جمعه ۱۳ آبان ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۰
نگاه افشاگرانه اسناد سفارت آمریکا را به ابزار سیاسی تبدیل کرد/ ۱۱ هزار سند به‌دست آمده از تسخیر

حسن بهشتی‌پور گفت: ما در ایران بیشتر بر افشاگری‌ها متمرکز شدیم مبنی بر این‌که دانشجوی خط امام افشا کن، افشا کن! و این اسناد تبدیل به ابزار سیاسی شد برای این‌که عده‌ای حذف و عده دیگر تائید شوند. متاسفانه این رویه کار را خراب کرد و باعث شد که اسناد کمتر مورد توجه پژوهشگران و محققان قرار بگیرد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- هنگامی که کتاب «نبرد مخفی علیه ایران» نوشته رونن برگمن را می‌خواندم به مطلبی درباره تسخیر سفارت آمریکا برخوردم. برگمن به اهمیت اسناد سفارت آمریکا که به دست دانشجویان افتاد، اشاره کرده بود. او این اسناد را چون گنجی خوانده بود که کمتر مورد توجه قرار گرفت. این جملات کافی بود تا سراغ کتاب‌هایی بروم که مجموعه‌ای از این اسناد را در خود داشت. پس از آن بر اساس مطالبی که در فضای مجازی پیدا کردم، متوجه شدم که حسن بهشتی‌پور، پژوهشگر و کارشناس روابط بین‌الملل سال‌ها بر این اسناد تحقیق و پژوهش کرده است. بهشتی‌پور، از اهمیت اسناد گفت و دلیل نادیده شدن آن از سوی بعضی پژوهشگران و محققان به ویژه قشر دانشگاهی. به نظرم هر چه زمان بگذرد و نگاه سیاسی به اسناد کمتر شود با مرور آنها می‌توان بهتر به بررسی پرداخت و از میان آن مطالب مهم را استخراج کرد. با بهشتی‌پور درباره علل تسخیر سفارت از نگاه یک پژوهشگر، اهمیت و جزئیات و موضوعات بحث شده در اسناد به بحث و گفت‌وگو پرداختیم.

ابتدا درباره اسناد، موضوعات مطرح شده و طبقه‌بندی و برداشتی که از آن می‌توان کرد توضیحاتی ارائه بفرمایید؟
کل مجموعه اسنادی که از سفارت آمریکا به دست آمده تقریبا 11 هزار برگ سند است که بخش مهمی از سیاست محرمانه اعمال شده ایالات متحده در ایران را افشا کرده است. تا جایی که من اسناد را بررسی کردم این نخستین بار بود در تاریخ سیاست خارجی ایالات متحده چنین اسنادی منتشر می‌شد. اسناد به دست آمده از سفارت در چهار سطح محرمانه، خیلی محرمانه، سری و به کلی سری است و در آخرین لحظات که دانشجویان سفارت را می‌گیرند در آنجا چند نفر در اتاقی که مانند گاوصندوق بوده است، مخفی شده بودند و با یک دستگاه خردکن در واقع اسناد را پودر می‌کردند و اسناد سری و به کلی سری را در اولویت قرار داده بودند و ابتدا آنها را پودر می‌کردند. بعد خوشبختانه دستگاه خراب می‌شود، لذا سراغ دستگاه دیگری می‌روند که اسناد را به صورت رشته رشته درمی‌آورد، پس از آن دانشجویان با تکنیکی که از یکی از گروگان‌ها یاد گرفتند، توانستند اسناد را کنار هم قرار دهند و آنها را ترمیم کنند. در نتیجه چند سند خیلی مهم از این طریق شناسایی، ترجمه و منتشر شد. اصل اسناد هم نگهداری و بعد از ترجمه انتشار یافت. لذا از یک منظر اسناد به محرمانه، خیلی محرمانه، سری و به‌کلی سری تقسیم می‌شود.

