یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۸۷ - ۱۳:۵۶
غريب آذری و مرگی غريب

داستان کوتاه «غريب آذري» نوشته «صادق زيبا كلام» كه به‌تازگي از سوي نشر «بيدگل» روانه بازار كتاب شده است، درباره شرح حال و زندگي يكي از دانشجويان بااستعداد نويسنده به نام «افضل ايزد‌پناه» است كه به دليل نقصي جسماني ناشي از در يك تصادف، به طرز دردناكي از دنيا می‌رود./

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، داستان «غريب آذری»، نوشته «صادق زيباكلام» كه به تازگی از سوی نشر «بيد گل» روانه بازار كتاب شده است، درباره شرح حال و زندگي يكي از دانشجويان با استعداد نويسنده به نام «افضل يزدان‌پناه» است كه بعد از پشت سرگذاشتن مقطع فوق ليسانس رشته علوم سياسي، به دليل وجود نقصي جسماني به جا مانده از یک تصادف، به طرز دردناكی از دنیا می‌رود و نويسنده را با تاثري عميق نسبت به درك كاستی‌ها و محدوديت‌های شرايط زندگی اين قبيل نخبگان جوان به نگارش اين داستان وا می‌دارد.

داستان كوتاه منتشر شده در اين كتاب در حقيقت مقدمه صادق زيباكلام بر كتاب «مجموعه گفت‌وگوهاي سياسي» است.

داستان اين كتاب در فضايي ملموس و صميمي و با زباني روان و آشنا به خلق موقعيت‌هاي داستاني، به نگارش در آمده است.

كتاب «آذري غريب» به اهتمام «نصير عبادپور»، هم كلاسي «افضل يزدان‌پناه» و يكي ديگر از دانشجويان زيبا كلام، به چاپ رسيده است. او در پيشگفتار اين كتاب به برخي ويژگي‌هاي محتوايي داستان اشاره كرده و نوشته است:

«درون‌مايه مقدمه كتاب كه در قالب داستاني كوتاه، به شرح حال و زندگي حزن‌انگيز و اندوهناك يكي از شاگردان ايشان و از دوستان بسيار صميمي من به نام «افضل ايزد‌پناه» مي پردازد، به طور كامل متفاوت بوده و از جنس ديگري است.... چه آثاري كه پيش از ايشان ديده بودم، بيش‌تر در زمينه تجزيه و تحليل تحولات سياسي و اجتماعي ايران و عمدتا هم به شيوه علمي و آكادميك بوده است. اما جذابيت اثر و ارزش و اعتبار آن چه از حيث علمي و چه به لحاظ نوع سبك و نگارش، باعث شد طي چند سال پس از چاپ اول، بارها و بارها آن را مطالعه نمايم... جالب اين جاست كه به گفته خود دكتر زيباكلام، وقتي خبر دلخراش مرگ يزدان‌پناه به او می‌رسد، آن قدر حيرت‌زده و متاثر می‌شود كه بلافاصله وقتي به خانه می‌آيد قلم به دست گرفته و شروع به نوشتن می‌نمايد و وقتي سرش را از روي كاغذ برمی‌دارد، در مدت خيلي كوتاهي نوشته را تمام می‌كند... اما به نحو اولی‌تر اگر از سبك و سياق نگارش و ارزش ادبي اثر حاضر بگذريم، مهم‌ترين ويژگي اين داستان به نظر بنده به نوعي بازخواني و تجزيه و تحليل بنيادين و عميق از تحولات سياسي و اجتماعي ايران باز مي‌گردد كه جاي تامل بسياري از اين حيث دارد.»

يكي از نكات قابل توجه اين داستان كوتاه، نگاه نكته‌بينانه نويسنده و حساسيت‌هاي او نسبت به ويژگی‌های منحصر به فرد شاگردش، رنج جسماني او و توصيف آنها ست. اين نويسنده با لحني داستانی، دلبستگی‌اش را به طرز فكر متفاوت قهرمان داستان(افضل) و آرمان‌های او در مقايسه با ديگر هم شاگردی‌هايش، ابراز كرده است.

داستان با مصرع شعر «كي رفته‌اي ز دل كه تمنا كنم ترا» اين گونه آغاز می‌شود:

«هنوز هر بار كه وارد كريدورهاي دانشكده حقوق و علوم سياسي می‌شوم و از پله‌هاي قديمي كه از زمان رضاشاه تا به حال خم به ابرو نياورده‌اند بالا می‌روم، بی‌اختيار احساس می‌كنم كه افضل را دو مرتبه می‌بينم. احساس می‌كنم عنقريب افضل با پاهاي نيمه فلجش در حالي كه دو دستي طارمی‌ها را گرفته و دارد به سختي پايين می‌آيد، با من سينه به سينه خواهد شد...».

و در بخش ديگر از پایان داستان آمده: اين جا محل به زير خاك رفتن اميد و آرزوهاي يك استاد است كه چند صباحي فكر می‌كرد گمشده‌اش و شاگردش را پيدا كرده است.

كتاب «آذري غريب» نوشته «صادق زيباكلام»، به اهتمام نصير عبادپور، زمستان امسال(۱۳۸۷) از سوي نشر «بيد گل» در شمارگان ۲۲۰۰ نسخه منتشر شده است.

اين كتاب ۴۷ صفحه دارد و قيمت آن ۱۲۰۰ تومان است.



نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • ۱۲:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۰
    سلام راستی منظورتون از آذری غریب با مرگی غریب چیه؟افضل که تو شهر خودش کنار عزیزاش فوت کرد مرحوم افضل غریب بود اما غریب نمرد...

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها