در ابتدای این نشست سیدصادق سجادی گفت: این کتاب محصول تاریخ ایرانی اسلامی است که دیوانی، وزارت و دیوانسالاری را در ایران برجسته کرده است و اساسا به نهادهای سیاسی در قلمرو اسلام و در خلافت امویان و عباسیان پرداخته است.
وی با بیان اینکه از حدود سال 1365 به اینگونه مباحث علاقهمند شدم، افزود: البته برای چاپ این کتاب بسیاری از مقالات مورد تجدیدنظر قرار گرفت و برخی از تحلیلها تغییر کرد و فصل نخست کتاب دستخوش تغییرات اساسی شد.
مولف کتاب «وزارت و دیوانسالاری ایرانی در عصر اسلامی» در ادامه بیان کرد: مضمون و درونمایه اصلی کتاب دیوانسالاری در عصر خلافت منبعث از دیوانسالاری ایرانی است. نخستین دیوانیان ایرانی تا اوج خلافت عباسی دستگاه قلمرو وسیع خلافت را اداره میکردند که این دیوانیان لااقل در طبقه اول و دوم برخاسته از خاندانهای ایرانی هستند.
وی افزود: طبقه دبیران در ایران باستان طبقه خاصی بود که فرزندان آن طبقه هم برای دیوانی تربیت میشدند. در واقع در ایران خاندانهای دیوانسالار داشتیم. برخی باقی ماندند و در عصر اسلامی امور مالی خراج و دوایر وابسته را به دست گرفتند.
سجادی گفت: برخی از منابع مورد استفاده در این کتاب ذکر شده است و برخی دیگر را ارجاع دادهام. عبدالحمید کاتب در رساله کوچکی در مورد دیوانسالاران و شیوه تربیت دبیران سخن رانده است. همچنین طبری و دیگران نیز اشاراتی به این موضوع دارند.
وی افزود: شیوه تربیت دبیران در عصر ساسانی اینگونه بود که دبیران با خصوصیات دبیری تربیت میشدند و اساس کتاب «وزارت و دیوانسالاری ایرانی در عصر اسلامی» بر این است که این دیوانسالاری از دوره ساسانی وارد عصر اسلامی شده است. به همین دلیل عمربنخطاب با اینکه بسیاری از نقاط ایران با جنگ فتح شده بود، املاک را در دست صاحبان اصلی باقی گذاشت.
مولف کتاب «وزارت و دیوانسالاری ایرانی در عصر اسلامی» افزود: مالیات با توجه به زمان برداشت محصول کشاورزی وصول میشد و این بستگی به دیر حاصل شدن یا زود حاصل شدن محصول داشت، که این را اعراب که سابقهای در حکومت متمرکز نداشتند، نمیدانستند و در برخی موارد مالیات و هزینهها به هم میریخت که ناچار بودند برای سامان دادن به اوضاع مالیات از کاتبان ایرانی استفاده کنند.
سجادی در ادامه گفت: دواوین به زبان پهلوی نوشته میشد و دیوانسالاران ایرانی آنها را مینوشتند که در دوره حجاج این تلاش صورت گرفت تا دواوین را از پهلوی به عربی برگردانند که اصول همچنان باقی ماند و تنها زبان تغییر کرد.
وی افزود: از دوران قدیم و از فتح ایران، حکومت اموی و عباسی ترجیح میدادند مسایل دیوانی در دست ایرانیان باشد و همین نگرش سبب شد تا خاندانهای دیوانسالار پدید بیایند که احوال قابل توجهی از آنها در این کتاب آورده شده است. ابن جراح و ابن فرات از خاندانهای مطرح دیوانسالار ایرانی بودند.
سجادی بیان کرد: این نگاه و رفتن به این سمت منبعث از دیوانسالاری عصر ایرانی است که میتواند برای کسانی که به تاریخ تحولات علاقهمند هستند، جذاب باشد. اما به اشکالهای متعدد کتاب واقفم و مطالعاتم را کم و بیش ادامه دادهام.