از منظر موضوعی که من تخمین زدم یکسری اسناد درباره مسائل داخلی ایران و برخی درباره روابط خارجی ایران با سایر کشورهاست و دسته سوم بررسی تحولات منطقه است که اصلا ربطی به ایران ندارد و مسائلی مربوط به فلسطین، ترکیه، اسرائیل و شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس را بررسی کرده است. یکسری اسناد هم به اشخاص پرداخته، اشخاصی که اعم از ایرانی و غیرایرانی هستند که من توانستم 70 سند از این دست را ببینم که البته همه یازده هزار برگ سند را فرصت نکردم با دقت بخوانم اما آنچه من عنوان یک پژوهشگر که روی این اسناد کار کردم و برخی اسناد مربوط به اشخاص را درآوردم تقریبا از 70 ایرانی در اسناد سفارت آمریکا نام برده شده است. البته در همان سال 58-59 کتابی چاپ شد که اگر اشتباه نکنم اسامی اشخاص که در اسناد آمده بود همراه با کد رمز چاپ کردند که الان یادم نیست چند نفر بودند. نام یکسری اشخاص غیرایرانی هم در اسناد آمده بود که مرتبطین با سفارت آمریکا در ایران بودند ؛برای نمونه کارشناس نفتی غیرایرانی که برای سفارت گزارش‌هایی تهیه می‌کرد یا مستشار نظامی و افرادی که در مکان‌های مختلف فعالیت داشتند با آمریکایی‌ها در ارتباط بودند و در اسناد نامشان ذکر شده است و خیلی هم از اطلاعات‌شان مشعوف بودند که از این اطلاعات استفاده می‌کردند. دسته چهارم مربوط به احزاب و گروه‌های سیاسی اعم از قبل انقلاب و بعد انقلاب است. در این اسناد گزارش‌هایی درباره ارزیابی نیروها و فعالیت آنها وجود دارد. دسته پنجم اسنادی است که طبق دسته‌بندی من مربوط به گزارش‌های روزهای انقلاب است، یعنی مثلا درباره 13 آبان سال 57 و تظاهرات دانشجویان در مقابل دولت ازهاری است و مسائل مختلف مربوط به دولت و سقوط آن. همچنین اتفاقات مربوط به آذر 57 و اتفاقات روی داده در تاسوعا و عاشورا. در کل بعضی از مسائل ایران در سال‌های منتهی به انقلاب گزارش شده است. دسته ششم اسنادی که به خانواده‌های سلطنتی می‌پردازد؛ در این رابطه کتابچه‌ای تهیه شده که اطلاعاتی درباره 100 خانواده حاکم بر ایران دارد که در آن به تجزیه و تحلیل این خانواده‌های شریک در قدرت و سلطنت پرداخته که چه کسانی هستند... پس از آن اسنادی که به ارزیابی نمایندگان مجلس و وزرای دولت اختصاص دارد، تغییرات دولت از جمله کنار رفتن هویدا و آمدن آموزگار به صحنه قدرت مورد توجه قرار گرفته است.

پژوهشگران با مراجعه به اسناد روی چه موضوعاتی می‌توانند پژوهش کنند؟
لذا بر اساس طبقه‌بندی من اسناد با موضوعاتی که برشمردم در میان اسناد سفارت آمریکا قرار دارد که پژوهشگران بر حسب موضوعات مورد علاقه‌شان می‌توانند روی این اسناد کار کنند برای مثال پژوهشگری که علاقه داشته باشد درباره شرکت نفت کار کند و دریابد که آمریکا چه سلطه‌ای بر دستگاه نفت ایران داشته و چگونه اطلاعات می‌گرفته است؟ چه افرادی در شرکت نفت با آمریکایی‌ها تبادلات داشتند، جزئیات این نکات در اسناد وجود دارد. بخشی از اسناد درباره مسائل نظامی ایران است که به اطلاعاتی درباره ارتش و وزارت دفاع می‌پردازد و سلاح‌هایی که به آنها فروختند. چه زد و بندهایی وجود داشت؟ چه کسانی دلال معاملات اسلحه بودند؟ شرکت‌هایی مانند برومند چه پول‌هایی در معاملات اسلحه گرفتند. در کل اگر پژوهشگران حوصله و علاقه داشته باشند از جزئیات این اسناد می‌توانند به دریایی از اطلاعات دست پیدا کنند و همچنین شیوه‌های نفوذ را دریابند که افراد چگونه نفوذ پیدا می‌کردند و به چه شکلی این نفوذ منجر به سلطه می‌شد که به خوبی در اسناد قابل پیگیری است. به هر حال اسناد گویایی این است که روند به اصطلاح نفوذ آمریکا در ایران در مرحله اول و بعد از کودتای 28 مرداد چگونه بر کشور ما حاکم شدند و چه طور توانستند سیاست‌هایشان را اعمال کنند.
برای پژوهشگرانی که رشته آنها روابط بین‌الملل یا حقوق بین‌الملل باشد باز اسنادی بسیار خوبی وجود دارد. درباره روابط ایران با آمریکا و همچنین درباره روابط ایران و شوروی در دوران جنگ سرد. به عبارتی پژوهشگران می‌توانند اطلاعات خوبی درباره نگاه آمریکا به شوروی در زمان جنگ سرد پیدا کنند که در این رابطه اسناد خیلی جالبی وجود دارد. با جست‌وجو در اسناد بخشی از دوران جنگ سرد و مولفه‌های آن را  می‌توان در یک رساله دانشجویی بررسی کرد. از طرفی درباره سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا در خاورمیانه، مساله فلسطین، اسرائیل، خلیج‌فارس اسناد بسیار خوبی است که با تکیه بر آنها می‌توان پژوهش‌های مفیدی را انجام داد. آن زمان که روی اسناد تسخیر سفارت کار می‌کردم، تقریبا 50 سر فصل از این اسناد بیرون کشیدم. به نظرم موضوعات بسیار جالبی در این اسناد وجود دارد و اگر پژوهشگران همت کنند و به بررسی در آنها بپردازند.

