نمی‌کنند. در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانید:

چه شد که به سراغ نگارش «آتیش پاره» رفتید؟
سوژه اصلی کتاب «آتیش‌پاره» از یکی از تجربه‌ها و خاطرات دوران نوجوانی‌ام شروع شد و به آن پروبال دادم؛ سال‌ها در ذهنم با موضوع کلنجار رفتم تا آماده شد و انشاالله که مخاطبین این کتاب، از خواندن آن لذت ببرند.

به طور کلی چطور به سراغ سوژه‌ها می‌روید؟
به صورت کلی برای نوشتن، به سراغ موضوعاتی می‌روم که حس خواندن و مطالعه برای نوجوانان را تحریک می‌کند؛ حال این موضوعات می‌تواند در جنبه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و .... باشد. موضوعاتی که بتواند خواننده را به خواندن ترغیب کند. سوژه‌هایی که یک نوجوان بتواند آن را درک کند و به عنوان یک کتاب مطالعه کند.  
 
به نظر شما نوجوانان امروزی می‌توانند با کتاب ارتباط برقرار کنند؟ برای این موضوع چه فکری کردید؟
من نمی‌توانم به این سوال پاسخ دهم چون استقبال و اقبال مخاطب تعیین‌کننده این موضوع است که کتاب تا چه حد توانسته نوجوان را به خواندن ترغیب کند. به هر حال امیدوارم لااقل درصد کمی از نوجوان این کتاب را بخوانند و از خواندن آن لذت ببرند. این بهترین آرزو من است. نمی‌توانم بگویم این کتاب موفق بوده است یا نه. زمان تعیین‌کننده است.

در شرایط فعلی ناشرانی که علاقه‌مند به ورود در حوزه نوجوان هستند یا ناشرانی که در این حوزه کار می‌کنند، باید به دنبال چه موضوعاتی بروند؟
نشر کتاب مانند دیگر مسائل اجتماعی تابع جریان‌های اجتماعی است؛ مانند لباس پوشیدن و دیگر آداب نوجوان. نشر هم به همین شیوه عمل می‌کند بنا به تجربه چند ساله، زمانی داستان کوتاه خیلی طرفدار داشت؛ سال‌های بعد شاهد استقبال از سفرنامه بودیم و در حال حاضر و در این دوره نیز، رمان خیلی مورد توجه قرار گرفته است. خوشبختانه نوجوانان امروزی به خواندن کتاب‌های حجیم‌تر رو آورده‌اند. این خیلی خوب است. بعضا کتاب‌هایی را که به هم معرفی می‌کنند، رمان است. به نظر من چون چاپ و نشر وابسته به شرایط دیگر جامعه است، به طبع نمی‌توان یک شاخصه خاص مدنظر قرار داد؛ اما اگر نویسندگان بتوانند پابه‌پای نوجوانان تغییر کنند و متوجه تغییرات و نیازهای نوجوان امروزی باشند، در نتیجه کتاب‌ها و نیازهای نوجوان فرق می‌کند. نوجوان امروز به دنبال یک چیز گم‌گشته است. این گم‌گشته می‌تواند یک کار طنز، تاریخی، علمی و تخیلی یا دیگر موضوعات باشد. نویسنده باید در سبک‌های مختلف بنویسد و اثر را در اختیار نوجوان قرار دهد و ببیند که از کدام کار استقبال می‌کند. در سال‌های اخیر و به علت کمبود کارهای طنز در حیطه مطالعاتی و ادبیات داستانی، خیلی از این نوع کار‌ها استقبال می‌کنند. به نظر من در زندگی شهری امروزی جای شادی، فرح و خوشی به حدی کم است که نوجوان در کلمات کتاب به دنبال آن می‌گردد. امیدوارم نویسندگان بتوانند این شادی را با ارائه آثار خوب و آموزشی با بار علمی و اجتماعی در اختیار آن‌ها قرار دهند.   

چگونه یک کتاب می‌تواند زندگی نوجوانان را تحت‌تاثیر و تغییر قرار دهد؟
مسلما اگر کتاب خوب (خوب نه فقط جنبه تالیفی داشته باشد بلکه نوجوان کار را بپذیرد) و مناسب باشد، مخاطب می‌پذیرد. همان‌طور که در جوامع مختلف هم دیده شده، نویسندگان آثار به‌روز و متناسب با نیازهای نوجوانان می‌نویسند، خیلی مورد اسقبال قرار می‌گیرد؛ کتابی مانند هری‌پاتر وقتی منتشر شد، نه تنها نوجوانان بلکه بزرگسالان هم استقبال کردند؛ این کتاب حتی در زندگی شخصی مخاطبانش تاثیرگذار بود. ولی متاسفانه در این ایران بنا به دلایل مختلف، بازتاب مطالعه در زندگی شخصی کمتر دیده می‌شود یا موج عظیمی که یک عده نوجوان خاص، رفتارشان تغییر کند به چشم نمی‌خورد. با تمام این اوصاف اگر حتی یک کتاب بتواند زندگی شخصی یک نوجوان را تحت‌تاثیر قرار دهد، می‌تواند زندگی او را رو به جلو و بهبودی ببرد و اصلاح کند.  

