کاظمی با بیان اینکه امینپور از اولین شاعران نسل انقلاب بود که با شعر نیمایی آشتی کرد، افزود: این در حالی بود که بعضی از بزرگان این نسل، هیچ میانه خوشی با راه و رسم نیما نداشتند. همچنین در آن سالها بهترین غزلهای طرز جدید را هم وی سرود و در آن زمان تنها کسی که توانست در غزل به حد و مرز کار قیصر امینپور نزدیک شود، سلمان هراتی بود.
وی با تاکید بر اینکه قیصر امینپور و حسن حسینی بهترین رباعیهای نوین را سرودهاند، تصریح کرد: قیصر امینپور در اوایل و اواسط دهه شصت در سه جریان مهم شعر نیمایی، غزل و رباعی نسل انقلاب در اوج بود.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه سرودههای قیصر امینپور در حوزه مضمون بر آثار سایر شاعران همعصرش برتری دارد، گفت: در بسیاری از مضامین رایج شعر در میان همعصرانش، بهترین کارها، سرودههای قیصر امینپور است. در موضوع جنگ، «شعری برای جنگ» وی، در موضوع ستایش حضرت امام (ره)، غزل «لبخند تو خلاصه خوبیهاست» و در موضوع انتظار، شعر «روز ناگزیر» از بهترین آثار به شمار میآیند.
این شاعر به فعالیتهای پژوهشی قیصر امینپور نیز اشاره کرد و افزود: وی یکی از بهترین نقدهای دورانش را نوشت که نقدی مفصل بر اشعار نصرالله مردانی بود که در آن نقد، بسیاری از مبانی نظری شعر این نسل را میتوان یافت و یک کارگاه نقادی و بسیار آموزنده است.
راز محبوبیت و مقبولیت امینپور
کاظمی یکی از رازهای اصلی محبوبیت و مقبولیت امینپور را تعادل در شعر و شخصیتش عنوان کرد و توضیح داد: وی همواره و نزد همه مخاطبان شعر، بیشتر مقبولیت نداشته و ما بسیار شاعران داشتهایم که یا در مقاطعی از زمان یا در میان گروه خاصی از مخاطبان محبوبیتی استثنایی یافتهاند ولی وقتی گستردگی حوزه مخاطبان و آن هم در زمانی طولانی را در نظر میگیریم، قیصر را شاعر مطرح همه سالها مییابیم که این امر یک دلیل سبکشناسانه دارد.
وی ادامه داد: شاعران مختلف، در غلظت و شدت ویژگیهای سبکیشان یکسان نیستند. بعضی بسیار صاحبسبک هستند، یعنی هنرمندیهایی ویژه خود دارند و این هنرمندیها تنها تکیهگاه آنهاست. در زمانههایی که پسند عمومی بر این وجوه از شعر معطوف است، این شاعران بیش از حد انتظار مطرح میشوند و محبوبیت مییابند. در مقابل، وقتی که پسند عمومی تغییر یافت یا شاعر در آن خصوصیات سبکی خویش به افراط گرایید، این شهرت ناگهان فروکش میکند. به همین ترتیب، شعر شاعرانی که چنین خروج از هنجارهای شدیدی دارند، در میان گروهی از مخاطبان که این ویژگی را میپسندند، بسیار مطرح میشود و در میان بخشی دیگر ممکن است هیچ بازتابی نداشته باشد. چنین است که شهرت و محبوبیت این شاعران، همواره در نوسان است.
این شاعر، قیصر امینپور را از گروه شاعران متعادل و همهجانبه عنوان کرد که در شعرش همه محاسن دیگران ولی در حد نسبی و قابل قبول، یافت میشود و گفت: وی در تصویرگری، سلامت و هنرمندی در زبان، رعایت تناسبهای لفظی و معنوی و طرح و ساختار شعرهایش همواره موفق بوده است. شاید در هیچیک از این جوانب مختلف شعر، به تنهایی نتوان قیصر را بیبدیل و بیرقیب دانست؛ ولی در این تعادل و جامعیت، شاعری بود که نظیرش را در میان شاعران این چند دهه نمیتوان یافت.
وی ادامه داد: قیصر امینپور، علاوه بر شعر در خصایل و رفتار خویش نیز از محبوبترینهای این سالها بوده است و هیچیک از صفات اخلاقی را در وی در حد افراط و تفریط نمییابیم. شخصیت شاعرانه قیصر امینپور نیز چنین تعادلی را نشان میدهد. وی نه بسیار جوششی و تنها متکی بر قریحه است که عنان اختیار شعرش را به دست ذوق دهد و نتواند خود مراقب سلوک شاعری خود باشد. از آن سوی، نه آنقدر متکی بر دانشهای ادبی است که شعرش خشک و عالمانه از کار درآید. جوشش و کوشش، ذوق و دانش در شخصیت شاعرانهاش در حد تعادل و نیز در حد کمال است.
این پژوهشگر یکی دیگر از عوامل جذابیت شعر قیصر امینپور در آن سالها را جسارتهای زبانی وی و به درآمدن گاهگاه از دایره واژگان معمول در شعر کلاسیک آن زمان، عنوان کرد و توضیح داد: زبانی از این دست در شعر اوایل دهه شصت یک حادثه و هموارکننده راه برای بسیاری از جوانهایی که به سبک و سیاق سخن امینپور و اقران وی گرویده بودند.
«شعاع درد مرا ضرب در عذاب کنید
مگر مساحت رنج مرا حساب کنید
محیط تنگ دلم را شکسته رسم کنید
خطوط منحنی خنده را خراب کنید»
وی عنایت خاص قیصر امینپور به قالب رباعی را نیز از دیگر بدایع کار وی عنوان کرد و افزود: وی و جمعی دیگر از شاعران انقلاب در آن سالها، این قالب فراموششده شعر فارسی را دوباره زنده کردند و با کسوتی نوآیین به یکی از قالبهای مهم و کارآمد شعر فارسی بدل کردند. عنایت خاص قیصر به این قالب تا واپسین سالهای شاعریاش ادامه دارد.
«دیشب باران قرار با پنجره داشت
روبوسی آبدار با پنجره داشت
یکریز به گوش پنجره پچپچ کرد
چکچک، چکچک... چه کار با پنجره داشت؟»
نظر شما