به نظرتان نگاه سیاسی باعث شد اسناد سفارت امریکا کمتر مورد توجه قرار بگیرد؟
به هر شکل ما در ایران بیشتر بر افشاگری‌ها متمرکز شدیم مبنی بر این‌که دانشجوی خط امام افشا کن، افشا کن! و این اسناد تبدیل به ابزار سیاسی شد برای اینکه عده‌ای حذف و عده دیگر تائید بشوند. متاسفانه این رویه کار را خراب کرد و باعث شد که اسناد کمتر مورد توجه پژوهشگران و محققان قرار بگیرد. اگر این جنبه تسخیر سفارت را کنار بگذاریم و بر بررسی اسناد متمرکز شویم در عین این‌که حواسمان باشد صرف تحلیل یک آمریکایی در موضوع مورد بررسی ما نباید حجت باشد که حتما این حرف درست است. چون ارزیابی یک فرد آمریکایی است ما باید آن را در کنار سایر اسناد و تحولات دیگر و با توجه به شرایط و وضعیت همان زمان نگاه کنیم و بعد اطلاعات سند را مورد ارزیابی دقیق قرار دهیم. نه این‌که چون یک آمریکایی اظهارنظر کرده است برای ما حجت بشود. چون فرد آمریکایی با توجه به منافع کشورش گزارش‌ها را نوشته است. اگرچه اسناد را باید دقیق خواند اما قضاوت درباره محتوای آن را در کنار بررسی سایر اسناد و شرایط تاریخی آن موقع مورد توجه قرار دهیم بعد به جمع‌بندی برسیم نه این‌که صرفا به استناد این‌که نام یک ایرانی در سند آمده و تعریفی از او شده، بنابراین فرد مزبور جاسوس آمریکا بوده است. به اندازه کافی افرادی که با سفارت آمریکا همکاری داشتند، معرفی شدند. البته برخی از افراد کد دارند و با کد از آنها یاد می‌شود و برخی اسامی آنها آمده است همراه با ارزیابی که از افراد وجود دارد. اگرچه ما نباید ارزیابی آمریکایی‌ها را از افراد ایرانی حتما درست بدانیم باید ارزیابی یک فرد آمریکایی در آن شرایط با جوانب دیگر بررسی شود، بعد بتوانیم درباره فرد یک قضاوت تاریخی داشته باشیم. بعد از اسناد تسخیر سفارت آمریکا، واقعه ویکی‌لیکس به لحاظ تعداد و تنوع اسناد دومین افشاگری اسنادی علیه آمریکاست. اگرچه به نظرم وقتی به اسناد ویکی‌لیکس هم مراجعه می‌شود باید در کنار سایر اسناد بررسی شود. افشاگری دیگر اسنادی مربوط به اسنودن است که بعدا به روسیه پناهنده شد. اسنودن که با وزارت دفاع آمریکا کار می‌کرد، اسناد را با خودش بیرون برد و به تدریج آنها را منتشر کرد اما هنوز همه اسناد را منتشر نکرده است. این سه مورد درباره افشای اسناد در تاریخ سیاست خارجه اعمالی آمریکاست که اطلاعات بسیار مهمی را در اختیار پژوهشگران و محققان قرار داد.

