یکشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۰:۴۳
ادبیات کارگری ایران باید بومی شود/ افزایش تولید ملی با ورود کارگران مستعد به حوزه داستان‌نویسی

محمدعلی گودینی، نویسنده حوزه ادبیات کارگری معتقد است که برای رشد این شاخه ادبی و دستیابی آن به جایگاه واقعی باید این ادبیات در کشورمان بومی‌سازی شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، امروز روز کارگر است، روزی که می‌تواند بهانه‌ای برای توجه به شاخه‌ مهمی از ادبیات، یعنی ادبیات کارگری باشد؛ ادبیاتی که با جهش صنعتی و رشد مكانيزم و ماشينيزم پديد آمد و شايد نخستين نمونه‌های آن در ادبيات نيمه دوم قرن 19 اروپاست كه از اين بين می‌توان به ژرمينال اميل زولا اشاره كرد. از آنجا كه بيشترين شكوفايی صنعتی در ايالات متحده آمريكا بود، درنتيجه بزرگ‌ترين ادبيات كارگری هم در همان‌جا پديد آمد، يعنی استثمار كارگران و مقامت آنها برای استيفای حقوق‌شان بازتاب گسترده‌ای در ادبيات اوايل قرن بيستم آمريكا از جمله در آثار نويسندگانی چون آبتون سينكلر، فرانک نوريس و جک لندن دارد و در دهه بعد هم به كسانی چون جان اشتاين بک و كالدول می‌رسيم. در سال 1918 كه حزب كمونيست تحت عنوان كارگری در روسيه حاكم شد، موضوع برخورد تندتر شد؛ اما با وجود حاكميت هفتاد و هشتاد ساله حزب كارگری بهترين نمونه‌ها در زمينه ادبيات كارگری در شوروی پيش از اين زمان نوشته شده است.

در ایران طی سال‌های اخیر می‌توان گفت کسی به اندازه محمدعلی گودینی که خود سال‌ها کارگر بوده، به ادبیات کارگری در آثارش نپرداخته و همین امر سبب شد در گفت‌وگو با وی به بررسی وضعیت امروز ادبیات کارگری ایران بپردازیم؛ گفت‌وگویی که در ادامه می‌خوانید:

شما بیش از سایر نویسندگان امروز به ادبیات کارگری پرداخته‌اید و به‌ویژه سه اثرتان شامل «سایه اژدها»، «تالار پذیرایی پایتخت» و «زنی با کفش‌های مردانه» نمونه‌های برجسته ادبیات کارگری هستند، انگیزه اصلی شما از پرداختن به ادبیات کارگری چه بوده است؟
سال‌ها کارگر بوده‌ام، من کار را از سنین خیلی پایین آغاز کرده‌ام و خود کودک کار هستم. یادم است حدود 10 سال داشتم که پیش پدر و عمو شاگردی می‌کردم و بعد وارد کارگاه‌های مختلف شدم و تا مراحل سرپرستی و مسئولیت بخش‌های کارخانه‌ها پیشرفت کردم. اندک اندک ذوق شدیدم به مطالعه باعث شد به خواندن کتاب‌های مرتبط با کارگران در نمونه‌های جهانی بپردازم و چندین کتاب از جمله «مادر» مارکسیم گورکی نظرم را جلب کرد. آن کتاب‌ها دارای جذابیت بودند؛ اما به نظرم با فضای زندگی و عرف ایرانی فاصله زیادی داشتند و به عنوان نمونه در ایران یک کارگر در یک ظرف با سگش غذا نمی‌خورد پس کم‌کم تصمیم گرفتم خودم دست به قلم شوم و به بیان تجربه‌های شخصیم از زندگی کارگری در ایران بپردازم. این احساس که باید ادبیات کارگری ایران بومی باشد و باید نویسندگان از عرف، زبان و فرهنگ ایرانی بهره بگیرند انگیزه من برای نگارش داستان‌های این حوزه شد. همیشه معتقد بودم و هستم که اگر ادبیات کار یا هر نوع دیگری از ادبیات بومی شود، قوی‌تر خواهد بود و اگر اثری در جهان به ترجمه و اقبال بسیار می‌رسد، به دلیل مطابقت آن با عرف و فرهنگ ملی است که ساکنان دیگر کشورها خواسته‌اند با مطالعه آن اثر با فرهنگ آن جامعه آشنا شوند.

ادبیات کارگری چه رسالتی دارد؟ 
رسالت اصلی ادبیات کارگری باید بیان وضعیت کاری کارگران و نشان دادن نقاط قوت و ضعف قوانین کار باشد. نویسنده حوزه ادبیات کار اگر به گرته‌برداری و تقلید رمان‌های کارگری کشورهای دیگر بپردازد به رسالت خود عمل نکرده بلکه باید بومی و بر اساس نیازهای کشورمان به نگارش اقدام کند. به‌عنوان نمونه قبل از انقلاب کارفرمایان کارخانه‌ها و کارگاه‌های ایران اغلب تعاملی با کارگران نداشتند و بیشتر آنها مهندسان چند ملیتی بودند که قاطعیت مدیریتی را بر وجدان انسانی ترجیح می‌دادند و کم‌ترین اشتباه و کم‌کاری یک کارگر را تحمل نمی‌کردند و پس از انقلاب نیز این افراط تبدیل به تفریط شد که باز به زیان تولید ملی شد؛ چراکه به تخصص و حرفه‌ای بودن کارگران کمتر توجه شد و در ضمن نارضایتی شغلی در برخورداری واقعی از مزایا و حقوق واقعی کارگران نیز برای این قشر مشکل‌ساز شد. ادبیات کارگری باید راوی دردها و مسائل واقعی کارگران باشد و با استفاده از زبان داستان و رمان دغدغه‌های کارگران را نشان دهد. همچنین رمان‌ها و داستان‌های این شاخه ادبی باید مشوق تولید ملی و افزایش کالای داخلی باشد.

درباره موضوع سه کتاب شاخص خود در حوزه ادبیات کارگری یعنی «سایه اژدها»، «تالار پذیرایی پایتخت» و «زنی با کفش‌های مردانه» توضیح دهید.
تنها نویسنده‌ای هستم که سال 90 با لبیک به شعار سال رهبر معظم انقلاب اسلامی در تولید  ملی، کار و سرمایه ملی به نگارش یک کتاب پرداختم و «سایه اژدها» را نوشتم. موضوع این اثر به موانع تولید و نقش رانت‌ها در کاهش تولید بومی اشاره دارد که کتابم را سال 91 در دیدار اهالی قلم با مقام معظم رهبری به ایشان تقدیم کردم. «تالار پذیرایی پایتخت» نیز به بیان مشکلات جامعه کارگری از سال 41 تا پیش از انقلاب اسلامی اختصاص دارد و «زنی با کفش‌های مردانه» نیز به نقش کارگران در انقلاب و جنگ تحمیلی یعنی از شش ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تا اوایل دهه 70 می‌پردازد. مطالب این آثار نتیجه تجربه شخصی من به عنوان عضوی از جامعه کارگری ایران است.

به نظر شما برای رشد ادبیات کارگری چه راهکاری وجود دارد؟
در سال‌های قبل چندین جشنواره با موضوع ادبیات کارگری برگزار شد که متاسفانه داوران آن با دنیای کار و کارگر فاصله داشتند. از سوی دیگر یکی از راه‌های ارتقای ادبیات کارگری برنامه‌ریزی صحیح برای شناسایی استعدادهای موجود در میان کارگران است. پیش از انقلاب اسلامی 70 درصد کارگران بی‌سواد بودند ولی امروز بیشتر کارگران دست کم دارای مدرک دیپلم هستند و 20 درصد نیز تحصیلات دانشگاهی دارند. راه‌اندازی و تقویت کتابخانه‌های کارخانه‌ها می‌تواند عاملی موثر در کتابخوانی کارگران و فرزندان آنها باشد. اگر حتی یک هزارم درآمد هر کارخانه صرف امور فرهنگی از جمله راه‌اندازی کتابخانه و برگزاری مسابقه‌های کتابخوانی شود، کارگران به تفریحی سالم روی می‌آورند و با ذهن بازتر و خلاقیت بیشتری به کار می‌پردازند که در نتیجه بازده کارشان نیز افزایش می‌یابد.

در آستانه برگزاری نمایشگاه کتاب قرار داریم، آیا اثر جدیدی از شما در نمایشگاه عرضه می‌شود؟
25 اردیبهشت و در غرفه پیشکسوتان سپاس از کتاب «پرواز حنیف» من درباره شهید همرزم، احمد کاظمی در 400 صفحه رونمایی خواهد شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها