سوریها میدانستند که صدام تهدیدی برای کل منطقه است
اسد در همان مصاحبه، در پاسخ به این پرسش که آیا برتری ایران تهدیدی برای خاک عراق نیست؟ گفت «ما میدانیم و اطمینان داریم که ایران هیچ چشمداشتی حتی به یک وجب از خاک عراق ندارد و اختلاف موجود، میان ایران و رژیم حاکم بر عراق است.» حکومت سوریه در آن مقطع، رژیم بعث عراق را رقیب سیاسی خود میدید، اما از آن مهمتر آیندهنگری درست آنان درباره خطر صدام برای کل منطقه بود. حکومت سوریه زودتر از بسیاری از حکومتهای عرب منطقه ما میدانست که صدام نه فقط برای ایران، که برای دیگر کشورها تهدیدی جدی است؛ واقعیتی که بعد از پایان جنگ تحمیلی و حمله عراق به کویت به وضوح اثبات شد.
از اینرو حکومت سوریه با چنین نگاهی در جنگ تحمیلی به حمایت از ما برخاست و در صف متحدان ما جای گرفت. چنان که مرتضی منطقی در کتاب «تحلیل تحولات تاریخ جنگ تبلیغاتی در دفاع مقدس» (جهاد دانشگاهی تهران) مینویسد همان روزهای اولیه جنگ، سوریه ضمن محکومیت تجاوز عراق به ایران، ادعای جبهه واحد عربی ضد ایران را رد کرد. این کار سوریها، برای عراقیها هضمشدنی نبود و رسانهها و دستگاههای تبلیغاتی رژیم بعث عراق میگفتند «سوریه از پشت به برادران خودش خنجر زده است.»
بعدتر سوریها از نکوهش لفظی تجاوز فراتر رفتند و در اقدامی عملی و بسیار موثر، خط لوله نفت صادراتی عراق را – که از این کشور رد میشد – بستند و ضربه سنگینی به اقتصاد عراق وارد کردند. زیرا با این تصمیم سوریه، یکی از منابع اصلی درآمدهای ارزی عراق، یعنی فروش نفت محدود میشد و حکومت عراق در تنگنای مالی گرفتار میافتاد.
روایت سوریه از جنگ تحمیلی؛ بازی اعراب در نقشه امریکا به نفع اسرائیل
در همان کتاب «عملیات محرم» که کاری از مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است میخوانیم که روزنامه امریکایی نیویورک تایمز، به تاریخ ما نهم آبان 1361 در مقالهای به نقش سوریه در کمک به ایران و فشار به عراق پرداخت و نوشت عراق با مشکلات زیادی از نظر تأمین مالی مواجه است و این مشکلات به تصمیم سوریه در بستن خط لوله نفتی عراق در سوریه برمیگردد. این روزنامه نوشته بود اگر حکومت سوریه بار دیگر خط لوله نفتی را باز کند (که با توجه به دوستی ایران و سوریه بعید است) صادرات نفت عراق از 600 هزار بشکه به حدود 2 میلیون بشکه در روز میرسد، که این افزایش فروش میتواند به چارهای برای بسیاری از مشکلات اقتصادی عراق تبدیل شود.
خلاصه اینکه سوریه در جنگ تحمیلی، با رد شعارهای ناسیونالیستی عراق درباره عربی بودن جنگ و تشکیل جبهه واحد عربی ضد ایرانیان، و نیز با بستن خط لوله نفتی عراق و وارد کردن فشار مالی به حکومت صدام، همچون متحدی ارزشمند برای ما عمل کرد. همچنین همان زمان مطبوعات سوری روی این واقعیت انگشت میگذاشتند که حکومتهای عربی نمیتوانند مدعی ناسیونالیسم عربی باشند، وقتی که اسرائیل در فلسطین و لبنان جنایت میکند و آنان چیزی نمیگویند. برای نمونه روزنامه سوری البعث، هشتم آبان سال 1361 نوشت چگونه است که اعراب درباره کشتار صبرا و شتیلا سکوت میکنند، اما پشت صدام در جنگ با ایران ایستادهاند؟ این روزنامه نوشته بود این حکومتها در نقشه امریکا و به نفع اسرائیل عمل میکنند و به اشاره امریکاست که حامی صدام در جنگ با ایران شدهاند.
نظر شما