چهارشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۳
انقلاب اسلامی فرصت بازآفرینی علوم انسانی قرآن‌بنیان را فراهم می‌کند

بهمنی گفت: حال که فرصت انقلاب اسلامی را داریم لازم است علوم انسانی قرآن بنیان را بازآفرینی کنیم و این یک ضرورت است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست «انقلاب اسلامی و علوم انسانی قرآن بنیان» توسط پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی و با مشارکت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی سه شنبه 30 فروردین ماه 1401 با ارائه، حجت الاسلام والمسلمین سعید بهمنی عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن و دبیری سیدجواد میرخلیلی به صورت مجازی در شهر مقدس قم برگزار شد.

در ابتدای این نشست میرخلیلی درباره موضوع اسلامی سازی علوم انسانی گفت: اینکه چطور علوم انسانی را می‌توان با علوم انسانی قرآن بنیان و با استفاده از آیات قرآن تفسیر کرد موضوع مورد بحث این روزهاست که از سوی حجت‌الاسلام بهمنی عضو کمیسیون تخصصی توسعه فرهنگ قرآنی شورای اسلامی به صورت کاربردی و عملیاتی به آن پرداخته می‌شود.
 
بهمنی سخنان خود را اینگونه آغاز کرد که که در سخنرانی خود قصد ندارد به دستاوردهای جمهوری اسلامی در علوم انسانی بپردازد و ادامه داد: می‌خواهم به مساله علوم انسانی بپردازم و کوشش می‌کنم ضرورت علوم انسانی و اسلامی، پیشینه و باز تعریفی از آن ارائه دهم و بحث امروز الزاما دستاوردهای جمهوری اسلامی نیست چراکه لازم است به دستاوردهای انقلاب با نگاهی انتقادی و ترمیمی اشاره کنیم.
 
او افزود: اینکه ما چطور به علوم انسانی قرآن بنیان توجه کردیم باید بگویم که خیزش قرآن بنیان که از قرن‌های گذشته آغاز و به انقلاب اسلامی ما ختم شد، یکی از مباحثی است که نخبگان فکری جهان اسلام را به خودش مشغول کرده است.
 
وی گفت: اسلامی‌سازی علوم انسانی، بیشتر از اسلامی‌سازی علوم مطلق کارساز است و اندیشمندانی چون مصباح، خرازی و برخی دیگر از بزرگان این مساله را وجهه اهمیت خود قرار می‌دهند و بسیاری از نخبگان فکری ما کوشیده‌اند که این نگاه را داشته باشند و به بازخوانی روش‌ها و مطالعات تاریخی و بازآفرینی معرفت‌شناسی و هستی‌شناسی و روش‌شناسی علوم انسانی و اسلامی پرداختند.
 
بهمنی اظهار کرد: اسلام مجموعه‌ای از معارف توصیفی و دستوری است که در پرتو این معارف تحقق توصیف بشر غیرممکن است. علوم انسانی نیز علم توصیف و تغییر کنش انسان است.

او برای مثال مدیریت انقلاب اسلامی را مثال زد و گفت: انقلاب اسلامی اینگونه نبود که یکباره رخ دهد و قطعا بر فرمول‌هایی استوار بوده است که این کنش‌های انسانی و اسلامی را در جامعه ما شکل داد و انقلاب اسلامی کنشی است که بر اساس دانش اسلامی و انسانی شکل گرفته است.

بهمنی افزود: وقتی از علم انسانی سخن می‌گوییم یک میراث متراکمی از علم انسانی سخن می‌گوییم که در بین ما وجود دارد و دانشمندانی که دست به مطالعه و نگارش زده‌اند گاهی این میراث و پشتوانه قوی را بی توجهی کرده‌اند. اگر به این بخش توجه کنیم از نظر روانشناسی هم سبب افزایش اعتماد به نفس دانشمندان اسلامی می‌شود. 

