نگارنده در کتاب «زعامت و سیاست» از نوشتن مطالب تکراری و مطولگویی پرهیز کرده است؛ اما مطلب مهمی از قلم نیفتاده، ممکن است به نظر برسد در لابهلای گفتهها به اندیشه سیاسی ایشان پرداخته شده است؛ اما هدف نگارنده، این نبود.
در پایان کتاب نیز چند سند، اعم از نامه، تلگراف و گزارش از برهههای مختلف دوران زعامت آیتالله بروجردی که در شناخت بهتر اندیشه و چهره سیاسی ایشان مؤثر است، به چاپ رسیده.
در بخشی از مقدمه کتاب نوشته شده است: «آیتاللهالعظمی حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی (1252-1340 ش.) زعیم جهان تشیع و یکی از نوابغ و ستارههای درخشان آسمان علم فقاهت در جهان اسلام است، به گونهای که فقه شیعه از سال 1323 خورشیدی تا امروز تحت نظر و متدولوژی (روششناسی) فقهی ایشان است.
حوزه تربیتی ایشان در شهر بروجرد و قم رونقی دیگر و چهرهای نو به حوزههای علمیه بخشید. دورهای که ایشان در زادگاه خود و بعد از آن در جایگاه زعیم جهان تشیع در قم زندگی میکردند با یک سری از مسائل سیاسی و اجتماعی برجسته، در تاریخ سیاسی معاصر ایران همچون جدایی آذربایجان از ایران در 1325، کودتا 28 مرداد 1332، مسئله تعامل روحانیت و دربار و... مقارن بوده است که جز با تدابیر مصلحتاندیشانه و خردگرایانه ایشان روحانیت از این گردابهای هائل سربلند بیرون نمیآمد.
آیتالله بروجردی با نگاه خردگرایانه و اسلامی خود در امور روزمره سیاسی دستگاه پهلوی دخالت نمیکرد و این کار را لازم برای روحانیت نمیدانست؛ بلکه ایشان روحانیت و حوزه را ماوراء این مباحث سیاسی تصور نموده و به روش بعضی از اشخاص آن دوره موسوم به فدائیان اسلام مخالفت میکردند.
مساله فکری ایشان بیشتر اصلاح حوزههای علمیه و ترویج فرهنگ اسلامی پیراسته از افراط و تفریط با تکیه بر منابع اصیل اسلامی بوده است، چنانکه نخستینبار توسط ایشان به جهان غرب همچون هامبورگ و واشنگتن مبلغ اعزام شد.
مساجد و مراکز اسلامی تأسیس گردید و مسائلی از قبیل وحدت اسلامی، مبارزه با بهائیت، تأسیس مساجد و حوزههای علمیه در اقصی نقاط ایران، انتشار کتب علما و فقهای شیعی و صدها کار عامالمنفعه دیگر از خدمات ایشان به جهان اسلام و کشور ایران است که در بین مراجع جهان اسلام کمنظیر و در بعضی موارد بینظیر است.
ایشان از صحنه نبردهای سیاسی تبری میجستند و به کارهای درس و حوزه مشغول میشدند و در جریانات مهم سیاسی که اختلافات و آشوبی سر میگرفت سعی میکردند دخالت نکنند یا جانب مردم و منافع ملی را بگیرند و میگفتند: در کاری که آغاز و انجام آن معلوم نیست دخالت نمیکنم و چنانکه خود گفتهاند تحت تاثیر اشتباهات در جریان مشروطیت بودند و از این جهت مسائل مهم را به درون جامعه نمیکشیدند و خود با اهل رای به حل و عقد آن میپرداختند و روحانیت را از بازیگری در نقشهای سیاسی بر حذر میداشتند اما در مسائل دینی و شرعی به دربار تحکم میکردند و در برابر آسیبها و جنایاتی که در آن دوران شکل میگرفتند مثل: از بین بردن اخلاق اسلامی در سطح جامعه، وارونه نشان دادن دین اسلام، حمایت از فرق ضاله مثل بهائیت، جلوگیری از انعکاس مسائل دینی در رسانههای رسمی، ایجاد مراکز فساد و دخالت بیگانگان در مسائل داخلی ایران و... ایستادگی کرده و تذکر میدادند.
براین اساس جایگاه علمی، اصلاحات ساختاری درحوزه، قدرت معنوی و تدابیر خردگرایانه و مصلحت اندیشانه از ایشان یک چهره کاریزماتیک ساخته است و از جهات مختلف در تاریخ سیاسی و اجتماعی روحانیت قابل توجه هستند.»
کتاب «زعامت و سیاست» (يادداشتهايی درحاشيه مرجعيت آيتالله العظمی بروجردی (ره)) به قلم حمیدرضا مهرپور با 242 صفحه در قطع رقعی از سوی انتشارات هاویر خرمآباد در شمارگان 1000 نسخه منتشر شده است.
نظر شما