مهدویراد به عنوان دبیر نشست بیان کرد: جمعیت نسل هزاره، موضوعی است که در کتاب به آن اشاره میشود؛ قدرت خرید اقشار مختلف در سنین متفاوت، مصرفکنندگانی متفاوت و استراتژیهای بازاریابی جدید برای ارتباط با نسل جدید و دعوت به مشارکت آنها؛ که به نوعی بازاریابی برای نسل Z عنوان میگیرد. این کتاب توسط نشر ادیبان روز منتشر شده و در سیوسومین نمایشگاه کتاب تهران، عرضه خواهد شد.
کارآفرینان بزرگ از نسل Z غافل نیستند
رحیمیان، مترجم کتاب، درباره نویسنده کتاب گفت: سارا ویز بازاریاب آمریکایی است و با بیشتر از 15 سال مشاوره برند، با شرکتهای بزرگی مانند گوگل و آیبیام همکاری داشته. از ویژگیهای او سبک سخنرانی جذاب و شوخطبعیهای غافلگیرکننده است. کتاب هم از همین سبک پیروی میکند.
وی ادامه داد: او عنوان instabrain را به نوعی برای کتاب ابداع کرده است. با توجه به بازخوردهایی که در عنوان کتاب وجود داشت و برای انتقال بهتر مفهوم از عنوان هوش آنی استفاده کردیم. خیلیها این را با هوش هیجانی و عاطفی اشتباه میگیرند. این کتاب درباره شناخت بهتر و بیشتر مشتریانی است که تحت عنوان نسل z معرفی میشوند. رده سنی 13 تا 24 سال که اواخر دهه هفتاد و دهه هشتاد در ایران میشود.
رحیمیان درباره نسل Z توضیح داد: توافق خاصی وجود ندارد که دقیقا این نسل چه کسانی هستند اما مشخصه این نسل، حس مشترکی است که با یکدیگر دارند. این نسل علاوه بر تبدیل شدن به مهمترین گروه مشتریان به نوعی جزو تاثیرگذارترینها به شمار میروند که با مطالعه این کتاب میشود بهتر آنها را شناخت. با توجه به ظرفیت بالقوه زیادی که این نسل دارد، این کتاب به نوعی درصدد تمرکز بر هدفگیری روی آن است.
وی برخی از خصوصیات نسل Z را برشمرد و بیان کرد: کارآفرین بودن در کسب درآمد، علاقه به جمعآوری اطلاعات و دستهبندی آنها؛ متمرکز بودن بر ارتباطات؛ مثلا از اینستاگرام برای ارتباط با دوستان استفاده میکنند و از فیسبوک برای خانواده؛ زمان برایشان اهمیت دارد، صرفهجو هستند هرچند که برای آنچه دوست داشته باشند، هزینههای زیادی میکنند. شخصیسازی برایشان مهم است و در کل همسو با تکنولوژی در حال ایجاد تغییر هستند. این نسل در ایجاد فرهنگ نیز بسیار اثرگذار است و کارآفرینانی که نگاهشان به آینده است، بدون شک از این نسل غافل نمیشوند.
این کتاب در کنار کتابهای آکادمیک قرار دارد
فرجو دیگر سخنران این نشست بیان کرد: این کتاب بسیار روان و سلیس، بدون ابهام و پیچیدگی ترجمه شده است. وقتی آن را مطالعه کردم، اولین تصمیمم این بود که موضوع رفتار مصرفکننده را در کلاس درس، برای دانشجویان مطرح کنم و از آنها بخواهم روی این موضوع مطالعه کنند.
وی ادامه داد: نسل Z در جامعه ما همانقدر اهمیت دارد که در کشورهایی مانند آمریکا، به آن اهمیت میدهند. خصوصیات متفاوتشان برجستهترین نقش آنهاست. در دانشگاههای ما، این نسل در مقطع کارشناسی هستند و البته این پرسش همواره وجود دارد که در کلاسهای درس، با این نسل چگونه باید برخورد شود؟ همینطور در کسب و کار. طبق آمار، در سال 2020 در هر هفتاد روز داشتههای افراد به روز میشد و با گذشت زمان، امروز میتوانیم سرعت تغییر و کهنه شدن اطلاعات را مشاهده کنیم.
فرجو نقدهایی را نیز وارد کرد و گفت: فرضیات مختلفی در این کتاب مطرح شده است هرچند صحبت از نسل های جدید، موضوع جدیدی نبوده و درباره نسل Z پیشتر نیز صحبتهایی صورت گرفته است. بحث نسلهای مختلف، پارادایمهای مصرف در دورههای زندگی و ... نیز سابق بر این مورد توجه سازمانهای کسب و کار بوده است. به عقیده من باید قواعد مطرح شده کتاب برای نسل Z را در کنار پارادایمهای طراحی شده موجود مورد بررسی و بهرهبرداری قرار دهیم. مانند موضوع H.r Marketing که در نوع خود هم جدید است و هم جذابیت فراوانی برای مخاطب هدف دارد. در کل، کتاب، نکات مثبت فراوانی دارد و میتواند در کنار کتابهای آکادمیک مورد استفاده قرار بگیرد.
بدون آیندهنگری، ورشکسته هستیم
گلاره مرتضایی دیگر سخنران این نشست، کتاب را مشابه و نزدیک افکار مایکل سولومون استاد بازاریابی در دانشکده تجارت دانشگاه سنت جوزف دانست و بیان کرد: سولومون استاد رفتار مصرفکننده است و فکر میکنم این کتاب در ادامه همین دیدگاهها در تقابل با مصرفکننده نوشته شده است. خانم ویز از دیدگاه انسانی، به موضوع نگاه کرده و باور دارد انسان در همه جای جهان، یک سرشت دارد. شاید خرده فرهنگها متقاوت باشند اما هویت و شخصیت، یکی است.
وی ادامه داد: این کتاب حس خیلی خوبی به من داد. نسلسازی کار سادهای نیست و واقعیت این است که بهتر است تمرکز بر چابکی و هوشمندی در مسیر پاسخگویی به نیازهای اصلی باشد. اولین حس این کتاب برای من این بود که بتوانم فرزندم را بهتر بشناسم. فرزند من بسیار سریع تصمیم میگیرد و بارها من و پدرش را زیر سوال میبرد. بسیاری از مواقع نمیتوانیم همگام با او باشیم. دانشجویان ما نیز در ردههای سنی پایینتر، با همین دیدگاهها در کلاس حضور دارند.
مرتضایی به نقل از گفتههای نویسنده کتاب، بیان کرد: در دیدگاه کلیتر باید بازاریابی را در درون خدمات و کالا ببینیم. شرکتهایی که خودشان را به زحمت نمیاندازند تا از نیازها و عادات مصرفکنندگان مطلع شوند و فکری برای آینده بازار ندارند، به عنوان ورشکسته به کار خود پایان میدهند.
نظر شما