طبری، زبانی شاعرانه و سنتی است و واژگان مورداستفاده در آن، پیوند دهنده با گذشته ادبی ایران است.
زبان طبری همان لهجه مازندرانی و خویشاوند زبان فارسی است که همچنان به سیر تاریخی و طبیعی خود ادامه میدهد.
این زبان کاملا شاعرانه و سنتی است و واژگانی دارد که آن را به گذشته ادبی ایران پیوند میدهد. همچنین، انعطافپذیری، وجود واژگان اساطیری، توتمهای بومی، ظرفیت ایجاز و جوهره سرشار بیانی از ویژگیهای مهم زبان طبری است.
تصویرهای شعر طبری برگرفته از طبیعت و محیط جغرافیایی این استان است، طبیعتی که نیما به سبب بهرهمندی از آن شعرهای ماندگار خود را آفرید. تصاویر شاعرانه در این زبان چنان بدیع و شگفت انگیزند که فارسیزبانان نیز پس از ترجمه بهخوبی میتوانند از آن بهره و حظ کافی ببرند.
زیباترین و پرکاربردترین شعر در ادبیات طبری، ترانه است «ته سه میجمه دشت کوه و دشته/ اوزر جا گمه شه سرگذشته/ سيوسنگ هم شه رازه ناله کنه/ گنه مه سینه ، سرخ چشمه مشته» (به جستوجوی تو تمام کوه و دشت را میپیمایم / با نسیم از سرگذشت خود میگویم/ سنگ سیاه هم رازش را ناله میکند / و میگوید در سینهام چشمهای سرخ لبریز است) درونمایه این ترانهها علاوه بر عشقورزی و طبیعتگرایی، خودشناسی، خداشناسی، سرگردانی و مرگاندیشی است. ترانه به نوعی وجه اشتراک تمام زبانهای ایرانی است که میتوان آن را عاملی در پیوند ایرانیان دانست.
از میان آثار ادبی طبری از میان رفته میتوان به مرزباننامه، نیکینامه، باوندنامه و از آثار بازمانده نیز به ابیات و عباراتی پراکنده در لابهلای سطور قابوسنامه، تاریخ طبرستان ابن اسفندیار، تاریخ رویان اولیاءالله آملی و تاریخ طبرستان و رویان و مازندران ظهیرالدین مرعشی اشاره کرد.
نظر شما