کتاب «شورشیان باشکوه» نوشته آندره وولف، شرح زندگی و همزیستی گروهی از اندیشمندان و ادیبان اروپایی از جمله گوته نویسنده و فردریک شیلر، نمایشنامهنویس است که در قرن هجدهم در شهر کوچکی در آلمان گرد هم آمدند و مفهوم رمانتیسیسم را بنیان نهادند.
این اتفاق در ینا افتاد، شهر دانشگاهی آرامی در قلب آلمان با فقط 800 خانه و کمتر از 5 هزار سکنه. برای یک دوره کوتاه در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 ینا ادعای این را داشت که مرکز روشنفکری اروپاست، چرا که بهترین نخبگان کشورهای مختلف در آنجا گرد هم آمده بودند. بسیار اتفاقی است که آدمهایی با استعداد استثنایی، همزمان در مکانی دور هم جمع شوند و یکدیگر را تشویق کنند اما ینا در اواخر دهه 1790 و اوایل 1800 چنین شهری بود.
آندره وولف در کتاب «شورشیان باشکوه: پیشوایان مکتب رمانتیسم و ابداع "خود"» داستان آدمهایی را میگوید که خودش به آن عنوان «گروه ینا» را داده است، یعنی تعدادی از شاعران و نویسندگان غالبا جوان که به گفته گوته، در این گوشه کوچک محشر و دوستداشتنی جهان، گرد هم آمده بودند.
در هسته گروه ینا، برادران شلگل، آگوست ویلهلم و همسرش، کارولین بودند که با هم روی ترجمه نمایشنامههای شکسپیر به آلمانی کار میکردند، همچنین فردریش، برادر کوچکتر آگوست ویلهلم، نویسنده و منتقد، فردریش فون هاردنبرگ، شاعر، با نام مستعار نوالیس، و در نهایت، فردریش شلینگ، فیلسوف جوان سختکوش فلسفه طبیعتگرای او خود را با هر چیزی که زنده است یکی دانسته و هنر را بیانگر این اتحاد میدانست.
این گروه با برخی توجهیات، خود را باهوشتر از دیگران میدیدند و از نظر خودششان «برگزیدگان» بودند. آنها هم مانند دیگر جوانان نسل خود در سراسر اروپا، از تحولات انقلاب فرانسه الهام گرفتند. این تفکرات در نهایت منجر به دعوا شد، ابتدا بین برادران شلگل و شاعر و نمایشنامهنویس، شیلر، و بعدها بین شلینگ و فیشته.
یکی از دلایلی که ینا تبدیل به آهنربایی برای متفکران مستقل شد، اساسنامه متفاوت دانشگاه بود که به استادان خود، آزادی نسبی میداد. برجستهترین این نظریات، مفهوم «من» فیشته بود و اینکه میگفت: «من منبع همه واقعیتهاست.» مفهوم من فیشته، «خود» را در مرکز همه چیز قرار میدهد، ایدهای که همیشه برای جوانانی که به «خود» توجه دارند، جذاب است.
هنگامی که گوته در ینا اقامت داشت، او و شیلر که همسایه بودند، هر روز با یکدیگر دیدار میکردند. گوته و شیلر مانند شاعران جوان انگلیسی وردزورث و کولریج با یکدیگر همکاری نزدیکی داشته و کارهای یکدیگر را ویرایش میکردند. پس از مرگ شیلر، تلاش گوته برای تکمیل آثار ناتمام او ناموفق ماند. گوته و شیلر پدران گروه نویسندگان و متفکران جوانی بودند که به ینا گرایش داشتند. نامههای شیلر درباره آموزش زیباییشناختی انسان به سندی برای این نسل جدید متفکران تبدیل شده که خود را رمانتیک مینامند.
گوته همانقدر که به ادبیات علاقه داشت، انسانی از تبار رنسانس بود. برای او، یکی دیگر از جاذبههای ینا، حضور دانشمند جوان الکساندر فون هومبلت بود. این دو «آکادمی کوچک ما» را با یکدیگر تشکیل داده و به کالبدشکافی و آزمایش پرداختند، از جمله آزمایشهای الکتریکی روی حیوانات یا «گالوانیزم». برای رمانتیکها، برق سوخت زندگی به شمار میرفت.
گروه ینا در سال 1803 از هم پاشید و اعضای آن پراکنده شدند. کتاب «شورشیان باشکوه: پیشوایان مکتب رمانتیسم و ابداع "خود"» با یک فصل دراماتیک به پایان میرسد، جایی که نیروهای فرانسوی در سال 1806 به ینا میرسند، شهر را غارت میکنند و ساختمانها را به آتش میکشند و نبردی که با شکست ویرانگر ارتش پروس به پایان میرسد.
آندره وولف در پایاننامه خود، تاثیر متفکران ینا را بر نسلهای بعدی دنبال میکند؛ از طریق شاعران رمانتیک انگلیسی، به ویژه کولریج و از طریق افکار زیگموند فروید و جیمز جویس، و ادعا میکند که اکنون ما مفهوم «خود» را درونی کردهایم و دیگر آن را تشخیص نمیدهیم. آنچه انقلابی بود، اکنون استاندارد است: ما اکنون همه رمانتیک هستیم. و همه اینها بیش از 200 سال پیش در یک شهر کوچک در آلمان آغاز شد.
کتاب «شورشیان باشکوه: پیشوایان مکتب رمانتیسم و ابداع "خود"» نوشته آندره وولف با تصاویر روشن، روایت پویا و ایدههای درخشانش، کتابی گیراست. این کتاب را انتشارات جان موری در 512 صفحه منتشر کرده است.
نظر شما