اعظم روانشاد، جامعهشناس، نویسنده و پژوهشگر لرستانی در گفتوگو با ایبنا با بیان اینکه خانواده نهادی اجتماعی است افزود: زمانی که خانواده آسیب ببیند تنها افراد آسیب نمیبینند؛ بلکه یکی از نهادهای اجتماعی آسیب میبیند و پیامدهای منفی زیادی را به همراه دارد. به همین دلیل است که در سیاستهای کلی نظام، به تحکیم خانواده و ارتقاء سرمایه اجتماعی آن بر پایه رضایت و انصاف، خدمت و احترام و مودت و رحمت با تأکید اشاره شده است.
وی با بیان اینکه درون نهادهای اجتماعی، شیوههایی از فعالیتهای اجتماعی شکل میگیرد که اکثریت اعضای جامعه معین از آنها پیروی میکنند، افزود: نهادها رفتارهای انسانی و شیوههای تأمین نیازهای آنان را تنظیم میکنند؛ بنابراین نهادها چیزی بیش از افراد تشکیلدهنده آن هستند.
روانشاد با بیان اینکه خانواده بهمثابه نهادی اجتماعی، گروهی خویشاوندی است که در اجتماعی کردن فرزندان و برآوردن برخی نیازهای بنیادی دیگر، مسئولیت اصلی را به عهده دارد، افزود: خانواده مرکب از گروهی از افراد است که از طریق خون، ازدواج یا فرزندخواندگی به یکدیگر مربوط و منسوب بوده، برای مدتی طولانی و نامشخص با هم زندگی میکنند.
این نویسنده تامین نیازهای زوجین و اجتماعی کردن فرزندان را از اهم کارکردهای این نهاد عنوان کرد و افزود: خانواده یکی از پایههای نظم است؛ چراکه رفتارهای انسانی را تنظیم و ارزشهای اجتماعی را در کودکان درونی میکند.
وی گفت: زمانی که خانواده آسیب میبیند یکی از نهادهای اصلی اجتماعی بهعنوان پایه نظم اجتماعی آسیب میبیند؛ بنابراین توجه به پیشگیری از آسیبهای نهاد خانواده بسیار حائز اهمیت است.
روانشاد با بیان اینکه نهاد خانواده از طریق آسیبهای درونی و آسیبهای بیرونی تهدید میشود افزود: برای مثال زمانی که الگوهای خارج از نهاد خانواده همچون «همباشی» یا «همخانگی» شکل میگیرد، خانواده را بهمثابه یک نهاد اجتماعی از بیرون تهدید میکند. این شکل از آسیبها قبل از اینکه خانواده به معنای مرسوم آن شکل بگیرد آنرا تهدید میکند. آسیبهای اجتماعی دیگر خانوادههای شکلگرفته موجود را تهدید میکند. برای مثال خشونت خانگی و طلاق از آسیبهای اجتماعی است که خانوارهای موجود را میتواند با اختلال مواجه کند یا زمینه فروپاشی آنها شود.
این جامعهشناس ادامه داد: سیاستهای معطوف به این دو شکل از آسیب به نهاد خانواده نیز لازم است متفاوت باشد. آسیبهای دسته نخست که نهاد خانواده را در معرض فروپاشی قرار میدهند، بیشتر ناشی از ارزش و الگوهایی است که از طریق رسانهها و فضای مجازی در جامعه تبلیغ میشود، و این ارزشها و الگوهای غلط اکثراً غربی هستند. پس در اینجا لازم است علاوه بر مقابله با این ارزشها، ارزشهای اسلامی و ایرانی در قالب الگوهای جدید در جامعه تکثیر شود تا نهاد خانواده پابرجا باقی بماند.
وی افزود: سیاستهای دسته دوم باید ناظر بر آسیبهای اجتماعی باشد که خانوادههای شکلگرفته فعلی را تهدید میکند؛ در این زمینه لازم است همه آسیبهای اجتماعی تهدیدکننده نهاد خانواده به همراه علل و عوامل آنها شناسایی شوند و برای مقابله با آنها سیاستگذاری شود.
روانشاد گفت: براساس مطالعات موجود مشکلات و مسائل اقتصادی، خشونت خانگی، دخالت خانوادهها، اعتیاد، مشکلات جنسی، ازدواج در سن نامناسب، همسرگزینی نادرست و نقص دانش و مهارت همسران از علل اصلی طلاق هستند.
وی با بیان اینکه در سیاستهای کلی نظام و برنامههای توسعه کشور بهخوبی به اهمیت نهاد خانواده و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و تحکیم آن اشاره شده است، افزود: لازم است در این مورد نیز به دو موضوع مهم اشاره شود؛ نخست اینکه سیاستهای موثر تدوین شود و دوم اینکه با مشخص کردن متولی و سازوکارهای دقیق این سیاستها به مرحله اجرا برسد؛ چراکه مشاهده شده در بسیاری از موارد سیاستهای خوب نیز در عمل موفق نبودهاند؛ لازم است این سیاستها بر مبنای شواهد باشند و در تدوین آنها به ظرفیتهای موجود کشور توجه شود.
نظر شما