ارتباط گرفتن با کودکان یا بزرگسالان کار راحت‌تری است؛ اما نوشتن برای نوجوانان کار بسیار سختی است و مانند حرکت بر روی لبه تیغ است. چگونه با نوجوانان ارتباط برقرار می‌کنید و برای آن‌ها کتاب می‌نویسید؟
درست است که ارتباط با نوجوانان سخت است، اما اگر نوجوان را همان‌طور که هست بپذیریم؛ نخواهیم به آن امر و نهی کنیم؛ باید و نبایدها را تاکید نکنیم؛ مسلما او هم من نویسنده و کتاب را با همه کم و کاستی‌ها می‌پذیرد. کتاب را با همه خوبی‌ها و بدی‌ها می‌خواند و حتما می‌تواند ناقل خوبی باشد. این بستگی به نویسنده و کتاب دارد که تا چه حد بی‌ریا و بی‌تکلف، حرف خود را درمیان بگذارد؛ قطعا نوجوان می‌پذیرد و باور می‌کند.  

تا چه اندازه متخصصان به تغییرات نسلی کودک و نوجوان توجه دارند و با توجه به این موضوع به تولید محتوا بهتر کمک می‌کنند؟
متاسفانه کم‌کاری شده است. بخشی از این کم‌کاری مربوط به من نویسنده است که نتوانسته‌ام قدم به قدم  با نوجوان پیش بروم و نیازهای او را متوجه شوم و کاری را ارائه دهم که او دوست داشته باشد.
قسمت دیگر این کم‌کاری مربوط به ناشرهاست. متاسفانه ناشران روی کاری که جنبه تجاری نداشته باشد، سرمایه‌گذاری نمی‌کنند. بعضا نویسندگان خوب و جوانی داریم که قلم خوبی هم دارند؛ اما سال‌هاست که کار آن‌ها در مرحله چاپ مانده است؛ دلیل آن این است که گمنام هستند و ناشر ریسک نمی‌کند که کار آن‌ها را چاپ کند.
بخش دیگر هم مربوط به سرمایه‌گذاری کلان در حیطه ایده‌پردازی است؛ این ایده‌پردازی با داشتن استادان خوب مرتبط است. من نویسنده بهتر است با یک استادی که تجربه و قلم‌فرسایی بیشتری از من دارد، صحبت و از تجربیات او استفاده کنم. چون این کار باعث می‌شود مسیر درست را روشن‌تر طی کنم. متاسفانه گاهی اوقات نویسندگان باتجربه به نویسندگان تازه‌کار کمک نکرده و تجربیات خود را در اختیار آن‌ها نمی‌گذارند. این موضوع باعث می‌شود من نویسنده، دائما در مرحله آزمون و خطا باشم تا بتوانم یک کار مناسب به مخاطب ارائه دهم.   

با همه این تفاسیر، نویسندگان و مسئولان فرهنگی کشور برای ایجاد تغییرات در ادبیات کودک و نوجوان چه وظایفی دارند؟
ادبیات داستانی، باید تغییراتی در حوزه کودک و نوجوان داشته باشد؛ اما این نباید به شکلی باشد که تنها من نویسنده در ارائه ندادن آثار خوب مقصر شناخته شوم؛ بلکه ناشران، متولیان کتاب و سرمایه‌گذارن در این امر هم باید مسئولیت خود را قبول کنند؛ چراکه نسبت به کارهای خوب بی‌محبتی می‌کنند. کار ترجمه مرحله آزمون و خطا خود را گذرانده است، به همین دلیل روی کار تالیفی سرمایه‌گذاری نمی‌کنند. با همه این تفاسیر متاسفانه در بازار کتاب‌های ترجمه بی‌کیفیت خیلی زیاد است. باید در حیطه ترجمه تغییرات اساسی صورت گیرد و روی کارهای تالیفی مانور بیشتری دهند. به خصوص کارهایی که نوجوان را تغییر دهد و آنها را مهربان‌تر و باانگیزه‌تر کند؛ نوجوانان امروز خیلی انگیزه و علاقه به موضوعات پیرامون خود ندارند؛ حتی به موضوعاتی مانند تحصیلات، آینده شغلی، استعداد و ... که مربوط به خودشان است نیز علاقه‌ای ندارد. اگر این موضوعات را در قالب یک داستان به آن‌ها ارائه دهیم و بگوییم که نوجوانان قبل از شما هم بودند که این تجربیات را داشته‌اند و راه درست و نادرست خودشان انتخاب کردند، مسلما ارتباط بهتری برقرار می‌شود و می‌توانیم تغییراتی در سوژه‌یابی کودک و نوجوان داشته باشیم. امیدوارم این تغییرات را پله‌پله انجام دهیم و بتوانیم مخاطبان بیشتری را به کتاب جذب کنیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها