ویژگیهای اصلی کتاب «سیاوش»
از خصوصیات مهم کتاب سیاوش این است که بیشتر روایتهای منتشر شده از دوران دفاع مقدس توسط رزمندهها که داوطلبانه در میدانهای جنگ حضور داشتهاند بیان شده است، اما این کتاب جنگ را از زبان یک سرباز روایت میکند. در واقع بخش عمده کتاب به بازنمایی نقش سربازان در سالهای اول جنگ تحمیلی میپردازد. از دیگر ویژگیهای مهم دیگر کتاب پرداختن به نقش و جایگاه نیروهای ژاندارمری و اقدامات آنها در حراست از مناطق مرزی در دوران دفاع مقدس است.
این کتاب تصویری قابل تأمل از دوران پهلوی اول در سالهای 1339 تا 1340 ارائه میدهد، همچنین وقوع جنگ تحمیلی فصل جدید و متنوع دیگری در این کتاب است که حجم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. حضور داوطلبانه راوی در مناطق جنگی از جمله در یکی از مناطق مرزی در آبادان به نام روستای حَیِّر (در کنار اروندرود) و شرح حوادث آن منطقه پس از اعلام احتمال وقوع جنگ، حضور داوطلبانه در خرمشهر تا چند روز قبل از سقوط شهر و همچنین شرح عملیات کوی ذوالفقاری و حضور در اهواز، رامشیر و جایزون از موضوعات طرح شده در این کتاب است.
کتاب سیاوش سرانجام با حضور سه روزه راوی در اردوگاه هموطنان آزاد شده بستانی پس از موفقیت عملیات طریقالقدس پایان مییابد.
زاویه دید کتاب
زاویه دید کتاب اول شخص است و خاطرات از زبان یک نفر روایت شده است. طبق گفته نویسنده در مقدمه کتاب، کتاب سیاوش محصول حدود شش سال مصاحبه عمیق و هدفمند با راوی به صورت شفاهی و کتبی، گفتوگو با اطرافیان وی، مطالعه اسناد رسمی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، مطالعه کتابهای خاطره مرتبط، سفر ده روزه به استان خوزستان و آشنایی با محیط آبادان و خرمشهر، گفتگوی مستمر با کارشناسان و خوانندگان حرفهای کتابهای خاطره و همچنین تلاش راوی برای دستیابی به پارهای از اطلاعات مهم مربوط به دوران گذشته زندگی پدرش است. در مجموع هفتاد ساعت مصاحبه با راوی و خانوادهاش انجام شده و به دلیل عدم سکونت راوی در تهران ششصد و سی سئوال مکتوب از وی پرسیده شده است. نزدیک شدن به زبان راوی، پرداختن به آداب و رسوم اقوام لر، تطبیق گفتههای راوی با اسناد رسمی و دیگر اطلاعات موجود و مراجعه چندین باره به آرشیو روزنامهها، اسناد و کتابهای خاطره و اطلسهای جنگ و... از ویژگیهای دیگر کتاب است.
کتاب سیاوش توسط فائزه ساسانیخواه نوشته شده و انتشارات مرز و بوم آن را منتشر کرده است. ساسانیخواه پیش از این کتاب چراغهای روشن شهر را در حوزه خاطرهنگاری دفاع مقدس نوشته است که توسط انتشارات سوره مهر، وابسته به حوزه هنری در سال 1398 منتشر و نامزد دریافت جایزه کتاب سال دفاع مقدس 1400 شد.
در بخشی از کتاب آمده است:
«سرهنگ رضوی خسته و آشفته به میدان صبحگاه آمد. انگار که تمام شب گذشته را نخوابیده باشد. برخلاف همیشه که سرحال و مرتب و آراسته و با لباسهای اتوکشیده به هنگ میآمد و ظاهر و رفتارش برای همه ما الگو بود، آن روز چندان مرتب و سرحال نبود. بعد از پخش تلاوت قرآن کریم، سرهنگ رضوی به مسئول تریبون گفت: «میکروفن رو خاموش کن! نمیخوام صدا بیرون بره.» بعد به همه افراد حاضر در میدان دستور داد: «بیاین جلو! دور تریبون حلقه بزنین!» میدان صبحگاه کمتر از ده متر با خیابان اصلی فاصله داشت. پادگان به خیابان اصلی منتهی میشد و پشت پادگان، خانههای سازمانی و ایستگاه رادیو بود. اطرافش جمع شدیم. با نگرانی گفت: خوب گوش کنین! حرفای مهمی با شما دارم.
نظر شما