غلامرضا امیرخانی که به عنوان دبیر نشست حضور داشت، این پرسش را طرح کرد، آیا همه مداخل کتاب دایرهالمعارفی هستند؟ که مولف کتاب گفت: در بخش نخست کتاب به شرح و توضیح اصطلاحات پرداختهام و سپس دیوانسالاری و دیوانسالاران را توضیح دادهام.
در ادامه این نشست علی بهرامیان که به عنوان منتقد حضور داشت، گفت: موضوع مغتنمی است که در کتاب «وزارت و دیوانسالاری ایرانی در عصر اسلامی» مورد بررسی قرار گرفته و نویسنده کتاب سالهای بسیاری برای تحقیق در مورد این موضوع زمان گذاشته و درباره وزرای مشهور و خاندانهای وزیر پژوهش کرده است.
وی افزود: نقش قابل توجه وزرا شاید کمی تحت تاثیر تاریخنگاری قرار گرفته است، بیشتر دورهها را با سلطان آن دوره میشناسند در حالیکه وزرا و دیوانسالاران از دوره ساسانی تا دوره پهلوی نقش مهمی داشتند و این از شرح حالی که در این کتاب آمده، قابل پیگیری است.
بهرامیان بیان کرد: در بیشتر دورهها وزرا و دیوانسالاران ادیب و شاعر بودند که این تقریبا تا روزگار نزدیک به ما هم ادامه پیدا کرد. در بزنگاههای تاریخی دیوانسالاران و وزرا نقش مهم و بنیادی داشتند که آنگونه که باید مورد توجه و پژوهش قرار نگرفته است. باید نقش وزرا را در ادوار گوناگون و خصوصا در دوره مغول در نظر گرفت.
وی در ادامه گفت: تاثیری که نهاد وزارت در ادوار گوناگون بر اطراف خودش گذاشته، قابل توجه بوده است. از هندوستان و شبهقاره و ماوراءالنهر تا شمال آفریقا نهاد وزارت به گونهای که ایرانیان بنیان گذاشتند و ادامه دادند در آنجا هم تاثیرگذار بوده است و نوشته شدن کتابی که جملگی این مسایل را پوشش بدهد یک امر لازم در روزگار ما بوده است.
این منتقد ادبی بیان کرد: مولف کتاب «وزارت و دیوانسالاری ایرانی در عصر اسلامی» این کار را به گونهای دقیق به انجام رسانیده که برای این دوره بسیار لازم و ضروری بوده است، چنین پژوهش کاملی را در جای دیگر سراغ ندارم. البته چند کتاب در کل در مورد وزرا نوشته شده است. کتاب «الوزرا والکتاب» جهشیاری در نیمه قرن چهارم نوشته شد که این مولف از دیوانیان بوده و کتابش ناقص به دست ما رسیده است. کتاب «اخبارالوزراء یا تاریخالوزراء» نیز به این موضوع پرداخته است.
بهرامیان گفت: تاثیر وزارت بر زبان فارسی و عربی نیز قابل توجه است و نشان میدهد که وجوه مختلفی دارد. همچنین واژه وزیر نیز قابل توجه است که میتواند مورد تحقیق و پژوهش قرار بگیرد. در اصل نمیدانم این واژه عربی است یا فارسی. امیرالمومنین در جایی میفرمایند؛ من وزیر باشم بهتر از آن است که امیر باشم.
وی افزود: نکته قابل تامل در مورد کتاب «وزارت و دیوانسالاری ایرانی در عصر اسلامی» این است که وجوه مختلف قضیه در کتاب دیده شده است. ابتدا چشماندازی بیان شد و از دوره ساسانی آغاز شد و بعد دوره اسلامی آورده شده است. در دوره اسلامی برخی کاتبان را وزیر تلقی کردهاند. نویسنده در مقدمه کتاب به آن پرداخته و بعد وارد دیوانها شده است. پژوهشگرانی که در تاریخ قرون اولیه و به ویژه دوره قبل از مغول تحقیق میکنند، بسیار به این اصطلاحات برمیخورند که در این کتاب به خوبی شرح داده شده است.
بهرامیان بیان کرد: واقعیت این است که نویسنده کتاب «وزارت و دیوانسالاری ایرانی در عصر اسلامی» یک دانشنامه کوچکی برای امروز پدید آورده است که اگر ادامه پیدا کند، بسیار ارزشمند خواهد بود. در این کتاب خیلی به نقد آراء دیگران توجه نشده است که این بخش در این کتاب خالی است و اگر در جلدهای بعد از این حالت دانشنامهای خارج شود و به شرح احوالات بپردازد، بهتر خواهد بود.
بهرامیان در ادامه به طرح یک پرسش پرداخت و گفت: در ضمن تحقیق آیا به وزراء و کاتبان مثلا غزنوی و آل بویه برنخوردهاید؛ آیا دیوانهای این دو دوره شبیه به هم بود یا خیر؟
سید صادق سجادی در ادامه این نشست و در پاسخ به بهرامیان گفت: در باب وزارت و بررسی آن هنوز جای کار بسیار است. به عنوان مثال در برخی موارد برخی وزراء وظیفه سپهسالاری را بر عهده داشتند که هیچ یک از کتابهای موجود جامع و مانع به این موضوع نپرداختهاند و از جهات مختلف میتوان بر روی آن کار کرد.
وی افزود: بزرگترین ادبا در زمره کاتبان بودند. در کل یکی از هنرهای کاتب نویسندگی و تسلط بر زبان بود و در بسیاری از اوقات نامههایی که دواوین مینوشتند به عنوان نمونه دست به دست میشد.
مولف کتاب «وزارت و دیوانسالاری ایرانی در عصر اسلامی» بیان کرد: نهادهای دیوانی در سلسلههای مقارن شبیه هم بوده است. برخی از دیوانیان بعد از انقراض یک دیوان به دیوان پیروز میپیوستند و در جزئیات ممکن است که اختلاف بوده اما در اساس و اصول دیوانی یکی بوده است.
سجادی در ادامه گفت: پیچیدگیهایی وجود دارد که تحقیق در این زمینه را با دشواری روبهرو میکند. مورخ پژوهشگر باید به دقایق و ظرایف بسیار توجه کند تا مرتکب اشتباه نشود که با تدبر در منابع و در کنار هم قرار دادن اطلاعات میتوان اطلاعات مفید را به دست آورد.
وی افزود: تحولات کلی دیوانها بسیار جای کار دارد. به عنوان مثال در مورد دیوان سپاه یا دیوان جند در یک دوره مطلقا اسمی از آن نداریم و دیوان عرض نامیده میشود، این در حالی است که در کل وظایف این دو دیوان با یکدیگر متفاوت است. از دوره سلجوقیان دیگر دیوان جند و عرض نداریم که همه اینها میتواند موضوع مورد پژوهش و تحقیق قرار بگیرد.
سجادی بیان کرد: در برخی از زمانها وزراء یهودی یا مسیحی بودند که عملکرد این وزراء به قدرت امیر وقت بستگی داشت. به عنوان مثال اطلاق طب اسلامی نادرست است، زیرا در همه دورهها فیلسوفان و طبیبان مسلمان نبودند و نگاه به این اطلاقها با این تعابیر قبول آنها را با دشواری روبهرو میکند.
مولف کتاب «وزارت و دیوانسالاری ایرانی در عصر اسلامی» گفت: آدمهای با کفایت و بسیار درستکار که چشمداشتی به مال دنیا نداشتند باید به امور دیوانی منصوب میشدند. این اشخاص از کودکی تربیت میشدند و در دوره انوشیروان بازرسانی نیز برای اینها گمارده میشد. محتسب حق نداشت توهین کند، تهمت بزند و یا از طرف خودش کسی را دستگیر کند.
وی بیان کرد: یکی از مشکلات این است که این اسناد پیش از آنکه مورد بررسی قرار بگیرند، به تدریج فراموش میشوند.
نظر شما