مجموع داستان «هر روز ساعت هفت و ده دقیقه» که سال گذشته چاپ شده بود، در روزهای اخیر به چاپ دوم رسیده است.
عنوانهای داستانهای این مجموعه «بابای من»، «پلاک»، «هر روز ساعت هفت و ده دقیقه»، «شنبه»، «اروند»، «نگاه آخر»، «خدا خواست»، «شیر برنجی»، «صدای آژیر»، «امانت»، «بازگشت»، «دنیای وارونه»، «خواب»، «واگویه»، «کبوتر و گل سرخ»، «چراغ قرمز، چراغ سبز» و «فراموشم نکن» است.
این مجموعه شامل 17 داستان کوتاه با محوریت موضوع شهید و شهادت در دوران دفاع مقدس است که نویسنده بیشتر بر نقش خانوادههای رزمندگان و شهدا در مواجهه با مفهوم ایثار و شهادت پرداخته و اغلب قهرمانان داستانها به رغم اینکه در خطوط مقدم نبرد و جبهههای جنگ حضور ندارند اما در زندگی روزمره خود، نشانهها و تبعات جنگ را لمس کرده و با آن زندگی میکنند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «هر روز صبح ساعت هفت و ده دقیقه» آمده است: «صحنههای ایثار، شهادت، مقاومت و پایداری در قالب داستان، شالوده ادبیات داستانی دفاع مقدس را شکل داد که از طرفی ریشه در واقعیت دارد و حس غیرت، ایستادگی و مقاومت مردم را در مقابل تبعات نادلپذیر جنگ تقویت میکند و از سویی، بهترین بستر برای ملموس ساختن دفاع مقدس برای نسل امروز، که به طور مستقیم آن را درک نکردهاند، محسوب میشود...»
از جمله ویژگیهای کتاب «هر روز ساعت هفت و ده دقیقه» پرداختن به دغدغههای دختران در مواجهه با پیامدهای جنگ تحمیلی است. دخترانی که اغلب با فقدان اعضای خانواده همچون پدر و برادر دست به گریبان بودند.
خزاعی برای پرداختن به این موضوعات سراغ تعداد زیادی از دختران رفته که اعضای مرد خانواده خود را در جنگ از دست داده بودند و کشته و شهید شده بودند.
نظر شما