کتاب «هندوپارتیان و برآمدن ساسانیان» منتشر شد
خاستگاه هندوپارتیان سیستان بود/ مردمانی با ریشه ایرانی در هندوستان
کتاب «هندوپارتیان و برآمدن ساسانیان» نوشته رضا کلانی از سوی انتشارات طهوری منتشر شد. سرزمینهای تختگاه هندوپارتیان پر از شاهان و شاهکهای معارض بوده است. آنها از جمله مردمانی با نام و ریشه ایرانی بودند که به سرزمین هندوستان وارد شدند.
پارت همیشه پرالتهاب همسایهای حتی منقلبتر از خود داشت: شاهنشاهی هندوپارتیان. بنیانگذار این پادشاهی گندوفارس از خاندان گندوفار و این خاندان از دودمان سورنها بود که شاه اشکانی در ابتدا این دودمان را به منقادساختن سکاها و بعداً جلوگیری از هجوم کوشانیان در شرق اتحادیه پارتی مأمور ساخته بود. گندوفارها مستقل از بقیه سورنها به مطیعکردن سکاها توفیق یافتند؛ ولی خود از اتحادیه مستقل شده و پادشاهی نوبنیاد هندوپارتیان را در سده نخست میلادی بنیان گذاشتند. حال سورنها که میباید آسودگی خاطر شاه اشکانی از بخشی از مرزهای شرقی را تضمین میکردند، با تأسیس پادشاهی هندوپارتیان به تهدیدی دائمی برای تاجوتخت او بدل شدند؛ تهدیدی که در نهایت به یکی از علل ازهمپاشیدن اتحادیه پارتی در قرن سوم میلادی تبدیل شد.
سرزمینهای تختگاه هندوپارتیان پر از شاهان و شاهکهای معارض بوده است. آنها از جمله مردمانی با نام و ریشه ایرانی بودند که به سرزمین هندوستان وارد شدند. خاستگاه هندوپارتیان سیستان بود و آخرین سنگر آنان در برابر فشار کوشانها از سوی شرق باز هم سیستان بود. به همین دلیل اگر کسی به دنبال ریشههای ایرانی و ایرانیگری اتحادیه پارتی میگردد، آنها را بیشتر در سیستان پارسی خواهد یافت تا در بینالنهرین سامی ـ یونانی.
هندوپارتیان سلسلهای بودند که از اوایل قرن یکم میلادی بر سرزمین وسیعی از سیستان بزرگ تا حوضه سند که امروزه در مرزهای سیاسی ایران و افغانستان و پاکستان قرار دارد، حکم راندند. توان نظامی و سیاسی این سلسله رفتهرفته تا میانه قرن دوم میلادی رو به افول گذاشت تا جایی که برخی از شاهان متأخر این سلسله را میتوان فرمانروایانی بیسرزمین نام نهاد. وضعیت منابع تاریخی این سرزمین نیز مانند دیگر سرزمینهای متأثر از نظام کاست است. در فصل نخست به منابع مکتوب، کتیبهها، استوپاها و گنجینههای درون آنها، محوطههای باستانی، سکهها، روایات ملی و نشانشناسی مربوط به این سلسله پرداخته شده است.
پارت در ابتدا توسط اخلاف مستقیم ارشک بنیانگذار سلسله اداره میشد، سپس نسل پریاپت که خویشاوند وی بود و خود شاه نبود، روی کار آمدند. مهرداد یکم، اردوان یکم و مهرداد دوم برجستهترین چهرههای نسل پریاپت بودند. پس از سلطنت طولانی مهرداد دوم «عصر تاریک» تاریخ پارت از پی مبارزه فرزندان مهرداد برای قدرت شروع شد. بعد از آن شاخه کهتر شرقی دودمان اشکانی که از سیناتروک شروع شد، بر تخت سلطنت نشست. در فصل دوم بحث قدرتیابی هندوپارتیان در شرق اشاره شده و همچنین جغرافیای سیاسی اتحادیه پارتی از قرن یکم پیش از میلاد تا فروپاشی اتحادیه در قرن سوم میلادی بررسی شده است.
در قرن دوم میلادی سرزمین پارت زیر فشارهای سخت قرار گرفت و قدرت آن بسیار کاهش یافت. این سرزمین بین منگنه رومیان در غرب و قدرت نوظهور و پرتحرک کوشانیان در شرق قرار گرفته بود و صحراگردان شمال نیز آماده بودند تا از هرگونه سستی پارت بهرهبرداری کنند. ضعف کلی اتحادیه پارتی بر هندوپارتیان نیز اثر گذاشته بود. فصل سوم اختصاص به بررسی دوره متأخر هندوپارتیان و ریشههای دودمانی ساسانیان دارد.
دودمان ساسانی در عصر اردشیر پاپکان دو شاخه عمده پاپکی و گندافری داشت. ولی نام آذرساسان بود که بعداً بر تمام سلسله اطلاق میشد. نجبای بزرگ شرق از آغاز قیام ساسانی به رهبری پاپکیان قصد داشتند تا محوریت مرکز سیاسی اتحادیه پارتی را از حول دودمان اشکانی به دودمانی دیگر منتقل کنند، نه اینکه کل شالوده ساختار سیاسی حاکم را که بر نظمی تکثرگرا استوار بود، برهم ریزند. در فصل چهارم قدرتیابی ساسانیان و حضور پاپکیان در آنها تحلیل شده است.
در فصل پایانی کتاب با دو رویکرد متفاوتی «ایرانی ـ هندی» و «پارتی» به محتوای تاریخی روایات ملی با محوریت «دوره دوم کیانی» نگریسته شده که هرکدام به نتایجی در کل متفاوت، اما اندک جزئیاتی مشابه رسیدهاند.
در پیوستها نخست مختصری درباره خط خروشتی آورده شده و سپس گاهشماری شاهنشاهی هندوپارتیان، چند نمونه سکه هندوسکایی و کوشانی، اصطلاحات سکهشناسی و... آورده شده است.
کتاب «هندوپارتیان و برآمدن ساسانیان» نوشته رضا کلانی در 469 صفحه، شمارگان 220 نسخه و قیمت 220 هزار تومان از سوی انتشارات طهوری منتشر شد.
نظر شما