مطالب و موضوعات طرح شده در اسناد سفارت چگونه اشغال سفارت آمریکا را توجیه می‌کند؟
اهمیت افشاگری اسناد در این است که خلاصه این سندها بیانگر مسائل پشت پرده آمریکاست و بخش‌هایی از فعالیت‌هایش را در سطح بین‌الملل در رابطه با شوروی در منطقه خاورمیانه نشان می‌دهد. چون اینجا ایستگاه مرکزی سیا بود که دفتر مرکزی آن در تهران قرار داشت. برای همین گزارش‌هایش درباره کشورهای مختلف مفصل‌تر است که گزارش‌هایی درباره کویت، امارات، قطر، فلسطین و اسرائیل را دربرمی‌گیرد. خلاصه منظورم این است که مرکزیت دفتر سیا در تهران باعث تنوع گزارش از کشورهای منطقه شده که این تنوع خیلی مهم است. آنچه که درباره اسناد شرح دادم این مهم را می‌طلبد که استادان دانشگاه‌ها ابتدا خودشان به بررسی اسناد بپردازند. بعد از آن دانشجویان را ترغیب کنند تا رساله‌های خود را در بررسی اسناد بنویسند. به نظرم شیوه‌های گزارش‌نویسی آمریکایی‌ها خیلی آموزنده است به طوری که بعضی از روی بی‌اطلاعی می‌گفتند این اسناد ساخته و پرداخته خود ایرانی‌هاست و دانشجوها. در حالی که وقتی فردی انگلیسی بلد باشد و اسناد را مطالعه کند، متوجه خواهد شد که اصلا امکان ندارد که ایرانی‌ها بتوانند چنین گزارش‌هایی را جعل کنند. چون اولا یکی یا دو سند نیست. ثانیا ادبیات آن خیلی خاص است و برای یک فرد دیپلمات آموزش خاصی است اگر بخواهد گزارشی بنویسد. اصلا نشدنی است و تصور نمی‌کنم کسی در ایران بتواند چنین گزارش‌هایی را جعل کند؛ هم از نظر ادبیات آن، شکل و کدهایی که دارد و مسائل مختلف دیگر. بحث دیگری که درباره اسناد وجود دارد، سوال مهمی است که می‌پرسند تمام سفارتخانه‌ها در محیط کاری که کار می‌کنند، گزارش برای کشور خودشان می‌فرستند. این سخن درست است که 99 درصد سفارتخانه‌ها درباره محیط میزبان گزارش‌هایی برای کشور مبدا تهیه می‌کنند که چه وضعیت و چه شرایطی دارد. اصطلاحا این شیوه عرف شده و به آن جاسوسی نمی‌گویند. اما وقتی دیپلمات سفارت با افراد خاصی ارتباط برقرار می‌کند و آنها مرتبط به او گزارش می‌دهند و بعد این افراد به دلیل نوع کارشان به بعضی از اطلاعات محرمانه دسترسی دارند از یک کد خاص برخودارند. این ارتباط و گزارش حاصل از آن دیگر فعالیت روزمره دیپلماتیک نیست. تازه اگر هم به آن بگویند فعالیت روزمره حجت نیست که چون در کشورهای دیگر هم چنین فعالیت و ارتباطاتی دارند، بنابراین چنین فعالیتی جاسوسی تلقی نشود. البته به نظرم بخش دوم را همه کشورها انجام نمی‌دهند. از آن مهم‌تر این‌که در امور داخلی یک کشور مداخله کنند. به عبارتی دولتی را ساقط کنند و دولت دیگری را به جایش سر کار بیاورند. چنین رویکردی به نحوی مداخله است. حالا این کشور هر کشوری می‌خواهد باشد. آنچه که به آمریکایی‌ها اشکال می‌گیرند در این بخش‌هاست.    

