نشست «آسیبشناسی پژوهشهای روانشناختی در ایران» برگزار شد؛
شهابی: بسیاری از پژوهشها ضعف سودمندی دارند/ اورکی: کمتر تمایل داریم به سمت کارهای محض یا آزمایشگاهی برویم
شهابی گفت: ما با پژوهشهای زیادی مواجه هستیم که فاقد سودمندی لازم هستند. بسیاری از مسائل جواب مشخصی از همان ابتدا دارند، مثل رابطه بخشش با شادکامی. اینها موضوعاتی هستند که از لحاظ روششناسی و ساختار و قواعد نگارشی هیچ مشکلی ندارند و خوب هم نوشته شدهاند ولی واقعیت این است که دانش تازهای در اختیار خوانندگان قرار نمیدهد.
اورکی با اشاره به بودجه تخصیصی به امر پژوهش بیان کرد: در حال حاضر در ایران سهم پژوهش از بودجه تخصیصی کمتر از نیم درصد است. همچنین باید توجه داشته باشیم که اختصاص بودجه پژوهشی با هزینهکرد متفاوت است.
وی بیان کرد: یکی دیگر از مسائل که همچون بحث مالی مهم است، آشنایی پژوهشکده حوزه روانشناسی با مسائل و مشکلات جامعه است. پژوهشگران ما که عمدتا دانشجوهای دورههای تحصیلات تکمیلی هستند، خیلی، از مسائل اصلی جامعه آگاه نیستند یا اینکه توجهی به آنها ندارند. عمدتا دلیل این موضوع نیز این است که ورود به حوزه مسائل اجتماعی و زمینههای روانشناسی دشواریهای خاص خود را دارد.
اورکی با بیان اینکه سختیها و دشواریها باعث بیتوجهی دانشجویان به این حوزه شده است، گفت: صرفا کارهای پژوهشی که در زمینه تحصیلات تکمیلی انجام میشود، بیشتر به سمت انجام آن تکالیف پژوهشی معطوف میشود. دانشجویان به نوعی دنبال این هستند که سریعتر دوره تحصیلی را به اتمام برسانند. این مسئله مهمی است که پژوهشگران آشنا نیستند و خیلی خودشان را درگیر مسائل اجتماعی نمیکنند.
وی اضافه کرد: مسئله بعدی این است که ما کمتر تمایل داریم به سمت کارهای محض یا کارهای آزمایشگاهی در حوزه روانشناسی برویم، به این دلیل که این کارها وقتگیر و هزینهبر هستند و معمولا افراد سعی دارند که دوره تحصیلی را با سرعت بیشتری تمام کنند. ما در دانشگاه خودمان یک آزمایشگاه نسبتا خوب با ابزارهای جدید داریم مانند حوزه نوروسایکولوژی. حتی در این جاها ما موضوعهای پژوهشی جدید را برای کار تعریف کردهایم. اینها موضوعاتی هستند که هم از لحاظ تازگی و هم پیشرو بودن، موضوعات خوبیاند و طبیعتا مطالب این پژوهشها منتشر میشود.
اورکی ادامه داد: شاید مسئله دیگر به کارگیری یافتههای پژوهشی در عمل باشد. یعنی ما خیلی از کارهای پژوهشی و طرحهای تحقیقاتی که توسط برخی موسسات سفارش داده میشود، وقتی اجرا میشوند در عمل از آن یافتههای پژوهشی استفاده مطلوب به عمل نمیآید.
وی بیان کرد: طبیعتا مسئله بعدی در زمینه بحث پژوهش این است که ما همانطور که کار پژوهشی را انجام میدهیم، همانطور انتظار انتشار این نتایج را داریم. باید حمایت لازم از سوی موسسات بالادستی برای اینکه نتایج پژوهشی به سرعت در مجامع جهانی منتشر شود، صورت بگیرد.
اورکی عنوان کرد: مسئله بعدی این است که ما در روانشناسی، عموما کارهای پراکنده زیاد میبینیم. پژوهشگرها باید یک حوزه پژوهشی را برای خودشان تعریف کنند و در آن حوزه شروع به کار و پژوهش کنند و جمعبندی نتایج و انتعکاس این نتایج را در آثار علمی منتشر سازند. اگر ما به روانشناسان بزرگ که سمت نظریهپردازی رفتهاند نگاه کنیم و الگوبرداری کنیم میبینیم که آنها سالهای زیادی در حوزه کاری خودشان متمرکز شدهاند و در نهایت توانستهاند پژوهشها را به عمل برسانند.
وی با اشاره به اینکه یکی از آسیبهای جدی حوزه پژوهش در زمینه روانشناسی، کارهای پراکنده و تکراری است، بیان کرد: متاسفانه در سالهای اخیر چیزی که باب شده این است که یک چیزی مد میشود و بقیه به سمتش میروند. همین هم باعث میشود مشاهده کنیم که انبوه زیادی از پژوهشها در حوزههای خاصی میروند که عموما جهتگیری خاصی ندارند. شاید این بخش به ما برگردد که در گروههای علمی، سیاستگذاریهای درستی در زمینه هدایت کارهای پژوهشی انجام ندادهایم. متاسفانه سیاستگذاریهایمان در این زمینه به اندازه کافی دقیق نیست.
