حسن بلخاری، رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در اختتامیه آیین بزرگداشت «عمان سامانی» از مفاخر ادبی و شاعران آیینی چهارمحال و بختیاری عنوان کرد که گنجینه الاسرار عمان سامانی، تلاشی در جهت پیوند عرفان، حکمت و شریعت است و جلوه عرفانی عاشورا محسوب میشود.
رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با بیان اینکه در تمدن اسلامی برخلاف برخی اندیشهها و تمدنها، شعر جلوه احساس و به همین دلیل نقطه مقابل عقل و عقلانیت نیست، افزود: شعر جلوهای از جلوات مقدس حکمت و عقلانیت است و عمان در این قاموس باید دیده شود.
وی با اشاره به خدمات حکمی و عرفانی حاج ملاهادی سبزواری عنوان کرد: ملاهادی سبزواری کتابی با عنوان « نبراس الهدی» دارد که برای اولین بار پیوند عمیقی میان فقه، عرفان و حکمت ایجاد کرده است. نبراس الهدی ملاهادی بیانگر جهد و جهادِ حکمای شیعی در هجرت از ظاهر به باطن و کشف حقیقت احکام الهی است.
بلخاری ادامه داد: بعد از ملاصدرا که حکمت شیعی ظهور پیدا کرد، تلفیق جدی میان فقه، فلسفه، حکمت، عرفان و کلام به وجود آمد و عمان سامانی نتیجه چنین ظهوری است. اگر ملاهادی سبزواری فقه را تأویل عرفانی میکند که در نگاه اول غیر ممکن به نظر میرسد، عمان سامانی هم متأثر از جریانی که به یک عبارت با ملاصدرا شروع شد تلاش وسیعی انجام داد که شریعت را با عرفان جمع کند و گنجینه الاسرار عمان سامانی، تلاشی در جهت پیوند عرفان، حکمت و شریعت است.
وی با بیان اینکه برای نخستین بار حدود و حیطه عرفان شیعی را خواجه نصیرالدین طوسی در قرن هفتم هجری تعیین کرده، گفت: طوسی معتقد بود که عرفان ما سه ویژگی دارد. اول مستند و متکی بر حضرت قرآن و کلام بلند اهل بیت (علیهم السلام) است. دوم به دور از شطحیات، اسرار را آشکار میکند. سوم متکی به عقل است. از یک طرف خواجه نصیر الدین طوسی منشور عرفان شیعی را ترسیم میکند، سید حیدر میان حکمت و شریعت و عرفان پل میزند، ملاصدرا همه اینها را جمع میکند و بپذیرید که نتیجه چنین تألیف و اجتماعی پرورش امثال عمان سامانی است. کسی که به نظر من برای اولین بار دست به تأویل عرفانی عاشورا میزند و خیلی هم درست عمل میکند.علت این رویکرد این است که عقل را در ادراک حقیقت عاشورا توان کافی نیست پس او دست به تأویل عرفانی این ماجرا میزند.
بلخاری تصریح کرد: حضور سامانی در اصفهان و مدارس علمیه آن را باید جدی گرفت.اینکه عمان در مدارسی که امثال آخوند کاشی و جهانگیرخان قشقایی و ثمره آنها، آیتالله حاج آقا رحیم ارباب در آن حضور داشتهاند بسیار مهم و قابل توجه است. محال است کسی در این عرصه حضور یابد و ذاتش خالص نشود و جانش به زمزم عرفان و معرفت سیراب نشود. اصفهان چنین ابزاری را مهیا و چنین اکسیری را در جان مخاطبانش مینشاند.
وی گفت: عمان سامانی در مقدمه گنجنیهالاسرار، وقتی اصطلاح اعیان ثابته را به کار میبرد، نشان میدهد که با جهان ابن عربی آشناست. وقتی به استقبال اشعار حافظ میرود، نشان میدهد که با حکمت عظیم و بالغه او آشناست. وقتی استناد به مولانا محمد جلالالدین بلخی میکند، نشان میدهد که با این دریای اعظم آشناست. در آغاز گنجینه الاسرار چنین میگوید «در بیان اینکه صاحب جمال را خودنمایی موافقِ حکمت شرط است و اشاره به تجلی اول بر وجه اتّم و اکمل و پوشیدن اعیان ثابته، کسوت تعیُّن و طلوع عشق از مطلع لاهوتی و تجلی از عالم ملکوتی به ناسوتی- اما قال:
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد (حافظ)
اعیان ثابته اصطلاحی است که فقط در ساختار حکمی ابن عربی قابل تعریف است ولا غیر! حضرت دوم از حضرات خَمس یا مرتبه دوم از مراتب سادسه.»
بلخاری تصریح کرد: وقتی عمان با اعیان ثابته شروع میکند، نگره او به کربلا، عرفانی و تأویل بطن و حقیقت ماجراست.امروز چون روز حضرت قاسم(ع) است فقط این قسمت را میخوانم و آن را تفسیر نمیکنم.
وی با بیان اینکه ورود عمان به عرفان، کاملا آگاهانه و صرفاً ذوقی نبودهاست، ادامه داد: برخی عرفا، استاد و اصحاب ذوقاند؛ عرفای شیعی، اولا و با لذات حکیماند و سپس اهل ذوقاند و ما این مساله را در عمان میبینیم.
نظر شما