مرور برخی از اسناد حکایت از تمرکزی دارد که سفارت آمریکا بر تظاهرات‌های سال 56 و 57 در کل ایران دارد و به صورت ریز حتی جزئیات برخی شهرهای کوچک را رصد می‌کنند. علاوه بر آن وضعیت بعضی از زندانی‌ها و شرایطی که در زندان گذراندند. این تمرکز و گزارش دقیق تظاهرات‌ها چه طور با این سخن جور درمی‌آید که آمریکایی‌ها از انقلاب ایران غافلگیر شدند؟  
مساله این است که آنها از ارزیابی اطلاعت غفلت کردند. چون در یک سطحی اطلاعات گردآوری و بعد پردازش می‌شود. سپس بر اساس آن اطلاعات تحلیل صورت می‌گیرد که این مرحله فوق‌العاده مهم است. چرا می‌گویند آمریکایی‌ها غفلت کردند؟ برای این‌که اگر واقع‌بینانه تحلیل می‌کردند کارتر در دی ماه سال 1356 در کاخ نیاوران نمی‌گوید ایران جزیره ثبات است!! سخنرانی که در آن کلی از شاه و وضعیت حکومتش تمجید می‌کند. اگر واقع یک دهم اطلاعات گردآوری شده در سفارت درست تحلیل شده بود، هیچ وقت رئیس‌جمهور آمریکا به خودش اجازه نمی‌داد که به ایران آن دوره بگوید جزیره ثبات است. کارتر مثلا می‌توانست یک تعریف کلی از شاه بکند به عنوان متحد خودش. اما وقتی می‌گوید ایران جزیره ثبات است و از سیاست‌های مترقی‌یانه شاه تعریف می‌کند، یعنی اطلاعات به دست آمده از سوی دیپلمات‌های آمریکا را درست تحلیل نکرده است. لذا رویکرد سفارت به معنای این نیست که آمریکایی‌ها از سفارت خود در ایران اطلاعات نمی‌گرفتند. در حال حاضر یکی از مشکلات ما این است که اطلاعات به دست می‌آوریم اما آنها را درست تحلیل نمی‌کنیم. زیرا تحلیل اطلاعات مهم‌تر از خود اطلاعات است. لذا در اینجا غفلت انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها نشان داد که اصلا تصور نمی‌کردند که بهمن سال بعد رژیم شاه سقوط می‌کند. چرا فکر نمی‌کردند؟ برای این‌که اطلاعات غلط داشتند؟ نه، اطلاعات‌شان درست بود اما تحلیل‌شان اشتباه. وقتی تحلیل اشتباه باشد چنین وضعیتی رخ می‌دهد. ضمن این‌که وقتی خاطرات ویلیام سالیوان، سفیر وقت آمریکا، برژینسکی، مشاور امنیت ملی، سایروس ونس، وزیرامور خارجه، استانسفیلد ترنز، رئیس سازمان سیا و جیمی کاتر را می‌خوانید نشان از این دارد که در کاخ اختلاف جدی میان سیاستمداران وجود داشت و دقیقا دو جور فکر می‌کردند و دو نوع تحلیل متفاوت داشتند. لذا هایزر را به ایران فرستادند تا اختلاف و دعوای میان سالیوان و سایروس ونس از یک طرف و برژینسکی و ترنز از طرف دیگر را حل کند. این اختلاف نظر نشان می‌دهد که اعضای کاخ سفید در زمان ریاست‌جمهوری کارتر ارزیابی‌های متفاوتی از حرکت انقلاب ایران داشتند. بنابراین ما باید بگوییم آمریکایی‌ها اطلاعات‌شان را به دست آوردند اما در تحلیل آن اشتباه کردند. البته در این میان بعضی آمریکا را بزرگ می‌کنند و می‌گویند آنها همه چیز را از 70 سال پیش برنامه‌ریزی می‌کنند و بدون برنامه جلو نمی‌روند و حتی می‌گویند انقلاب ایران را آمریکایی‌ها به وجود آوردند! وقتی اسناد به دست آمده از سفارت را بخوانند کاملا مشخص می‌شود که چنین افکاری توهماتی است که ما ایرانی‌ها می‌سازیم و همه مشکلات را گردن خارجی‌ها بیندازیم تا مشکلات داخلی را نبینیم. در واقع شاه بر این تصور بود که انگلیس پشت حرکت انقلابی مردم است و علاقه‌مند بود که مسائل را بر گردن خارجی‌ها بیندازد و در صدد رفع مشکلات داخلی نبود.  

در برخی اسناد گزارش‌های متواتری وجود دارد درباره جو ضد آمریکایی در ایران و تظاهرات‌های مکرر در اظهار تنفر از آنها و شعارهای آمریکاستیزانه و حتی فراتر از آن تهدید به بمب‌گذاری در سفارت آمریکا. چرا با وجود چنین علائم و مشاهدات واضحی آمریکایی‌ها در صدد تعطیلی سفارت برنیامدند یا راهکاری که بتوانند نگهبانی بهتری از آن داشته باشند؟
در واقع این‌طور نیست که بی‌تفاوت باشند در بعضی از مکاتبات سفارت آمده که بعضی از اسناد را جابه‌جا کردند.

اما باز هم بخش مهمی از اسناد سری و به کلی سری در سفارت وجود داشت که به دست دانشجویان افتاد؟
بله، 11 هزار سندی که از تسخیر سفارت به دست آمد شاید قطره‌ای از اسنادی باشد که آمریکایی‌ها درباره ایران و مسائل دیگر تهیه کرده بود. از جمله در خاطرات سالیوان آمده که وقتی ایران را ترک کرد یکسری از اسناد را با خودش برد. چون فرد دیپلماتی هم بود وسایل او را نمی‌شد کنترل کرد. به هر حال طی چند نوبت اسناد سفارت خارج شده بود اما تعداد اسناد آن‌قدر زیاد بود که فرصت نکردند همه آن را از ایران خارج کنند. در اسنادی که به دست آمد چه مسائلی گزارش شده است؟ حالا خودتان حدس بزنید در اسنادی که خارج کردند چه مسائلی بوده است. اگر آنها به دست تسخیرکنندگان می‌افتد خیلی کمک زیادی برای آمریکاشناسی بود. به هر حال آمریکایی‌ها تا توانستند اسناد خودشان را که حاصل سال‌ها حضور در ایران بود، خارج کردند و در صدد برامدند که باقی اسناد را هم ببرند اما همان‌طور که اشاره کردم تحلیل درستی نسبت به وضعیت ایران و تحولات آن نداشتند. در واقع آنها در مقابل یک عمل پیش‌بینی نشده قرار گرفتند. به طوری که در همان روزی که گروگانگیری انجام شد بروس لینگن، کاردار سفارت آمریکا به همراه دو دستیار خود در حال رفتن به وزارت امورخارجه بودند و با معاون وقت وزیرخارجه دولت موقت قرار ملاقات داشتند. حالا تصور کنید اگر آنها ارزیابی درستی از وضعیت داشتند که شاید دانشجویان به سفارت حمله کنند برای ملاقات با مقامات وزارت خارجه سفارت را ترک نمی‌کردند. به طوری که بعد از اشغال سفارت سه ماه در وزارت خارجه ماندند. بعدا به دستور امام خمینی(ره) آنها را هم در کنار سایر گروگان‌های سفارت قرار می‌دهند. درباره این سه نفر نیز پرویز ذوالعین که مسئول تشریفات وزارت خارجه در زمان اشغال سفارت بوده است خاطرات خود را با عنوان «دیپلماسی؛ خاطرات و آموزه‌ها» نوشته که جزئیات مدتی که سه نفر از دیپلمات‌های سفارت آمریکا در وزارت خارجه بودند، گزارش کرده است که خیلی کتاب خوبی هم هست.

گزارش‌های سفارت درباره کردستان شامل چه موضوعاتی است؟
چون یک ماه بعد از انقلاب شهرهای کردنشین کشور شلوغ می‌شود. دیپلمات‌های آمریکایی ارزیابی خودشان را از وضعیت شهرهای کردنشین نوشتند. اما سندی پیدا نکردم که به نوعی مداخله آنها را در آن شلوغی‌ها نشان دهد. به هر حال در اسنادی که منتشر شد، ردی از دخالت مستقیم آمریکایی‌ها در شرایط ناآرام آن موقع پیدا نشد شاید هم سندی باشد که در کنار اسناد دیگر قبلا خارج شده باشد. همچنین گزارش‌هایی از شلوغی ترکمن صحرا هم وجود دارد که آن هم تنها ارزیابی دیپلمات‌های سفارت از وضعیت این منطقه است و باز هم ردی از مداخله پیدا نشد حداقل در اسنادی که من مطالعه کردم.

در اسناد سفارت چه نکاتی درباره صد خانواده مطرح سلطنتی در دوره پهلوی وجود دارد؟
آنچه درباره این خانواده‌ها گردآوری شده در قالب یک کتابچه است که از سوی دیپلمات‌های قدیمی سفارت سال 1353 تهیه شده بود و برای هر آمریکایی که قصد داشت در سفارت آمریکا در تهران فعالیت کند، مطالعه آن ضروری بود تا با شرایط ایران آشنا شود. در این کتابچه وضعیت صد خانواده حاکم در دوره پهلوی آمده است که اسامی آنها ذکر شده، کجا هستند و در کجاها نفوذ دارند و دارایی‌های آنها در چه زمینه‌ای است. مناسبات آنها با دربار و دولت چگونه است؟ این اطلاعات برای آشنایی دیپلمات‌های آمریکایی که بعدا در سفارت مستقر می‌شدند، تهیه شد و تحلیلی از وضعیت حکومت شاه بود. وقتی کتاب را مطالعه می‌کنید خیلی اطلاعات جالبی از این صد خانواده در آن وجود دارد و به خوبی آنها را معرفی کرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها