آیا تمام نوشتهها و کتابهای پدر گرامی شما زندهیاد سیدمحمد محیط طباطبایی به چاپ رسیده است؟
ایشان بیش از دو هزار مقاله و رساله در زمان حیات فعالیت کاری خود در تعداد کثیری روزنامه، مجله و نشریه منتشر کرد. در رادیو نیز سخنرانیهای منظم علمی داشتند که 535 سخنرانی در برنامه مرزهای دانش و بیش از 800 سخنرانی در برنامههای دیگر رادیو داشتند، قسمت عمده یعنی نزدیک به 600 سخنرانی ایشان را داریم و متاسفانه بخشی را هم نداریم. ولیکن مجموعه همه مقالات ایشان را توانستیم جمعآوری کنیم و داشته باشیم. اما از این مجموعه تعدادی به چاپ رسیده یا اینکه به صورت تالیف خودشان آن را انجام دادهاند ولیکن تعداد کثیری مانند دیوان اشعار ایشان چاپ نشده است.
از دیدگاه شما کاملترین کتابی که به زندگی پربار ایشان پرداخته، کدام است و چرا؟
هیچ کتابی به طور کامل به زندگی ایشان نپرداخته است. آثاری که به پژوهشهای ایشان پرداختهاند؛ به طور متفرق است، در زمان حیات ایشان انجمن آثار ملی در مهرماه سال 1357 یک رسالهای مشتمل بر فعالیت و آثارشان را در 63 صفحه منتشر کرد. در سال 1358 کتابی به نام «محیط ادب» به همت شادروانان حبیب یغمایی، ایرج افشار، محمدابراهیم باستانی پاریزی و دکتر رضوانی چاپ شد که در چند مقاله به فعالیتها و پژوهشهای ایشان پرداخته شده است. در بعضی از نشریات مثل آخرین شماره مجله تماشا(سروش قبل از انقلاب اسمش تماشا بود)، در مورد زندگی ایشان نوشتهای چاپ شد. در مجله وحید هم شرح حال کاملی از پژوهشهای ایشان چاپ شد، اما پس از درگذشت ایشان مجله دنیای سخن یک ویژهنامه بسیار خوب از ایشان چاپ کرد. مجله کلک هم به همین ترتیب در سال 1371. بعدها متفرق بود تا سال گذشته در سال 1400 بخارا یک ویژهنامه همزمان با سالروز درگذشت ایشان تهیه کرد که در حدود 100 صفحه به شرح حال و کارهای ایشان پرداخته است. کتاب «سیدمحمد محیط طباطبایی» از سیدفرید قاسمی در سال 1375 چاپ شد. سیدفرید قاسمی ابتدا یک سالنامه مطبوعات چاپ کرد و سپس آن مجموعه را استخراج کرد. مقدمه محیط سری اول چاپ شد و کتاب هم بعد منتشر شد.
آیا به تمامی حق مطلب در مورد ایشان ادا شده ، چه نکاتی در مورد ایشان ناگفته باقی مانده است؟
در مورد هر انسان و هر شخصی به تعداد آدمهایی که به او نگاه میکنند، نگاه و نظر وجود دارد و این هیچوقت به اتمام نمیرسد و دیدگاههای مختلف را رقم میزند. قطعا اینچنین است و جاهای خالی و بعضی از نمونههای کار باید دیده شود. من به یک ویژگی مهم ایشان اشاره کردم و آن اینکه ایشان رسالهنویس هستند نه مولف کتاب و وقتی علت را از ایشان میپرسیدم، میگفتند وقتی من جان و قوت دارم و میتوانم در مورد یک امر جدید تحقیق کنم، به جمعآوری کارهای قبلی خودم دیگر نمیپردازم. ایشان بر روی 600 مورد مطلب جدید مطرحشده و سالدار تحقیق و پژوهش کرد که این حیات کاری از 1302 شروع میشود و تا سال 1371 ادامه پیدا میکند.
کتاب مجموعه آثار میرزا ملکمخان تدوین و تنظیم استاد سیدمحمد محیط طباطبایی در حال حاضر در دسترس نیست، شرحی در مورد این کتاب بفرمایید؟
متاسفانه در حال حاضر مجموعهای از آثار مهم ایشان علاوه بر میرزا ملکم خان همچون «از خیام تا خیامی» از انتشارات ققنوس، «تاریخ تطور حکومت در ایران بعد از اسلام» از انتشارات بعثت، «تاریخ تحریری مطبوعات ایران» از انتشارات بعثت، «فردوسی و شاهنامه» از انتشارات امیرکبیر، «آنچه درباره حافظ باید دانست» از انتشارات بعثت، یک نسخه تصحیح حافظ و یک نسخه هم گلستان سعدی که هر دو کتاب مقدمهای در حدود60 تا 70 صفحه در خصوص شرح حال هر دو این بزرگوار دارد، چاپشان تمام شده و در دسترس نیست.
خودتان چه پژوهش و تحقیق جدیدی در حوزه کتاب در دست دارید؟
در «تعریف موزه» مطالب زیادی جمع کردم که انشاءالله بتوانیم تعریف موزه را بر اساس نگاه جدید و تغییر و تحولات نوین چاپ کنیم که این کتاب تا پایان سال چاپ و راهی بازار نشر خواهد شد.
شرحی بر زندگی سیدمحمد محیط طباطبایی:
سید محمد محیط طباطبایی در ۲۶ خرداد ۱۲۸۰ خورشیدی در شهر زواره از توابع شهرستان اردستان در شمال شرقی اصفهان متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در مکتبخانه در زادگاه خود گذراند و سپس تحصیلات خود را در مدرسه کاسهگران اصفهان ادامه داد و زبان فرانسوی را آموخت. سپس به زواره بازگشت و در سال ۱۳۰۱ محیط نزد مدیر مدرسه نوبنیاد زواره مرحوم اسدالله کاوه زاده مشغول کار شد و ضمن آن که در امور مدرسه به وی کمک مینمود، برخی درسها را تدریس میکرد و خود نزد کاوهزاده زبان انگلیسی میآموخت. در سال ۱۳۰۲ به تهران رفت و از مدرسه دارالفنون دیپلم ادبی دریافت کرد و به مدرسه حقوق وارد شد. سه سال بعد به خدمت وزارت معارف درآمد و برای تدریس و مدیریت دبیرستان به خوزستان رفت. پس از سه سال خدمت در خوزستان به تهران بازگشت و به تدریس تاریخ و جغرافیا در دارالفنون و نیز در دانشکده افسری پرداخت. مدتی نیز ریاست دبیرستانهای شرف و معرفت را به عهده داشت.
مقالههای تاریخی و ادبی به قلم محیط طباطبایی از سال ۱۳۰۶ در نشریات معروفی چون شفق سرخ و روزنامه ایران منتشر میشد. سلسله مقالات او درباره محمد زکریای رازی و اعزام محصل به اروپا، موجب شهرت او بهعنوان پژوهشگری دقیق شد، در همان حال که بهعنوان مدرس تاریخ و جغرافیا و معلم زباندان شناخته شده بود.
محمد محیط طباطبائی در سال ۱۳۱۳ با ایراد خطابهای با عنوان «عقیده دینی فردوسی» در کنگره هزاره فردوسی، توانایی علمی و پژوهشی خود را به نمایش گذاشت و در نظر دانشمندان ایرانی و خارجی حاضر در آن مجمع، به عنوان پژوهشگر احترام بسیار کسب کرد.
محمد محیط طباطبایی ضمن خدمت در وزارت معارف و بعداً وزارت فرهنگ، به نگارش مقالات تحقیق ادامه میداد که در طی سالیان تعداد آنها از ۱۵۰۰ مقاله فراتر رفت. مدتی مدیریت مجله آموزش و پرورش (وابسته به وزارت فرهنگ) را به عهده داشت. خود مجله محیط را در سال ۱۳۲۱ و بار دیگر در سال ۱۳۲۶ دایر کرد. بین سالهای ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۴ مدت دو سال سمت مستشار فرهنگی ایران در دهلی را به عهده داشت و چهار سال رایزن فرهنگی ایران در عراق و سوریه و لبنان بود. در سال ۱۳۲۹ در نخستین کنگره ابن سینا در بغداد به زبان عربی، تحقیقی در مورد تولد ابن سینا عرضه کرد.
در سال ۱۳۳۷ از شغل معلمی بازنشسته شد. از همان سال به دعوت رادیو ایران برنامه رادیویی مرزهای دانش را دایر کرد که اختصاص به گفتارهایی در زمینه فرهنگ و ادب و تاریخ داشت. این گفتارها توسط خود او یا استادان و محققان برگزیده او ارایه میشد و دقت نظر محیط طباطبایی در انتخاب موضوع گفتارها آشکار بود. تعداد گفتارهایی که خود او در برنامه مرزهای دانش ایراد کرد بیش از ۴۵۰ بود.
ویژگی محیط طباطبایی از آغاز گام نهادن در عرصه تحقیقات تاریخی و ادبی روحیه بدیعهیاب و نکتهگیرش بود که موجب جدایی و گاه معارضه او با ادبای مشهور زمان چون ملکالشعرا بهار و عباس اقبال و سعید نفیسی میشد، و شاید همین امر موجب شد که دانشگاه از دانش او بیبهره ماند. زمانی که در اواخر دهه ۱۳۴۰ دانشگاه تهران از او برای تدریس دعوت کرد، آن دعوت را دیرهنگام دانست و نپذیرفت.
در سال ۱۳۵۲ موسسه کیهان مدرسه عالی روزنامهنگاری را به نام دانشکده علوم ارتباطی تاسیس کرد. در سال ۱۳۵۴ دکتر صدرالدین الهی که تحصیلات عالی خود را در اروپا در رشته علوم ارتباطی و روزنامهنگاری گذرانده و به اخذ دکترا نایل شده بود به عنوان سرپرست و مدیر امور درسی دانشکده مزبور انتخاب شد و از او دعوت کرد که در نیمه دوم از همان سال تحصیلی ۵-۱۳۵۴ تدریس تاریخ مطبوعات ایران را از زمان محمدشاه تا آغاز حکومت پهلوی بر عهده بگیرد.
در سال ۱۳۵۷ نخستین جایزه آثار ملی از سوی انجمن آثار ملی به او اعطا شد. در سال ۱۳۵۹ برای دومین بار در کنگره ابنسینا شرکت کرد و در اواخر سال ۱۳۶۲ نیز در کنگره خوارزمی سخنرانی کرد. در سال ۱۳۶۹ به عضویت فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد.
سیدمحمد محیط طباطبائی در روز سهشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۳۷۱ هجری شمسی در آستانه نود سالگی در تهران درگذشت. پیکر او طبق وصیت در برج طغرل در مجاورت ابن بابویه در شهر ری دفن شد.
آثاری در مورد سیدمحمد محیط طباطبایی:
کتاب «محیط طباطبایی» نوشته فریدون حیدری ملک میان، در سال 1391 به چاپ دوم رسید. این کتاب سالشمار زندگی سیدمحمد محیط طباطبایی است.
کتاب دیگر «سیدمحمد محیط طباطبایی» است از سیدفرید قاسمی که به تولد تا روزنامهنگاری، شرح این سالها و به دوره بعد از روزنامهنگاری این ادیب و پژوهشگر پرداخته است.
کتاب دیگر «گوهر محیط» نام دارد که به مجموعه مقالات زندهیاد سیدمحمد محیط طباطبایی پرداخته است. مجموعه مقالات مرحوم محیط طباطبایی در نقد کتابشناسی ازلیان و بهائیان در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. در این کتاب هدف از نشر این سلسله کتابها تحلیل مبانی و آموزههای بهائیت است با استناد به منابع معتبر و اصیل بهائیان. در مقدمه این کتاب آمده است که باید بهائیت را تحلیل کرد و نه بهائیان را. گفتوگوی علمی، دوستانه و مسالمتآمیز بهترین راه برای روشن کردن حقایق هم برای هموطنان بهایی و هم برای متفکران و پرسشگران در مورد بهائیت است.
نظر شما