شنبه ۶ فروردین ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۰
کلیشه‌های تاریخ‌نگاری زنان در «تاریخ اجتماعی زنان در عصر قاجار» شکسته شده است

فرهاد دشتکی‌نیا، عضو هیات علمی دانشگاه باهنر کرمان در یادداشتی به بررسی کوتاه کتاب «تاریخ اجتماعی زنان در عصر قاجار» پرداخته است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- فرهاد دشتکی‌نیا، عضو هیات علمی دانشگاه باهنر کرمان: نوزده سال پیش یکی از استادانم در کلاس درس «تاریخ‌نگاری در ایران» گفتند: «تاریخ‌نویسی امری اجتماعی است و تاریخنویسی آگاهانه یا ناآگاهانه متاثر از زمانه خود است و در هر مرحله از تاریخ‌نویسی ناگزیر از انتخاب است از این رو، تاریخ بی‌طرفانه افسانه‌ای بیش نیست.» پیشینه تاریخ‌نویسی در ایران گفته یاد شده را تائید می‌کند. هر تاریخ‌نویسی گذشته را از پشت عینک زمانه خود می‌بیند و روایت می‌کند. بر این مبنا، گرایش به مطالعات تاریخ اجتماعی و یکی از زیر شاخه‌های آن، تاریخ زنان، در دو دهه اخیر، پیش و بیش از هر چیزی ریشه در دگرگونی‌های سامان اجتماعی و مطاالبات نقش‌آفرینی زنان در ایران دارد.

مطالعات تاریخ زنان در ایران طفل نوپایی است که نطفه‌اش نیم قرن پیش بسته شد، حدود سه دهه پیش متولد شد و در دو دهه اخیر رشد قابل ملاحظه‌ای را پشت سر گذاشته است. از نمونه‌های اخیر این شاخه از تاریخ اجتماعی، کتاب «تاریخ اجتماعی زنان در عصر قاجار» چاپ (نشر ثالث) است. این کتاب مجموعه یازده مقاله پژوهشی است که نه محقق نوشته‌اند.هفت نفر از محققان، زن و دو نفر دیگر مرد هستند. ترکیب نویسندگان و کیفیت استاندارد مقالات نوید شکل‌گیری نسل جدیدی از تاریخ‌نویسان زن را می‌دهد که اغلب‌شان با چهارچوب‌های نظری مطالعات تاریخ زنان آشنا و در بهره‌برداری از منابع تاریخی دستی توانا دارند.

موضوع مقالات این مجموعه درباره جایگاه زن در ساختار خانواده و جامعه، آموزش زنان، اوقات فراغت زنان، زنان و بهداشت، جرایم و مجازات‌های زنان، باورهای عامه درباره زنان، زنان در عکس‌های دوره قاجار و یک تک نگاری درباره بینش سیاسی و اجتماعی زنان در عصر قاجار را پوشش داده است. بخش عمده مقالات با رویکرد توصیفی- تحلیلی نوشته شده و استانداردهای روش پژوهش تاریخی در همه آنها رعایت شده است. در تعدادی از مقالات بین مطالعات تاریخی و شاخه‌های دیگر علوم انسانی مانند جامعه‌شناسی و مطالعات فرهنگی پیوند برقرار شده و با بهره‌گیری از مفاهیم آن دانش‌ها مطالعه‌ای میان رشته‌ای رقم خورده است.

                      

مقالات این مجموعه از دو منظر حائز اهمیت است: اول، ارائه تصویری مبتنی بر نگرش زنانه از تاریخ زنان در عصر قاجاریه. اگر بر مبنای نگرش قرن نوزدهمی به این موضوع بنگریم، ارائه تصویری مبتنی بر نگرش زنانه از تاریخ، مردود است. اما در مکاتب تاریخ‌نگاری معاصر به درستی بر تکثر روایت‌های تاریخی تاکید می‌شود. از این دریچه، همه قشرها، گفتمان‌ها و جریان‌های فکری و سیاسی می‌توانند با بهره‌گیری از روش‌های پژوهش تاریخی گذشته را روایت کنند تا سرانجام حقیقت تاریخی از تلاقی افق‌های تاریخی و تکثر روایت‌های تاریخی بیرون بیاید.

از این رو، بیش‌تر مقالات این مجموعه افزون بر پرتوافکنی بر گوشه‌ای از تاریخ اجتماعی ایران، از این منظر که بازتاب دهنده نگرش یکی از گروه‌های مهم اجتماعی به تاریخ خود است، حائز اهمیت است. اهمیت دوم کتاب، عبور از برخی کلیشه‌ها در تاریخ‌نویسی زنان است. تا دو دهه اخیر، غالبا تاریخ زنان دودمان‌های سلطنتی و زنان نخبه سوژه مطالعاتی مورخان تاریخ زنان بود. این مجموعه کوشیده است از این کلیشه عبور کند، به همین دلیل، در این کتاب رد پای زنان عادی جامعه بیش از چهره‌ها به چشم می‌خورد. علت آن راهبرد کتاب است که بر نگاه از پایین به تاریخ استوار است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها