کتابهای اینمجموعه توسط مارک رافل تصویرگری و همگی در قالب ۳۲ صفحه مصور چاپ شدهاند. در انتهای هرکدام هم واژهنامه و نمایه درج شده است. اینکتابها با شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۸۵ هزار تومان در بازار نشر عرضه میشوند. این مجموعه توسط کاوه فیضاللهی، کیوان فیضاللهی، باران فیضاللهی و طاهره رنجبر ترجمه شده است. با کاوه فیضاللهی به عنوان کسی که بیشترین سهم را در ترجمه این مجموعه داشته است گفتوگو داشتیم که در ادامه میخوانید:
چه شد که مجموعه «شمارش معکوس بزرگ» را برای ترجمه انتخاب کردید؟
ترجمه این مجموعه از طرف ناشر پیشنهاد شد.
چرا شمارش معکوس بزرگ؟ علت این نامگذاری چیست؟
انسان شیفته عدد است و این شیفتگی از کودکی آغاز میشود. اعداد به ما امکان مقایسه میدهند، مقایسهای که بدون آن توصیف و درک جهان امکانپذیر نیست. آدمها کنجکاوند در هر زمینهای سنگینترینها، درازترینها، سریعترینها، بزرگترینها و کوچکترینها را بشناسند. این اعداد تصور و تصویر ما را از جهان میسازند؛ متر و معیار ما برای مقایسه هستند. اما در این مجموعه ۱۰ جلدی ابتکار دیگری نیز به کار رفته است: اطلاعات مربوط به هر کدام از موضوعاتی که در یک کتاب به آن پرداخته شده با اعداد بزرگی که نمیشناسیم و درک نمیکنیم آغاز میشود و سرانجام به اعداد کوچک یکرقمی و قابل درک برای نوجوان میرسد. به این ترتیب، کتاب با شگفتی آغاز میشود و با این حس به پایان میرسد که آن شگفتی مهار شده و در کنترل فهم ما درآمده است. خواننده نوجوان در طول این واروشماری به این نتیجه میرسد که بخشی از جهان پیرامون خویش را شناخته است. کتابهای این مجموعه میتوانند طرح اولیهی نوعی کتابخانه ذهنی باشند. نوجوان با خواندن این کتابها احساس میکند با خطکشی که در اختیارش قرار گرفته میتواند اطلاعات جدید آن رشته را بسنجد و در قفسههای کتابخانهی ذهنش کنار اطلاعات هماندازهاش بگذارد. او اکنون هم قفسههایش را چیده و هم کلید و خطکشی به دست دارد. از این پس آنچه شمرده میشود نه فقط روزهای عمرش بلکه جهان بیکران پیرامون او با تمام شگفتیهای نهفته در آن است.
مجموعه «شمارش معکوس بزرگ» را میتوان به عنوان کتابهای اطلس برای کودکان در نظر گرفت؟
اطلس طبق تعریف جغرافیایی است یا مجموعهای از نقشههاست یا مثل کتابهای گیتاشناسی علاوه بر نقشه حاوی اطلاعات جانبی درباره تاریخ و مردمشناسی نواحی جغرافیایی است. اطلسهای تخصصی، مثل نقشههای آسمان شب یا مثلاً اطلس پرندگان ایران باز با نقشه سروکار دارند. در ایران گاهی به اشتباه کلمه اطلس را به معنای هر کتاب مصوری به کار میبرند. کتابهای مصور معمولاً قطع بزرگ و چاپی نفیس با جلد سخت دارند. بیشتر از تصویر و کمتر از متن تشکیل شدهاند. بسته به موضوع و گرافیک میتوانند مخاطب بزرگسال یا نوجوان داشته باشند. ممکن است برای سرگرمی و وقتگذرانی (معروف به کتابهای میز قهوهخوری) یا به شکل کتابهای مرجع با اهداف آموزشی طراحی شده باشند. معروفترین آنها در حال حاضر آثار انتشارات دورلینگ کیندرزلی (DK) است که بسیاری از عناوین آن در ایران از سوی انتشارات سایان منتشر شده است. مجموعه «شمارش معکوس بزرگ» از این جنس نیست؛ عکس ندارد و نقشه هم بهندرت در آن به کار رفته (جز جلد کشورهای جهان). در عوض در این مجموعه از اینفوگرافی و نوعی طراحی استفاده شده که مخاطب کودک و نوجوان با آن بهتر ارتباط برقرار میکند.
به نظر شما با وجود نرمافزارهای خیلی زیادی که در بازار موجود است، باز هم میتوان با این سبک کتابها بچهها را به سمت کتاب و آموزش غیرمجازی دعوت کرد؟
بدون تجربه دستاول آموزش ممکن نیست. برای مثال، آموزش جانورشناسی و گیاهشناسی صرفاً از طریق فیلم و کتاب و نرمافزار و بدون حضور مستقیم در طبیعت شدنی نیست. این وسایل فقط کمکآموزشی هستند. فردی که در طبیعت جانوران و گیاهان را از نزدیک و به چشم خود ندیده و آثار آنها را لمس نکرده باشد، با خواندن کتاب و تماشای فیلم جانورشناس و گیاهشناس نخواهد شد. هیچ وسیله آموزشی وجود ندارد که بتواند جای تجربهی طبیعت را بگیرد. به عبارت دیگر، حتی خواندن کتاب هم نوعی آموزش مجازی است و نمیتواند جای واقعیت (=طبیعت) و آموزش واقعی را بگیرد. اما از طرف دیگر، ذهنی که با خواندن کتاب یا روشهای دیگر آماده نشده باشد، ممکن است خیلی چیزها را در طبیعت نبیند. ممکن است سنگوارهای زیر پایتان افتاده باشد اما آن را نبینید. کتابها تجربهی انباشتهی بشرند و بدون آنها باید از صفر شروع کرد. سفری هم که از صفر شروع شود خیلی دور نخواهد رفت.
با این توضیحات، میتوان گفت که فیلمها و نرمافزارها بیشتر از کتاب با کودک در تعامل هستند؟
به نظر من، فیلم و نرمافزار و چندرسانهای، با وجود تبلیغات گسترده، هرگز به اندازهی کتاب تعاملی (interactive) نیستند. معمولاً تصور میشود که کتابِ صامت که از متن و نهایتاً چند تصویر تشکیل شده رابطهای یکطرفه با خواننده برقرار میکند، و چون اصولاً خواننده کاری غیر از خواندن نمیتواند انجام دهد تعاملی شکل نمیگیرد و مطالعه به کاری کسلکننده تبدیل میشود؛ اما در واقع، این خوانندهی کتاب است که افسار فرایند یادگیری خویش را به دست میگیرد و آن را متناسب خود شخصی و سرعتش را تنظیم میکند؛ جستوجوهای جانبی انجام میدهد؛ به کتابهای دیگر مراجعه میکند و با حرکت مداوم از طبیعت به کتاب و از کتاب به طبیعت به مطالعات خود عمق و معنایی واقعی میبخشد.
تفاوت کتاب با چندرسانهای چیست؟
یکی از مهمترین تفاوتهای میان کتاب و چندرسانهای در انگیزه کاربر است. کاربر کتاب برای یادگیری نیازی به پاداشهای دائمی و گولزنکهای اضافی ندارد. لازم نیست با تغییر مداوم هر ثانیه سرش را گرم کرد. برای یادگیری آرامش و تمرکز لازم است. همه چیز را نمیتوان در بستههای کوچک و با آهنگی شتابزده بیان کرد. فرقشان مثل مزههای واقعی یک شام مامانپز و قند و نمک اضافی هلههولههاست.
یک تفاوت مهم دیگر در نتیجه است. برای مثال، کسانی که فیلمهای مستند زیاد میبینند خیلی چیزها میدانند، اما معمولاً از ارتباط این چیزها با هم در قالب یک طرح کلی که بتواند جهان پیرامون را توضیح دهد بیخبرند. در بسیاری از موارد نتیجهاش برداشتی کجوکوله از جهان است که گاه با عقاید شخصی عجیب همراه میشود.
نظر شما