اورکی با اشاره به اینکه ما در رشته روانشناسی نیاز داریم که پژوهشها با شیوه زمینهیابی انجام شود، بیان کرد: یکی از مسائل جامعه ما این است که بدانیم مشکلات اجتماعی و روانشناختی از لحاظ میزان شیوع و بروز چگونه است که ما بر اساس آن پژوهشها به سیاستگذارها پیشنهاد بدهیم که جهتگیری خدمات پیشگیری در چه حوزههایی عمل میکند.
وی ادامه داد: به نظر میرسد که یکی از چیزهایی که ما با آن مواجه هستیم عدم جهتگیری درست در حوزههای پژوهشی است که باعث پراکندگی و انجام پژوهشهای تکراری در حوزه روانشناسی میشود. یکی از جاهایی که این آسیبها نمایان میشود آنجاست که در مصاحبههایی که برای جذب دانشجویان داریم به کیفیت و جهتگیری حوزههای پژوهشی افراد کمتر نگاه کردهایم.
اورکی به دیگر چالش حوزه پژوهش اشاره کرد و گفت: مسئله بعدی ما نبود سیاستهای منسجم در گروههای علمی روانشناسی است، به خصوص برای تعیین اولویتهای پژوهشی در دانشگاههای مرتبط. مسئله بعدی نیز بحث آموزش و کارهای پژوهشی تیمی در حوزه روانشناسی است. شاید بخشی از آن به ساختار آموزشی ما برگردد. در حوزه پژوهش میّینیم که افراد در تشکیل پژوهشهای گروهی مشارکت و علاقه کمتری دارند.
مهدی زارع بهرامآبادی استاد گروه مشاوره دانشگاه علامه طباطبایی دیگر سخنران این نشست بود که به موارد فنی متعددی در زمینه آسیبهای پژوهش اشاره کرد و بحث مفصلی را درباره 18 واحد درسی مربوط به رساله را عنوان کرد. او به نگاه کلان و خرد در این حوزه نیز اشاره کرد و گفت که باید میان این دو تعاملی وجود داشته باشد که ما به درستی بدانیم با چه چالشهایی روبهرو هستیم. زارع همچنین پرسشهایی جدی نیز مطرح کرد مانند اینکه: آیا به همان میزانی که در آموزش یاد میگیریم در پژوهش نیز چیزهای جدیدی به دست آوردهایم؟
وی همچنین به موضوع تفکر انتقادی نیز اشاره کرد و گفت که تفکر انتقادی باید در پژوهشگران نهادینه شده باشد. زارع در ادامه این بحث نیز پرسشی را مطرح کرد مبنی بر اینکه ما چقدر توانستهایم این تفکر انتقادی را رشد بدهیم و چه میزان از استادان دانشگاهها به این مسائل میپردازند؟
زارع عنوان کرد: ما باید از راهنماهای آموزشی کمک بگیریم و جلسات توسعه فردی برای دانشجویان طراحی کنیم. گاهی دانشجو نمیداند آخرش قرار است چه بشود و اگرچه موضوعاتی برای پژوهش دارد اما مسیر روشنی ندارد.
این استاد دانشگاه به بعد فنی پایاننامهها اشاره کرد و گفت: مهمترین مسئله خود مسئله است. بسیاری از دانشجویان در فهم مسئله گنگ هستند. وقتی بیان مسئلهشان را میخوانیم دقیقا متوجه نمیشویم که مسئله چیست. وقتی هنوز مسئله برای دانشجو روشن نیست او چطور میخواهد پژوهش را دنبال کند؟ باید به ابعاد فنی و تکنیکال بیش از پیش توجه کنیم.
روحالله شهابی دیگر سخنران این نشست بود. وی بیان کرد: بر اساس تجربه زیسته خودم به این نتیجه رسیدهام به صورت فراوان با برخی آسیبها مواجه هستیم. برخی دیگر از آسیبها نیز هستند که محتملالوقوع به شمار میروند و ممکن است به عنوان یک آسیب ذاتی وجود داشته باشند.
شهابی در ادامه صحبتهایش به گامهای مهم ذیل انتخاب موضوع تحقیق اشاره کرد و گفت: گام اول انتخاب موضوع تحقیق است که گاهی با این مسئله مواجه میَشویم که بنیاد مطالعات میانرشتهای ضعیف است. روانشناسی یک ویژگی برای علم میانجی است. موضوع اصلی روانشناسی مطالعه فرآیندهای عالی ذهن است که فصل مشترک بسیاری از علوم انسانی است.
وی با اشاره به اینکه ظرفیت مناسبی برای مطالعات میانرشتهای وجود دارد بیان کرد: اساسا بنیانگذاری روانشناسی بر پارادایم اثباتگرایی به علمیسازی روانشناسی کمک زیادی کرده است که باعث شده از بدنه غالب علوم انسانی تا حدی جدا بشود.
شهابی گفت: چالش دیگری که ذیل انتخاب موضوع تحقیق است ضعف در سودمندی است. ما با پژوهشهای زیادی مواجه هستیم که فاقد سودمندی لازم هستند. بسیاری از مسائل جواب مشخصی از همان ابتدا دارند، مثل رابطه بخشش با شادکامی. اینها موضوعاتی هستند که از لحاظ روششناسی و ساختار و قواعد نگارشی هیچ مشکلی ندارند و خوب هم نوشته شدهاند ولی واقعیت این است که دانش تازهای در اختیار خوانندگان قرار نمیدهد.
نظر شما