مترجم کتاب «آنارشیسم» در گفتوگو با ایبنا:
برابری آنارشیسم با هرج و مرج خطای تاریخی است/ تاثیر چامسکی و زین در توجه دوباره به آنارشیسم
محمودرضا عبداللهی میگوید: آنارشیسم به مثابه فلسفه سیاسی در پی آن بوده که آرمانشهری عاری از اعمال قدرت در هر شکل آن و همکاری به جای رقابت را توصیه و تجویز کند.
پرسش نخست را از مجموعه درآمدی کوتاه که کتاب آنارشیسم نخستین جلد آن است آغاز کنیم. تمرکز اصلی این مجموعه بر چیست و شامل چند عنوان میشود؟
این مجموعه کتابها متونی درباره آنارشیسماند که نشر افکار در طول بیش از یک دهه منتشر کرده است. در کل، آثار تالیف و ترجمه در باب این مکتب سیاسی تا پیش از این ناچیز بوده است. البته باید یادآوری کرد پیشگامان فکری جنبش مشروطیت در آثار خود به اندیشه آنارشیسم و رهبر فکری این نحله در قرن نوزدهم یعنی پیر جوزف پرودن- در کنار مارکس و کمونیستها- به کرات اشاره کردهاند و یا ترجمه یکی آثار کروپتکین از متفکران بزرگ این مکتب در اوایل دهه بیست خورشیدی در ایران منتشر شده که نسخهای از آن در دانشگاه تهران موجود است. ولی مهمترین اثر منتشر شده در باب آنارشیسم به فارسی ترجمه کتاب مشهور جرج وودکاک متفکر آنارشیست و استاد پیشین دانشگاه تورنتو بود که انتشارات پنگوئن در دهه شصت میلادی منتشر کرده بود و اواخر دهه شصت خورشیدی با ترجمه آقای هرمز عبداللهی در ایران چاپ شد و بارها تجدید چاپ شده است و منبعی مهم و نسبتاً جامع درباره آنارشیسم به شمار میرود.
در انتهای دهه هشتاد، نشر افکار ترجمه دو اثر یعنی کتابهای آنارشیسم درآمدی کوتاه و آنارکوسندیکالیسم را منتشر کرد و طی بیش از ده سال چندین عنوان مهم دیگر از آثار کلاسیک و مدرن راجع به آنارشیسم انتشار یافته و انتشار عناوین مهم دیگری در راه است .با تکمیل این مجموعه به نظر میرسد این خلاء، یعنی فقدان آثار بنیادین در باب آنارشیسم به فارسی، پر خواهد شد.
به نظر میرسد آنارشیسم از جمله مکاتبی است که در ذهن بسیاری از افراد(به ویژه عموم) برابر با هرج و مرج و آشفتگی تلقی میشود، این فهم از کجا شکل گرفته و چه نسبتی با حقیقت این مکتب دارد؟
بله، متأسفانه این واژه عموماً مترادف هرجومرج به کار رفته است و گاه میبینیم استادان دانشگاه و صاحبنظران نیز این اشتباه را تکرار میکنند. این خطا ریشه تاریخی دارد و به دستهای کوچک از کنشگران آنارشیست برمیگردد که استفاده از خشونت و ترور را توصیه میکردند. حال آنکه، تاریخ آنارشیسم مبری از این اتهام است از یاد نبریم در تاریخ فکری آنارشیسم به متفکران و کنشگران صلحطلب و خشونتپرهیزی چون هنری دیوید ثارو، لئو تولستوی، و مهاتما گاندی بر میخوریم. در کنار این، ایده محوری آنارشیسم که مخالف ساختار و تشکیل حکومت و قدرتیابی به هر شکل آن است و به جای آن توافق آزاد و مشارکت داوطلبانه در شوراها و سندیکاها در مناطق و مشاغل گوناگون را تجویز میکند ممکن است نوعی هرجومرج را به ذهن متبادر کند یا اینکه گمان شود چنین وضعیتی به هرجومرج میانجامد. در حالیکه آنارشیسم به مثابه فلسفه سیاسی در پی آن بوده که آرمانشهری عاری از اعمال قدرت در هر شکل آن و همکاری به جای رقابت را توصیه و تجویز کند و در آخر باید اشاره کرد که بر اثر دشمنی که بین کمونیستها و آنارشیستها وجود داشته، بخصوص بعد از انقلاب اکتبر در روسیه، برای بدنام کردن این مکتب چنین تهمتی برضد آنارشیسم رواج یافته است.
در ایران نیز حزب توده در آثار خود آنارشیسم را سوسیالیسم تخیلی مینامید که ترجمه عامدانه غلط از سوسیالیسم آرمانشهری بود و جنبه تبلیغاتی در این رقابت داشت. با وجود این، پس از افول آنارشیسم و به حاشیه رفتن آن بعد از جنگ جهانی دوم، به نظر میرسد این مفهوم اشتباه به همه جا راه یافته است.
آیا کالین وارد در این اثر به دنبال معرفی ابتدایی آنارشیسم به خوانندگان است؟ کتاب او چه جنبه هایی از اندیشه آنارشیسم را مورد توجه قرار میدهد؟
کتاب کالین وارد از مجموعه بزرگ و محبوب کتابهای معرفی بسیار کوتاه از انتشارات دانشگاه آکسفورد است که از ۱۹۹۵ تاکنون ۷۰۰ عنوان در موضوعات گوناگون منتشر کرده است. مولفان کتابهای این مجموعه از استادان و صاحبنظران هر حوزه به حساب میآیند و هر کتاب درآمدی به یک موضوع است که به رغم حجم کم و هدف آن که آشنا ساختن مخاطبان عام با آن حیطه است برای خوانندگان جدی و دانشگاهی هم منابع مفیدی به حساب میآیند.
جایگاه کالین وارد در شناخت مکتب آنارشیسم کجاست و در ادامه آیا آنارشیسم را همچنان می توان به عنوان یک مکتب پویا مورد خوانش قرار داد؟
کالین وارد فقید متفکر و کنشگری آنارشیست و سردبیر نشریهی آزادی و سپس مجلهی آنارشیسم در بریتانیا بود و تالیفاتی در زمینه سیاستگزاری عمومی با رویکردی آنارشیستی دارد و میراثدار اندیشههای پیتر کروپتکین شناخته می شد که آن اندیشهها را در حوزههای جدیدی چون مسکن، شهرسازی، آموزش و پرورش گسترش داد. کالین وارد در سال ۲۰۱۰ درگذشت. کتاب او درباره آنارشیسم از این مجموعه با استقبال گستردهای در میان مخاطبان انگلیسیزبان و دیگر زبانها روبرو شده است. آنارشیسم چنانکه اشاره شد امروز دیگر جنبش اجتماعی وسیعی محسوب نمیشود، اما در بسیاری از جنبشها نمودی از مفاهیم و آرمانهای آن را میتوان یافت. یکی از مهترین آنها جنبش تسخیر والاستریت در سال ۲۰۱۱ بود. پیش از آن در جنبش جوانان در دههی ۱۹۶۰ بسیاری از آرمانهای آنارشیسم آگاهانه و یا ناآگاهانه رواج داشت و به تحقق پیوست. امروز تعداد گروههای سازمانیافته صاحبنفوذ که متاثر از ایدئولوژی آنارشیسم هستند نسبتاً اندک است. با این حال، بسیاری بیانکه فعالیت در قالب گروه یا سندیکا داشته باشند به شکل انفرادی خود را انارشیست میخوانند. در دوران ما، دو نویسنده و متفکر بزرگ و صاحبنام در توجه دوباره مردم به آنارشیسم تاثیرگذار بودهاند: نخست نوام چامسکی فیلسوف و زبانشناس و دیگری هاوارد زین مورخ، جامعهشناس و نمایشنامهنویس.
نظر شما