او بیان کرد: به عقیده من حال که فرصت انقلاب اسلامی را داریم لازم است علوم انسانی قرآن بنیان را بازآفرینی کنیم و این یک ضرورت است. نخبگان فکری وقتی دیدند با تکیه بر علوم غرب نیازهای اساسی ما مسلمانان تامین نمی‌شود و با دانش برآمده از غرب انتظارات ما برآورده نمی‌شود، یک گرایشی به اسلامی‌سازی علوم به‌طور کلی شکل گرفت که سابقه‌ای حدود 60 ساله دارد.

او با اشاره به ظرفیت نامحدود قرآن و فرصتی که برای دستیابی به داده‌های جهانشمول فراهم کرده اظهار کرد: به‌طور خاص می‌توان سنت‌های الهی درباره انسان را دریافت که از آغاز نزول قرآن تا قرن 8 که ابن خلدون و فیلسوفان عصر او کوشش کردند سنت الهی را در تبیین مسایل اجتماعی و انسانی به کار برند.

وی افزود: در آغاز قرن 14 یک خیزشی در توجه به سنت‌های الهی آغاز می‌شود که مطالعات من آغازگر این توجه را احمدبن مصطفی مراغی که مصری بود می‌داند که سنت الهی در تفسیر او همین مفهوم امروزی آن را مورد توجه قرار می‌دهد. بعد از او سید قطب به آن می‌پردازد. این فیلسوفان ضمن پردازش سنت‌های الهی، قوانین حاکم بر کنش‌های انسانی را نیز توصیف می‌کنند و راه تغییر آن را می‌گویند.

بهمنی اظهار کرد: من مدعی هستم که با نزول قرآن بدون اینکه ما به علم انسانی توجه کنیم مصداق آن نازل شد و بعد از آن هم آثار ما مشحون از علم انسانی است. ما حجم متراکمی از علوم انسانی بدون خودآگاهی در میراث خودمان از ابتدای نزول قرآن تا اکنون را داریم. اما اینکه به این موضوع توجه کنیم که علم انسانی امروز یک دانش مستقل شناخته می‌شود کمتر داریم.

او ضمن بیان این مطلب که فارابی از فیلسوفانی بود که از کنش انسانی به‌گونه‌ای سخن گفته و بر آن تاکید می‌کند که خیلی به مفهوم علم انسانی یا علم ساخت یافته امروزی نزدیک تر است، اظهار کرد: فارابی از فیلسوفانی چون ارسطو و افلاطون متاثر است اما برخی از مطالب را پیشرفته‌تر از آنها ارائه می‌کند که نظریات و داده‌های اسلام هم دارد.

وی گفت: ما اگر علوم انسانی و علوم قرآنی را بشناسیم می‌بینیم که با آنچه در اسلام موجودی داریم بسیار همپوشانی دارد. علوم انسانی و قرآن هردو کنش شناسی انسانی دارند، هر دو هستی‌شناسی دارند، در علم انسانی مساله بهبود ابعاد ارتباطی انسان مطرح است و در قرآن نیز چنین است. بنابراین اکنون موقع آن رسیده که ما علم انسانی دین‌بنیان یا قرآن‌بنیان را پایه‌گذاری کنیم.

وی ضمن اشاره به اینکه ما بعد از انقلاب 4 دهه داشتیم و در دهه اول به اسلامی‌سازی همه علوم، در دهه دوم به اسلامی‌سازی علوم انسانی، در دهه سوم به نظریه‌پردازی و در دهه چهارم به روش‌شناسی توجه پیدا کردیم، اظهار کرد: ما در نظریه پردازی فهمیدیم که نظریه‌ها نظام‌ها را می‌سازند اما برای نظام‌سازی علاوه بر تکیه بر نظریه‌ها باید به روش‌ها هم تکیه کنیم تا اقتدار لازم را داشته باشیم.

بهمنی در انتها اضافه کرد: ما در آستانه شکل‌دهی به روش‌شناسی این علوم هستیم و باید بتوانیم روش ویژه خود را فرموله کنیم. زیرا امروز مباحث روش‌شناسی جزو مهم‌ترین بحث‌ها در علوم انسانی اسلامی است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها